جستجو در تأليفات معظم له
 

قرآن، حديث، دعا
زندگينامه
کتابخانه
احکام و فتاوا
دروس
اخبار
ديدارها و ملاقات ها
پيامها
فعاليتهاى فرهنگى
کتابخانه تخصصى فقهى
نگارخانه
پايگاه هاى مرتبط
مناسبتها
معرفى و اخبار دفاتر
صفحه اصلي  

كتابخانه فقه احكام پزشكان و بيماران
صفحات بعد
صفحات قبل
( صفحه 231 )

تكبيرة الاحرام

ـ كسى كه لال است يا به واسطه لكنت زبان، نمى تواند « اللّه اكبر » را درست بگويد، بايد هر طور كه مى تواند بگويد و اگر به هيچ وجه قادر بر گفتن آن نيست، بايد در قلب خود بگذراند و براى تكبير، اشاره كند و زبانش را هم اگر مى تواند حركت دهد.

طهارت مكان

ـ مكان نمازگزار اگر نجس است، نبايد به آن اندازه تَر باشد، كه رطوبت آن به بدن يا لباس او برسد، ولى جايى كه پيشانى را بر آن مى گذارد، اگر نجس باشد، حتى در صورت خشك بودن آن، نماز باطل است و احتياط مستحب آن است كه مكان نمازگزار اصلا نجس نباشد.

كيفيّت نماز بيمار
نشستن در نماز

ـ اگر در بين نماز از ايستادن عاجز شود، بايد بنشيند و اگر از نشستن هم عاجز شود بايد بخوابد، ولى تا بدنش آرام نگرفته، بايد چيزى نخواند.

ـ تا انسان مى تواند ايستاده نماز بخواند، نبايد بنشيند، مثلا كسى كه در موقع ايستادن، بدنش حركت مى كند، بايد به چيزى تكيه دهد، يا بدنش را كج كند ـ يا خم شود يا پاها را بيشتر از معمول گشاد بگذارد ـ و به هر نحو كه مى تواند، ايستاده نماز بخواند. ولى اگر به هيچ قسم، حتى مثل حال ركوع هم نتواند بايستد، بايد راست بنشيند و نشسته نماز بخواند.

( صفحه 232 )

ـ تا انسان مى تواند بنشيند، نبايد خوابيده نماز بخواند و اگر نتواند راست بنشيند، بايد هر طور كه مى تواند بنشيند و اگر به هيچ قسم نمى تواند بنشيند، بايد به طورى كه در احكام قبله گفته شد، به پهلوى راست بخوابد و اگر نمى تواند، به پهلوى چپ و اگر آن هم ممكن نيست به پشت بخوابد، به طورى كه كف پاهاى او رو به قبله باشد.

ـ كسى كه نشسته نماز مى خواند، اگر در بين نماز بتواند بايستد بايد مقدارى را كه مى تواند، ايستاده بخواند ولى تا بدنش آرام نگرفته، بايد چيزى نخواند و اگر بعد از خواندن حمد و سوره بتواند بايستد و ركوع را ايستاده به جا آورد، بايد بايستد و از حال ايستاده به ركوع رود و اگر نتواند، بايد ركوع را هم نشسته به جا آورد.

ـ كسى كه خوابيده نماز مى خواند، اگر در بين نماز بتواند بنشيند، بايد مقدارى را كه مى تواند، نشسته بخواند. و نيز اگر مى تواند بايستد، بايد مقدارى را كه مى تواند، ايستاده بخواند، ولى تا بدنش آرام نگرفته نبايد چيزى بخواند.

ـ كسى كه مى تواند بايستد، اگر بترسد كه به واسطه ايستادن، مريض شود يا ضررى به او برسد، مى تواند نشسته نماز بخواند و اگر از نشستن هم بترسد، مى تواند خوابيده نماز بخواند.

تأخير براى ايستاده خواندن نماز

ـ اگر انسان احتمال بدهد كه تا آخر وقت بتواند ايستاده نماز بخواند، مى تواند اول وقت نماز بخواند، اگر چه احتياط آن است كه نماز را تأخير بيندازد.

( صفحه 233 )

ركوع در نماز نشسته

ـ كسى كه نشسته ركوع مى كند، بايد به قدرى خم شود كه صورتش مقابل زانوها برسد و بهتر است به قدرى خم شود كه صورت نزديك جاى سجده برسد.

ـ اگر نتواند به مقدار ذكر ركوع بماند، در صورتى كه بتواند پيش از آن كه از حدّ ركوع بيرون رود، ذكر را بگويد، بايد در آن حال تمام كند و اگر نتواند در حال برخاستن ذكر را به قصد رجاء بگويد.

آرامش بدن در حال ركوع

ـ اگر به واسطه بيمارى و مانند آن بدن در ركوع آرام نگيرد، نماز صحيح است ولى بايد پيش از آن كه از حال ركوع خارج شود، ذكر واجب، يعنى «سبحان ربّى العظيم و بحمده» يا سه مرتبه «سبحان اللّه» را بگويد.

ناتوانى از ركوع

ـ هرگاه نتواند به اندازه ركوع خم شود، بايد به چيزى تكيه دهد و ركوع كند و اگر موقعى هم كه تكيه داده نتواند به طور معمول ركوع كند، بايد به هر اندازه مى تواند، خم شود و اگر هيچ نتواند خم شود، بايد موقع ركوع بنشيند و نشسته ركوع كند و احتياط مستحب آن است كه نماز ديگرى هم بخواند و براى ركوع آن با سر اشاره نمايد.

ـ كسى كه مى تواند ايستاده نماز بخواند، اگر در حال ايستاده يا نشسته نتواند ركوع كند، بايد ايستاده نماز بخواند و براى ركوع، با سر

( صفحه 234 )

اشاره كند و اگر نتواند اشاره كند، بايد به نيّت ركوع چشم ها را هم بگذارد و ذكر ركوع را بگويد و به نيّت برخاستن از ركوع، چشم ها را باز كند و اگر از اين هم عاجز است، بايد در قلب، نيّت ركوع كند و ذكر آن را بگويد.

ـ كسى كه نمى تواند ايستاده يا نشسته ركوع كند و براى ركوع، فقط مى تواند در حالى كه نشسته است، كمى خم شود يا در حالى كه ايستاده است با سر اشاره كند، بايد ايستاده نماز بخواند و براى ركوع با سر اشاره نمايد و احتياط مستحب آن است كه نماز ديگرى هم بخواند و موقع ركوع آن بنشيند و هر قدر مى تواند، براى ركوع خم شود.

ناتوانى از سجده كامل

ـ در سجده بايد كف دست را بر زمين بگذارد ولى در حال ناچارى پشت دست هم مانعى ندارد، و اگر پشت دست ممكن نباشد، بايد مچ دست را بگذارد، و چنانچه آن را هم نتواند، بايد تا آرنج، هر جا را كه مى تواند بر زمين بگذار و اگر آن هم ممكن نيست، گذاشتن بازو كافى است.

ـ كسى كه مقدارى از شست پايش بريده، بايد بقيه آن را بر زمين بگذارد و اگر چيزى از آن نمانده، يا اگر مانده خيلى كوتاه است، بايد بقيه انگشتان را بگذارد و اگر هيچ انگشت ندارد، بايد هر مقدارى كه از پا باقى مانده بر زمين بگذارد.

سجده كسى كه در پيشانى، دمل دارد

ـ اگر در پيشانى دمل و مانند آن باشد، چنانچه ممكن است، بايد با

( صفحه 235 )

جاى سالم پيشانى سجده كند و اگر ممكن نيست بايد زمين را گود كند و دمل را در گودال و جاى سالم را به مقدارى كه براى سجده كافى باشد، بر زمين بگذارد.

ـ اگر دمل يا زخم، تمام پيشانى را گرفته باشد، بايد به يكى از دو طرف پيشانى سجده كند و اگر ممكن نيست، به چانه و اگر چانه هم ممكن نيست بايد به هر جاى از صورت كه ممكن است سجده كند و اگر هيچ جاى از صورت نيز ممكن نباشد، بايد با جلوى سر سجده نمايد.

ـ كسى كه نمى تواند پيشانى را به زمين برساند، بايد به قدرى كه مى تواند خم شود و مهر يا چيز ديگرى را كه سجده بر آن صحيح است، روى چيز بلندى گذاشته و طورى پيشانى را بر آن بگذارد كه بگويند سجده كرده است، و نيز بايد كف دست ها و زانوها و انگشتان پا را به طور معمول به زمين بگذارد.

ناتوانى از سجده

ـ كسى كه به هيچ وجه نمى تواند خم شود، بايد براى سجده بنشيند و با سر اشاره كند و اگر نتواند بايد با چشم ها اشاره نمايد و در هر دو صورت احتياط واجب آن است كه اگر مى تواند به قدرى مهر را بلند كند كه پيشانى را بر آن بگذارد و اگر نمى تواند، احتياط مستحب آن است كه مهر را بلند كند و به پيشانى بگذارد و اگر با سر يا چشم ها نمى تواند اشاره كند، بايد در قلب نيّت سجده كند و بنا بر احتياط واجب با دست و مانند آن براى سجده اشاره نمايد.

ـ كسى كه نمى تواند بنشيند، بايد ايستاده نيّت سجده كند و چنانچه