(صفحه 54)
«اللّهُمَّ عَرِّفْنى نَفْسَك َ فَاِنَّك َ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْني نَفْسَك َ لَمْ اَعْرِفْ رَسُولَك َ، اللّهُمَّ عَرِّفِني رَسُولَك َ فَاِنَّك َ إنْ لَم تُعَرِّفِني رَسُولَك َ لَمْ اَعْرِفْ حُجَّتَك َ اللّهُمَّ عَرِّفْنِي حُجَّتَك َ فَاِنَّك َ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي حُجَّتَك َ ضَلَلْتُ عَنْ دِينِي».
اللهم اجعل عواقب امورنا خيرا بحق محمد و آله الطاهرين، و صل عليهم اجمعين. والعن اعداءهم الى يوم الدين.
بخش استفتاءات و پاسخ به سؤالات دفتر حضرت آية الله العظمى فاضل لنكرانى مد ظله العالى
على عطائى
17/3/1381
(صفحه 55)
(صفحه 56)
(صفحه 57)
اجتهاد و تقليد
انسان مى تواند از روى «اجتهاد» يا «تقليد» به احكام دين عمل كند.
اجتهاد: توانايى استنباط و استخراج احكام دين از منابع آن به ويژه قرآن و احاديث معصومين(عليهم السلام) است كه پس از آموختن علوم اسلامى و سعى و تلاش فراوان با عنايت الهى حاصل مى شود. به كسى كه داراى چنين توانايى علمى باشد «مُجتهد» مى گويند.
«تقليد» به معناى پيروى و دنباله روى است و در اينجا به معناى پيروى و عمل نمودن به فتواى مجتهد مى باشد; يعنى انسان كارهاى خود را مطابق فتواى مجتهد انجام دهد.
مسأله : به مجتهدى كه ديگران از او تقليد مى كنند «مَرجع تقليد» و به كسى كه از مجتهد تقليد مى كند «مُقلِّد» مى گويند.
مسأله : كسى كه مجتهد نيست و نمى تواند احكام و
(صفحه 58)
دستورهاى الهى را از منابع آن بدست آورد، بايد از مجتهد تقليد كند; يعنى كارهاى خود را مطابق فتواى او انجام دهد.
مسأله : وظيفه اكثر مردم در احكام دين، تقليد است; چون افراد كمى هستند كه بتوانند در احكام، اجتهاد يا احتياط كنند.
مسأله : مجتهدى كه انسان از او تقليد مى كند بايد داراى شرايط زير باشد:
* عادل.
* زنده.
* مرد.
* بالغ.
* عاقل.
* حلال زاده.
* شيعه دوازده امامى.
* اَعلَم از ديگران.
مسأله : انسان نمى تواند در آغاز از مجتهدى كه از دنيا رفته است تقليد كند. ليكن اگر انسان از مجتهدى تقليد كند و سپس آن مجتهد از دنيا برود مى تواند طبق مسأله بعد، از او تقليد كند.
مسأله : اگر مجتهدى كه انسان از او تقليد مى كرد فوت شود و او اعلم از مجتهد زنده باشد، بايد بر تقليد او باقى بماند و چنانچه مجتهد زنده اعلم از او باشد، بايد به مجتهد زنده رجوع كند و اگر مساوى باشند يا اعلميت هيچ يك معلوم نباشد
|