( صفحه 213 )
هزينه داشته باشد، بلكه اگر مرض او به آسانى معالجه شود، احتياط واجب آن است كه خود را معالجه نمايد.
ـ كسى كه نمى تواند از بيرون آمدن ادرار و مدفوع خوددارى كند، بعد از آن كه مرض او خوب شد، لازم نيست نمازهايى را كه در وقت مرض مطابق وظيفه اش خوانده قضا نمايد. ولى اگر در بين وقت نماز مرض او خوب شود، بايد نمازى را كه در آن وقت خوانده است، دوباره بخواند.
خون ريزى از دهان يا بينى هنگام وضو
ـ خون آمدن از بينى يا دهان، در موقع وضو موجب بطلان وضو نمى شود.
مبتلايان به سينوزيت
ـ كسى كه مبتلا به سينوزيت است اگر وضو با آب گرم براى او ضررى ندارد و تهيه آن ممكن است بايد با آب گرم وضو بگيرد، در غير اين صورت تيمّم كند و هرچند مدت طول بكشد اشكالى ندارد و جاى نگرانى نيست.
قطع نخاعى
ـ كسانى كه قطع نخاع شده و قدرت نگهدارى ادرار يا مدفوع را ندارند مى توانند در نماز جمعه شركت نمايند ولى بايد توجه داشته باشند كه بر آنان واجب است كه بعد از گرفتن وضو بلافاصله شروع به خواندن
( صفحه 214 )
نماز نمايند، بنا بر اين وضويى كه قبل از خطبه هاى نماز جمعه گرفته اند در صورتى براى خواندن نماز جمعه كافى است كه بعد از وضو، حدثى از آنان سر نزند و همچنين براى نماز عصر بايد مجدداً وضو بگيرند مگر اين كه بعد از وضوى قبلى از آنان حدثى سر نزده باشد.
وضو و غسل با لنز
ـ عينك نامرئى و لنزهايى زيبايى ـ وسيله اى كه بر روى عنبيه قرار مى گيرد ـ اگر در داخل چشم قرار گيرد، مانع از صحت وضو و غسل نيست.
وضو با دست فلج يا قطع شده
ـ اگر دست هاى شخصى از آرنج قطع شده و هيچ باقى نمانده باشد، شستن دست ها در وضو و مسح آنها در تيمّم ساقط است و بايد بقيه اعمال وضو يا تيمّم را ـ گر چه به وسيله گرفتن نايب ـ به جا آورد.
ـ كسى كه دستش از مچ قطع شده بايد با همان مقدار باقيمانده از دست وضو بگيرد و اگر وضوى ترتيبى مشكل است، با گرفتن دست زير شير آب يا فرو بردن آن در داخل حوض يا ظرف آب، وضوى ارتماسى بگيرد.
ـ به طور كلى در شستن دست ها و مسح پاها هر مقدارى كه باقى است بايد شسته يا مسح شود و هر مقدار كه قطع شده، تكليف ساقط است. بنابراين كسى كه پايش مصنوعى است مسح آن لازم نيست.
( صفحه 215 )وضوى كسانى كه دست هاى ناتوان دارند
ـ كسى كه دستانش سست است، به نحوى كه نمى تواند هنگام وضو گرفتن از آنها كمك بگيرد، چون ريختن آب با دست لازم نيست، به هر طور كه بتواند آب را به مواضعى كه بايد شسته شود برساند كافى است گرچه دست را زير شير آب بگيرد.
ـ كسى كه به دليل شكستگى ،فلج يا به هر علت ديگرى نتواند خم شود و از كشيدن مسح عاجز باشد براى مسح نايب بگيرد و بايد خودش نيّت كند و نيّت كردن نايب لازم نيست اگر چه بهتر است. البته احتياط در اين است كه تيمّم هم بكند.
ـ كسى كه به دستش آنژيوكت بسته شده، اگر به دو دستش بسته است و نمى تواند خودش وضو بگيرد، بايد نايب بگيرد تا او را وضو دهد و اگر وظيفه اش غسل يا تيمّم است، او را غسل يا تيمّم دهد.(1)
وضوى جبيـره
ـ «جبيره» چيزى را مى گويند كه با آن زخم را پنهان كنند يا شكستگى را ببندند و همچنين دارويى كه روى زخم و مانند آن مى گذارند و همينطور پارچه و چسبى كه به طور موقّت براى جلوگيرى از رسيدن آب به زخم روى آن مى بندند. بنابراين وضو يا غسل يا تيمّمى كه روى يكى از اين ها انجام گيرد، وضو، غسل يا تيمّم جبيره اى ناميده مى شود.
- 1 ـ توجه به اين نكته لازم است، چون پاك بودن اعضاء وضو لازم است در صورتى كه تطهير آنها براى بيمار مشقت داشته باشد وظيفه اش تيمّم است.
( صفحه 216 )
ـ زخم يا شكستگى در اعضاى وضو ممكن است به يكى از صورت هاى زير باشد:
الف: اگر روى زخم باز است و آب براى آن ضرر ندارد، در اين صورت بايد به طور معمول وضو گرفت.
ب: اگر زخم، دمل يا شكستگى در صورت و دست ها باشد و روى آن باز باشد ولى ريختن آب بر روى آن ضرر داشته باشد. در صورتى كه اطراف زخم را بشويد كافى است. ولى اگر كشيدن دست تر بر زخم ضرر ندارد، بهتر است كه دست تر بر آن بكشد و بعد پارچه پاكى روى آن بگذارد و دست تر را بر روى پارچه هم بكشد.
ج: اگر زخم يا دمل يا شكستگى در يكى از مواضع يادشده باشد و كشيدن دست تر بر آن هم ضرر دارد يا زخم نجس است و نمى توان آن را آب كشيد، يا بر روى آن دست تر كشيد، بايد اطراف زخم را از بالا به پايين ـ همچنان كه در وضو شرط است ـ بشويد و بنا بر احتياط مستحب پارچه پاكى روى زخم بگذارد و دست تر روى آن بكشد. و اگر گذاشتن پارچه ممكن نيست، شستن اطراف زخم كافى است و در هر صورت تيمّم لازم نيست.
د: اگر زخم يا دمل يا شكستگى در مواضع مسح ـ جلوى سر يا روى پاها ـ باشد و روى آن باز باشد، اگر نتواند آن را مسح كند، بايد پارچه پاكى روى آن بگذارد و روى پارچه را با رطوبت آب وضو كه در دست مانده مسح كند و بنا بر احتياط مستحب، تيمّم هم بنمايد. و اگر گذاشتن پارچه ممكن نباشد، بايد به جاى وضو تيمّم كند و بهتر است يك وضوى بدون مسح هم بگيرد.
( صفحه 217 )زخـمِ بسته و چگونگى وضـو
ـ اگر روى دمل يا زخم يا شكستگى، بسته باشد، چنانچه باز كردن آن ممكن است و زحمت و مشقّت ندارد و آب هم براى آن ضرر ندارد، بايد روى آن را باز كند و وضو بگيرد. چه زخم و مانند آن در صورت و دست ها باشد يا جلوى سر و روى پاها.
ـ اگر زخم يا دمل يا شكستگى در صورت يا دست ها باشد و بشود روى آن را باز كرد، چنانچه ريختن آب بر آن ضرر دارد ولى كشيدن دستِ تر ضرر ندارد، واجب است دستِ تر روى آن بكشد.
ـ زخمى كه نمى شود روى آن را باز كرد ممكن است به يكى از صورت هاى زير باشد:
الف: اگر زخم و چيزى كه روى آن گذاشته پاك است و رساندن آب به زخم ممكن است و ضرر و زحمت و مشقت هم ندارد، در اين صورت بايد آب را به زخم برساند.
ب: اگر زخم يا چيزى كه روى آن گذاشته نجس است، چنانچه آب كشيدن زخم و رساندن آب بر روى آن بدون زحمت و مشقّت ممكن است، بايد آن را آب بكشد و موقع وضو آب را به زخم برساند.
ج: اگر آب براى زخم ضرر دارد، يا رساندن آب به آن ممكن نباشد يا زخم نجس است و نمى شود آن را آب كشيد بايد اطراف زخم را بشويد و اگر جبيره پاك است، روى آن مسح كند.
د: در فرض سوم، اگر جبيره نجس است يا نمى شود روى آن دستِ تر كشيده، مثلا دارويى است كه به دست مى چسبد، پارچه پاكى را روى آن بگذارد به طورى كه جزو جبيره حساب شود و دستِ تر روى آن بكشد.