( صفحه 121 )زمان دميده شدن روح به جنين
ـ معمولا در پايان ماه چهارم و آغاز ماه پنجم، روح به جنين دميده مى شود ولى اختلاف زمان و مكان و جهات ديگر، در استعداد جنين براى دميده شدن روح به آن تأثير دارد. بنابراين تعيين زمان آن به طور دقيق و كامل ممكن نيست و در هر موردى كه تشخيص آن ممكن نباشد و در زمان دميده شدن روح، ترديد حاصل شود، حكم به دميده نشدن روح مى شود.
موارد ديه اسقاط جنين در صورت تحقق عزل
ـ الف: اگر شخصى كارى كند تا زن و شوهرى كه در حال آميزش هستند، بترسند و عزل(1) تحقق بگيرد، پرداخت ديه اسقاط نطفه، يعنى ده مثقال، بر او واجب مى شود.
ب ـ در صورتى كه شوهر خودش عزل كند، ديه اسقاط نطفه بر او واجب نمى شود، حتى اگر گفته شود كه عزل بر شوهر حرام است.
ج ـ اگر عزل از طرف زن انجام گيرد و بدون رضايت شوهر باشد، حرام است و بر زن ديه از بين بردن نطفه نيز واجب مى باشد.
موردى كه جنين بودن معلوم نيست
ـ اگر اهل خبره مثل پزشك متخصص و... ندانند آنچه كه سقط شده انسان از آن به وجود مى آمده يا نه و ساقط كننده معلوم باشد، در
- 1 ـ عزل، همان جدا شدن در آميزش است كه سبب مى شود، منى بيرون از رحم ريخته شود.
( صفحه 122 )
صورتى كه با سقط آن جنايتى بر مادر وارد شود كه ديه معيّن دارد، پرداخت ديه جنايت بر ساقط كننده واجب است، امّا اگر سبب نقص عضوى شود كه ديه مشخص ندارد، حكومت و أرش(1) لازم مى آيد كه بايد پرداخت شود.
ديه سقط جنينى كه معلوم نيست پسر است يا دختر
ـ اگر شخصى جنين را بعد از آن كه روح در او دميده شد، سقط كند و معلوم نشود، جنين پسر بوده يا دختر، پرداخت نصف ديه پسر و نصف ديه دختر، يعنى هفتصد و پنجاه مثقال، بر كسى كه اين كار را انجام داده است، واجب مى شود.
ديه سقط جنين دوقلو و بيشتر
ـ اگر پزشك و يا كسى ديگر جنين را سقط كند، سپس معلوم شود جنين دوقلو يا سه قلو و يا بيشتر بوده، ديه هريك به طور جداگانه بايد پرداخت شود.
لزوم پرداخت ديه مادر و جنين
ـ اگر پزشك و يا شخص ديگرى، در اثر سهل انگارى و...، سبب شد زن باردارى جان خود را از دست بدهد و جنين او نيز از بين برود،
- 1 ـ در مواردى كه مقدار ديه جنايت معين نشده، با نظر حاكم شرع مشخص مى شود، كه از آن تعبير به حكومت و أرش مى كنند.
( صفحه 123 )
علاوه بر اين كه پرداخت ديه مادر بر عهده اش مى باشد، بايد ديه جنين را نيز بپردازد. همچنين اگر به لحاظ سهل انگارى، جنين را ساقط كرده و در اثر آن مادر نيز از دنيا برود.
ديه جراحات وارده بر جنين
ـ اگر با انجام كارى، جنين سقط نشد امّا باعث وارد آمدن جراحت و يا قطع عضو جنين گرديد، بر شخصى كه چنين عملى را انجام داده، ديه آن جراحت و يا نقص عضو واجب مى شود و مقدار ديه با كلّ مقدار ديه جنين بر حسب هر مرحله اى كه شرح آن گذشت، حساب مى شود. يعنى اگر روح به جنين دميده شده،بر اساس هزار مثقال ـ ديه انسان كامل ـ و اگر روح در آن دميده نشده، نسبت به هر مرحله اى كه در آن است، حساب مى شود.
( صفحه 124 )
( صفحه 125 )
فصل نهم:
ازدواج