( صفحه 136 )
( صفحه 137 )
در مكتب نورانى اسلام، انسان موجودى نيست كه زاده حيوان و فرآيند تكامل زيستى موجودات ديگر باشد; بلكه نوع خاصى از مخلوقات الهى است كه بر اساس اراده و مشيت خداوندى و با اهداف خاصى آفريده شده و به بركت برخوردارى از عقل و اختيار، مفتخر به مكلف شدن به تكليف الهى ومزيّن به زينت خليفه خدا و مسجود فرشتگان گرديده است.
يكى از فرق ها و امتيازات ويژه انسان اين است كه نمى توان با او رفتارى كرد كه با ديگر موجودات جاندار مى شود. موجودات ديگر را مى توان به بند كشيد و در آزمايش هاى مختلف از آنان استفاده كرد، اما انسان را نمى توان به موجودى آزمايشگاهى تبديل كرد. بر اين اساس هر انسانى نه خود مجاز است كه در مورد خود دست به هر اقدامى بزند و نه ديگران مجاز به چنين عملى هستند. از جمله اين اقدامات، ايجاد تغيير و تحول در جنسيت انسان است كه از منظر فقهى داراى احكامى است كه در اين بخش مورد بحث قرار مى گيرند.
( صفحه 138 )حكم تغيير و مشخص كردن جنسيّت
ـ تغيير جنسيت دو صورت دارد:
الف: گاهى صرفاً ظاهرى و صورى است، يعنى مثلاً طبيعت بدن مؤنّث است و در واقع اثرى از آلت انوثيت نيست بلكه فقط يك جراحى صورى انجام مى گيرد و چيزى شبيه آلت مذكّر ظاهر مى گردد، اين كار حرام است و بايد به شدت از آن پرهيز نمود و اگر ازدواجى بر اساس آن صورت بگيرد، حرام و باطل است.
ب: ولى گاهى تغيير جنسيت واقعى است، يعنى با جراحى كردن، عضو تناسلى واقعى كه بر اثر مانعى پوشيده بوده ظاهر مى گردد، اين كار ذاتاً جايز است، مخصوصاً در مواردى كه آثار جنس مخالف در شخص باشد. امّا چون اين جراحى نياز به لمس و نظر دارد، تنها در موارد ضرورت جايز است.
وجوب تغيير و مشخص كردن جنسيّت
ـ در موارد زير تغيير جنسيت و مشخص كردن جنسيت واقعى واجب مى شود:
الف: اگر افراد دوجنسى در انجام اعمال و وظايف شرعى خود مانند: محرميّت، ازدواج، ارث، نماز و... دچار مشكل شوند و تنها راه خروج از اين مشكل، تغيير جنسيت و مشخص كردن جنسيت واقعى باشد;
ب: اگر دوجنسى بودن موجب ابتلا به بيمارى هاى شديد جسمى يا روانى و يا اختلال در زندگى خانوادگى شود و پزشك متخصص، تنها راه
( صفحه 139 )
علاج را در تغيير جنسيت و مشخص كردن جنسيت واقعى بداند;
ج: اگر در شخص آثار يا تمايلات جنس مخالف باشد و عدم تغيير جنسيت باعث ارتكاب حرام شرعى يا قبح عرفى گردد.
البته در همه موارد سه گانه بايد حتى المقدور از ارتكاب اعمال حرام خوددارى شود و در صورت لزوم به مقدار ضرورت اكتفا گردد.
اقدام به تغيير جنسيت توسط پزشك
ـ چون انجام عمل جراحى براى تغيير دادن جنسيت، مستلزم نگاه و لمس است، در صورتى پزشك مى تواند به اين كار اقدام نمايد كه تغيير جنسيت براى شخص ضرورت داشته باشد يا بدون ارتكاب نگاه و لمس حرام مثل تجويز دارو بتواند به اين كار اقدام نمايد. در اين دو صورت بر اساس آنچه كه در بحث نگاه و لمس نامحرم گذشت،(1) اقدام پزشك، شرعاً اشكال ندارد.
تغيير جنسيت دوجنسى حقيقى
ـ دوجنسى حقيقى كه آن را خنثاى مشكل مى نامند، اگر امكان داشته باشد با عمل جراحى از دوجنسى بودن خارج شود، اقدام به عمل جراحى اشكال ندارد، و ضرورت معالجه درباره او در برخى از صورتها محقق و ثابت است.
- 1 ـ فصل معاينه و درمان، احكام نگاه و لمس.
( صفحه 140 )اذن شوهر در تغيير جنسيت
ـ اگر زن جزء كسانى باشد كه تغيير جنسيت براى آنان واجب است، در اين صورت تغيير جنسيت زن نياز به اذن شوهر ندارد.
مواردى كه موجب ضرورت اقدام به تغيير جنسيت نيست
ـ مسائلى از قبيل وجود تمايلات و روحيات جنس مخالف و همچنين تهديد به خودكشى و يا ترس از خودكشى ـ در صورت عدم تغيير جنسيت ـ هيچيك دليل بر ضرورت تغيير جنسيت نمى باشد.
احكام دوجنسى ها
ـ دوجنسى كاذب كه طبيعتش بر خلاف ظاهر اوست، مكلّف است بر اساس جنسيت ظاهرى خويش عمل نمايد، يعنى اگر ظاهرش زنانه است، خود را از نامحرم بپوشاند و مى تواند شوهر نمايد و اگر ظاهرش مردانه است به نامحرم نگاه نكند و مى تواند با زن ازدواج نمايد.
احكام شرعى بعد از تغيير جنسيت
ـ شخصى كه تغيير جنسيت داد، همه احكام او تغيير مى كند و بايد احكام جنسيت پس از تغيير ـ از قبيل محرميّت، ازدواج و... ـ را مراعات نمايد.
تكليف همسران، بعد از تغيير جنسيت
ـ تغيير جنسيت در دو همسر به چند صورت ممكن است: