(صفحه 53)
هستند معاد را پذيرفته اند.
خلاصه، براهين عقلى و نقلى از آيات قرآن و روايات متواتره و ضرورت اديان بر اثبات معاد قائم است و هر كس خدا را قبول دارد معاد، يعنى حشر و نشر و حساب و ثواب و عقاب و بهشت و دوزخ را قبول دارد و همان طور كه اشاره شد آيات و روايات ايمان به خدا را ملازم با ايمان به معاد قرار داده است، اعتقاد به مبدأ و اعتقاد به معاد را قرين هم و بر يك پايه استوار فرموده است.
بنابراين همان ادله و براهينى كه ما را ملزم به پذيرش چهار اصل دين نموده به طور قطع و يقين ما را ملزم به پذيرش معاد مى كند و به حكم همان ادلّه و براهين معتقد به روز قيامت مى شويم و آن را عين حكمت و عدالت پروردگار مى دانيم.
آنچه در اين اوراق مورد بررسى قرار گرفت خلاصه اى از عقايد دينى، مذهبى بود و تفصيل بيشتر و آشنايى با ساير معارف دين را از كتاب هاى مفصل و استدلالى به دست آوريد و بدانيد كه امير مؤمنان حضرت على(عليه السلام) فرموده است:
«اَوّلُ الدِّينِ مَعرِفَتُهُ، وَكَمَالُ مَعْرِفَتِهِ التَّصدِيقُ بِهِ، وَ كَمَالُ التَصدِيقِ بِه توحِيدُهُ، وَ كَمَالُ تُوحِيدِهِ الاِخلاَصُ لَهُ». (نهج البلاغه، خ 1).
يعنى: سرآغاز دين معرفت او است و كمال معرفتش تصديق ذات او، و كمال تصديق ذاتش توحيد و شهادت بر يگانگى او است و كمال توحيد و شهادت بر يگانگيش اخلاص است.
(صفحه 54)
«اللّهُمَّ عَرِّفْنى نَفْسَك َ فَاِنَّك َ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْني نَفْسَك َ لَمْ اَعْرِفْ رَسُولَك َ، اللّهُمَّ عَرِّفِني رَسُولَك َ فَاِنَّك َ إنْ لَم تُعَرِّفِني رَسُولَك َ لَمْ اَعْرِفْ حُجَّتَك َ اللّهُمَّ عَرِّفْنِي حُجَّتَك َ فَاِنَّك َ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي حُجَّتَك َ ضَلَلْتُ عَنْ دِينِي».
اللهم اجعل عواقب امورنا خيرا بحق محمد و آله الطاهرين، و صل عليهم اجمعين. والعن اعداءهم الى يوم الدين.
بخش استفتاءات و پاسخ به سؤالات دفتر حضرت آية الله العظمى فاضل لنكرانى مد ظله العالى
على عطائى
17/3/1381
(صفحه 55)
(صفحه 56)
(صفحه 57)
اجتهاد و تقليد
انسان مى تواند از روى «اجتهاد» يا «تقليد» به احكام دين عمل كند.
اجتهاد: توانايى استنباط و استخراج احكام دين از منابع آن به ويژه قرآن و احاديث معصومين(عليهم السلام) است كه پس از آموختن علوم اسلامى و سعى و تلاش فراوان با عنايت الهى حاصل مى شود. به كسى كه داراى چنين توانايى علمى باشد «مُجتهد» مى گويند.
«تقليد» به معناى پيروى و دنباله روى است و در اينجا به معناى پيروى و عمل نمودن به فتواى مجتهد مى باشد; يعنى انسان كارهاى خود را مطابق فتواى مجتهد انجام دهد.
مسأله : به مجتهدى كه ديگران از او تقليد مى كنند «مَرجع تقليد» و به كسى كه از مجتهد تقليد مى كند «مُقلِّد» مى گويند.
مسأله : كسى كه مجتهد نيست و نمى تواند احكام و
|