جستجو در تأليفات معظم له
 

قرآن، حديث، دعا
زندگينامه
کتابخانه
احکام و فتاوا
دروس
اخبار
ديدارها و ملاقات ها
پيامها
فعاليتهاى فرهنگى
کتابخانه تخصصى فقهى
نگارخانه
پايگاه هاى مرتبط
مناسبتها
معرفى و اخبار دفاتر
صفحه اصلي  

كتابخانه فقه احكام پزشكان و بيماران
صفحات بعد
صفحات قبل
( صفحه 18 )

در بين دانش هاى مختلف ارزشمندترين و شريف ترين آنها، علم دين است كه سلامتى روح آدمى را تأمين مى كند و زندگى معنوى او را شكل مى دهد. در سفارش هاى امام جعفر صادق(عليه السلام) به جابر جعفى آمده است: «واعلم انّه لا علم كطلب السّلامه، و لا سلامة كسلامة القلب»(1) بدان، هيچ دانشى همانند آن نيست كه جوياى سلامتى است; و هيچ سلامتى همانند سلامتى دل و روح آدمى نيست .

بعد از دانش دين، علم پزشكى در رتبه دوم قرار دارد كه طبيب جسم و بدن انسان است. پيامبر مكرّم اسلام(صلى الله عليه وآله) فرمودند: «العلم علمان، علم الأديان وعلم الأبدان». دانش دو نوع است: دانش دين و دانش مربوط به بدن.(2)

سبب شرافت اين دو علم بر ساير علوم بدان جهت است كه اين دو به حيات انسان ارتباط دارند. يكى حيات معنوى وديگرى حيات مادّى و جسمانى او را مورد توجه قرار مى دهد.

پزشك كسى است كه با حيات جسمانى انسان سر و كار دارد و در پى كاهش آلام و رنج هاى اوست و كارى بس والا و ارزشمند دارد و پزشك مسلمان، بنا بر آموزش هاى دينى بر اين باور است كه او واسطه و وسيله است و شفا از خداوند متعال است يعنى در حقيقت طبابت كار خداوند است. ( وَإِذَا مَرِضْتُ فَهُوَ يَشْفِينِ )(3) و هنگامى كه بيمار شوم او ـ خداوند ـ

  • 1 ـ بحارالانوار: 78 :164 ح 1.
    2 ـ بحارالانوار 1/220 ح 52.
    3 ـ قرآن كريم، سوره الشعراء، آيه 80.
( صفحه 19 )

مرا شفا مى دهد. و اوست كه به گياهان و اشياى موجود در طبيعت خواص درمانى بخشيد و براى هر دردى دارويى قرار داد. به فرموده پيامبر بزرگوار اسلام(صلى الله عليه وآله): «تداووا فما انزل اللّه داءً الاّ انزل معه دواءً الاّ السّام ـ يعنىِ الموت ـ فانّه لا دواء له...»(1) مداوا كنيد، زيرا خداوند دردى را نفرستاد، مگر اين كه همراه آن دارويى فرستاد ـ جز مرگ ـ كه هيچ دارويى ندارد.

پزشك نيز در پى كشف قوانين خداوند و به كارگيرى آنها در درمان انسان است و لذا كار او مظهر كار خداوند است و او وسيله اى است براى تحقق قانون خدا، نه اين كه خود كار مستقلى انجام دهد. ولى در عين حال پزشك يك وسيله براى درمان است. هيچ جامعه اى بى نياز از پزشك نيست. امام صادق(عليه السلام) مى فرمايد: «لا يستغنى اهل كل بلد عن ثلاثة ـ يفزع الله [اليهم] فى امور دنياهم وآخرتهم. فان عدموا ذلك كان همجاً ـ فقيه عالم ورع واميرٌ خيّرٌ مطاع و طبيبٌ بصير ثقة...(2)» اهل هيچ شهرى از سه چيز بى نياز نيستند ـ كه در كارهاى دنيا و آخرتشان بدان [ها] پناه ببرند و اگر آن سه را از دست بدهند نادان و بى سرپناهند، فقيه و دين شناس كه دانشمند و باتقوا باشد، فرمانروايى نيكوكار كه دستوراتش اجرا شود و پزشكى كه با بصيرت و مورد اطمينان باشد.

همانطور كه گذشت، پزشك و هر انسان ديگرى در برابر خدا، خود و

  • 1 ـ بحار الانوار 62/73 ح 29.
    2 ـ بحارالانوار: 78، ص235 ح 59.
( صفحه 20 )

ديگران تكاليفى دارد كه همه شئون زندگى را در بر مى گيرد و از جمله آنها حرفه شريف پزشكى و حوزه كارى پزشك را نيز شامل مى شود و او موظف به انجام آنهاست و اگر در انجام آنها كوتاهى كند يا آنها را مورد توجه قرار ندهد، در قيامت مورد بازخواست قرار خواهد گرفت. حق و تكليف، دو مفهومى هستند كه وجود يكى، وجود ديگرى را نيز به دنبال خواهد داشت. لذا اگر پزشك يا هر فرد ديگرى در مقابل خدا يا انسانى تكليفى داشته باشد، به اين معناست كه خداوند يا آن انسان بر او حقّى دارد كه قابل بازخواست و پى گيرى است و اهمال يا تقصير در انجام آن، مجازات دارد و بالأخره دير يا زود، روزى فرا مى رسد كه بايد هر فردى پاسخگوى همه اعمال و رفتار خويش باشد.

متأسفانه سيطره فرهنگ مادّى غرب، باعث شده كه انسان عصر حاضر در مادّيت و اقتصاد غرق شود و بسيارى از تكاليف و بايدها و نبايدهاى شرعى را مورد غفلت قرار دهد و همين غفلت است كه پيامدهاى متعدد و تأسف بارى را براى انسان عصر حاضر، خصوصاً جهان پيشرفته، به ارمغان آورده است; ولى پزشكان مسلمان و انسان هاى بيدارى كه فرهنگ انسانى و اسلامى خود را از دست نداده اند، مى دانند كه عمل به احكام نورانى اسلام چه تأثير عميقى بر زندگى فردى و اجتماعى آنان دارد و از آنجا كه پزشكان و كادر درمانى و... در هنگام معاينه، تجويز دارو و درمان با مسائل مختلفى روبرو هستند، چه اين كه متوليان امور درمانى بيماران از يك سو مواظبت بر اين امر دارند كه گرفتار انجام عملى كه شرع مقدس به آن رضايت نمى دهد نشوند و از طرف ديگر تأكيد

( صفحه 21 )

دارند كه بيمار بهبودى يابد و سلامتش تأمين شود و دچار عملى كه خلاف دستورات دينى است، نگردد. انجام اين مقصود در صورتى براى پزشك، همكاران او و بيماران ميسّر مى شود كه نسبت به مسائل لازم و مورد احتياج علم و آگاهى داشته و در مرحله بعد، متعهد به عمل كردن بر طبق اين احكام باشند.

روشن است كه احكام و مسائل پزشكى در رساله ها و استفتائات مراجع معظم تقليد ـ ايّدهم اللّه تعالى ـ در ابواب مختلف فقه و به مناسبت هاى گوناگون به طور پراكنده آورده شده است كه دسترسى به آنها خالى از زحمت و سختى نيست; لذا به پيشنهاد مجمع جهانى اهل بيت(عليهم السلام)، تصميم گرفته شد كه مجموعه «احكام پزشكى» يكجا گردآورى شده و در اختيار علاقه مندان قرار گيرد.

پس از مشورت و نظرخواهى از دوستان صاحب نظر و دعوت به همفكرى و همكارى براى فراهم كردن چنين مجموعه اى، دوستان فاضل حجج اسلام شيخ مصطفى اسكندرى و شيخ محسن حسينيان ـ دام عزّهما ـ با همكارى و تلاش پى گير و خستگى ناپذير تا پايان راه ما را يارى فرمودند، تا مجموعه حاضر آماده شد. در اينجا بر خود لازم مى دانم كه از اين دو برادر عزيز كمال تشكّر را نموده و از خداوند متعال براى آنان آرزوى موفقيّت بيشتر نمايم و همچنين از تمام فضلاء و صاحب نطران گرامى و اساتيد محترم به ويژه استاد گرانقدر حضرت آيت الله مؤمن ـ مدّ ظلّه العالى ـ كه با راهنمايى هاى سودمند خويش اين جمع را در تهيّه اين مجموعه يارى كردند، نهايت تشكّر و قدردانى را بنمايم.

( صفحه 22 )

گفتنى است چون در مسائل فقهى، نظرات مختلفى مطرح است كه گردآورى تمامى آنها در يك مجموعه كار را بر خواننده مشكل مى كند، تصميم بر اين شد كه در مرحله نخست مجموعه به فتواى مرجع معيّنى مستند نباشد، بلكه از بين فتاواى مختلف، آنچه به قول مشهور نزديك تر و با احتياط سازگارتر است، جمع آورى شود تا پس از ارايه به محضر مراجع معظّم تقليد، هر يك از ايشان بر آن حاشيه زده و يا متن آن را بر اساس فتواى خويش تغيير داده و در اختيار مقلّدان قرار دهند.

در اين مجموعه سعى شده است احكام شرعى در زمينه هاى مختلف پزشكى جمع آورى گردد و به شيوه اى ساده و قابل فهم براى همه ارايه گردد تا علاقه مندان به راحتى بتوانند با احكام شرعى خود آشنا شوند.

پس از پايان كار مجموعه حاضر در اختيار دفاتر مراجع عظام تقليد ـ حفظهم الله ـ قرار داده شد.

مرجع عاليقدر حضرت آيت الله العظمى فاضل لنكرانى ـ مدّ ظلّه العالى ـ با بذل عنايت خود دستور فرمودند تا مطالب اين كتاب با فتاواى معظّم له تطبيق داده شود كه اين زحمت توسط هيئت استفتاء دفتر ايشان انجام پذيرفت. جا دارد كه از صديق ارجمند جناب حجة الاسلام و المسلمين حاج شيخ محمدجواد فاضل لنكرانى فرزند گرامى معظّم له و حجة الاسلام و المسلمين آقاى حاج شيخ محمد عطائى تشكّر كرده و از خداوند متعال براى همگان آرزوى موفقيّت روز افزون و توفيق جلب رضايت امام عصر  ـ  روحى فداه ـ داشته باشم.