( صفحه 11 )
پايين برسد بالا نجس مى شود.
مسأله : آب قليلى كه روى چيز نجس ريخته شود و از آن جدا گردد نجس است، و همچنين بنا بر اقوى بايد از آب قليلى هم كه بعد از برطرف شدن عين نجاست براى آب كشيدن چيز نجس روى آن مى ريزند و از آن جدا مى شود، اجتناب كنند. ولى آبى كه با آن مخرج بول و غائط را مى شويند با پنج شرط پاك است:
اوّل: آن كه بو يا رنگ يا مزه نجاست نگرفته باشد.
دوّم: نجاستى از خارج به آن نرسيده باشد.
سوّم:نجاست ديگرى مثل خون، با بول يا غائط بيرون نيامده باشد.
چهارم: ذرّه هاى غائط در آب پيدا نباشد.
پنجم: بيشتر از مقدار معمول، نجاست به اطراف مخرج نرسيده باشد.
(3ـ آب جارى)
مسأله : آب جارى آبى است كه داراى ماده است و جريان دارد مانند اين كه از زمين بجوشد و جريان داشته باشد، چون آب چشمه و قنات.
مسأله : آب جارى اگرچه كمتر از كر باشد، چنانچه نجاست به آن برسد تا وقتى بو يا رنگ يا مزه آن به واسطه نجاست تغيير نكرده، پاك است.
مسأله : اگر نجاستى به آب جارى برسد، مقدارى از آن كه بو يا رنگ يا مزه اش به واسطه نجاست تغيير كرده نجس است، و طرفى كه متصل به چشمه است اگرچه كمتر از كر باشد پاك است. و آبهاى ديگر نهر، اگر به اندازه كر باشد يا به واسطه آبى كه تغيير نكرده به آب طرف چشمه متصل باشد، پاك، وگرنه نجس است.
مسأله : آب چشمه اى كه جارى نيست ولى به گونه اى است كه اگر از آن بردارند همچنان مى جوشد; چنانچه نجاست به آن برسد، تا وقتى بو يا رنگ يا مزه آن به واسطه نجاست تغيير نكرده، پاك است.
مسأله : آبى كه كنار نهر ايستاده و متصل به آب جارى است، اگر نجاست به آن برسد تا وقتى بو يا رنگ يا مزه آن به واسطه نجاست تغيير نكرده پاك است.
( صفحه 12 )
مسأله : چشمه اى كه مثلاً در زمستان مى جوشد و در تابستان از جوشش مى افتد فقط وقتى كه مى جوشد، اگر كمتر از كرّ هم باشد با ملاقات نجس، متنجّس نمى شود; مگر اينكه بو يا رنگ يا مزّه آن به واسطه نجاست تغيير كند.
مسأله : آب لوله هاى حمّام اگر متّصل به كرّ باشد مثل آب جارى است و آب لوله هاى ساختمانها اگر متّصل به كرّ باشد چنانچه نجاست به آن برسد تا وقتى بو يا رنگ يا مزه آن به واسطه نجاست تغيير نكند پاك است.
مسأله : آبى كه روى زمين جريان دارد ولى از زمين نمى جوشد، چنانچه كمتر از كر باشد و نجاست به آن برسد نجس مى شود. اما اگر از بالا به پايين بريزد، چنانچه نجاست به پايين آن برسد بالاى آن نجس نمى شود.
(4 ـ آب باران)
مسأله : اگر به چيز نجسى كه عين نجاست در آن نيست يك مرتبه باران ببارد جائى كه باران به آن برسد پاك مى شود. و در فرش و لباس و مانند اينها فشار لازم نيست ولى باريدن دو سه قطره كافى نيست بلكه بايد طورى باشد كه بگويند باران مى آيد.
مسأله : اگر باران به عين نجس ببارد و به جاى ديگر ترشح كند; چنانچه عين نجاست همراه آن نباشد و بو يا رنگ يا مزه نجاست نگرفته باشد پاك است. پس اگر باران بر خون ببارد و ترشح كند، چنانچه ذره اى خون در آن باشد، يا آن كه بو يا رنگ يا مزه خون را گرفته باشد، نجس است.
مسأله : اگر روى سقف ساختمان عين نجاست باشد، تا وقتى باران بر بام مى بارد آبى كه به چيز نجس رسيده و از سقف يا ناودان مى ريزد پاك است. و بعد از قطع شدن باران اگر معلوم باشد آبى كه مى ريزد به چيز نجس رسيده است، نجس مى باشد.
مسأله : زمين نجسى كه باران بر آن ببارد پاك مى شود. و اگر باران بر زمين جارى شود و به جاى نجسى كه زير سقف است برسد، آن را نيز پاك مى كند.
مسأله : خاك نجسى كه به واسطه باران گل شود و آب آن را فرا گيرد پاك مى شود.
مسأله : هرگاه آب باران در جايى جمع شود اگرچه كمتر از كر باشد چنانچه
( صفحه 13 )
موقعى كه باران مى آيد چيز نجسى را در آن بشويند و آب، بو يا رنگ يا مزه نجاست نگيرد، آن چيز نجس پاك مى شود.
مسأله : اگر بر فرش پاكى كه روى زمين نجس است باران ببارد و بر زمين نجس جارى شود، فرش نجس نمى شود و زمين هم پاك مى گردد.
مسأله : اگر آب باران يا آب ديگر در گودالى جمع شود و كمتر از كر باشد چنانچه بعد از قطع شدن باران، نجاست به آن برسد، نجس مى شود.
(5 ـ آب چاه)
مسأله : آب چاهى كه از زمين مى جوشد، اگرچه كمتر از كر باشد چنانچه نجاست به آن برسد، تا وقتى بو يا رنگ يا مزه آن به واسطه نجاست تغيير نكرده پاك است، ولى مستحب است پس از رسيدن بعضى از نجاستها، مقدارى كه در كتابهاى مفصّل گفته شده، از آب آن چاه بكشند.
مسأله : اگر نجاستى در چاه ريخته شود و بو يا رنگ يا مزه آب آن را تغيير دهد، موقعى پاك مى شود كه با آبى كه از چاه مى جوشد مخلوط گردد و به سبب آن، تغيير آب چاه از بين برود.
احـكام آبـها
مسأله : آب مضاف، چيز نجس را پاك نمى كند، وضو و غسل هم با آن باطل است.
مسأله : اگر ذرّه اى نجاست به آب مضاف برسد نجس مى شود، ولى چنانچه آب مضاف از بالا روى چيز نجس بريزد، مقدارى كه به چيز نجس رسيده نجس، و مقدارى كه بالاتر از آن است پاك مى باشد. مثلاً اگر گلاب را از گلابدان روى دست نجس بريزند، آنچه به دست رسيده نجس، و آنچه به دست نرسيده پاك است، و نيز اگر مثل فواره با فشار از پايين به بالا برود اگر نجاست به بالا برسد، پائين آن نجس نمى شود.
( صفحه 14 )
مسأله : اگر آب مضاف نجس، طورى با آب كر يا جارى مخلوط شود كه ديگر آب مضاف به آن نگويند، پاك مى شود.
مسأله : آبى كه مطلق بوده و معلوم نيست مضاف شده يا نه، مثل آب مطلق است يعنى چيز نجس را پاك مى كند، وضو و غسل هم با آن صحيح است، و آبى كه مضاف بوده و معلوم نيست مطلق شده يا نه مثل آب مضاف است، يعنى چيز نجس را پاك نمى كند، وضو و غسل هم با آن باطل است.
مسأله : آبى كه معلوم نيست مطلق است يا مضاف، و معلوم نيست كه قبلاً مطلق يا مضاف بوده، نجاست را پاك نمى كند، وضو و غسل هم با آن باطل است. ولى اگر به اندازه كر يا بيشتر باشد و نجاست به آن برسد، حكم به نجس بودن آن نمى شود.
مسأله : آبى كه عين نجاست، مثل خون و بول به آن برسد و بو يا رنگ يا مزه آن را تغيير دهد اگرچه كر يا جارى باشد نجس مى شود. ولى اگر بو يا رنگ يا مزه آن به واسطه نجاستى كه بيرون آن است عوض شود، مثلاً مردارى كه پهلوى آب است بوى آن را تغيير دهد، نجس نمى شود.
مسأله : آبى كه عين نجاست مثل خون يا بول در آن ريخته و بو يا رنگ يا مزّه آن را تغيير داده، چنان كه به كر يا جارى متصل شود، يا باران بر آن ببارد، يا باد، باران را در آن بريزد، يا آب باران در موقع باريدن از ناودان در آن جارى شود و تغيير آن از بين برود پاك مى شود. ولى بنا بر احتياط واجب بايد آب باران يا كر يا جارى با آن مخلوط گردد.
مسأله : اگر چيز نجسى كه نياز به فشار دادن ندارد را در آب كر يا جارى آب بكشند، آبى كه بعد از بيرون آوردن، از آن مى ريزد پاك است، ولى چيزهايى كه مثل لباس و فرش بنابر احتياط در آب كر و يا جارى هم نياز به خارج كردن غساله آن با فشار و مانند آن دارد، بنابر احتياط غساله آن نجس است.
مسأله : آبى كه پاك بوده و معلوم نيست نجس شده يا نه، پاك است. و آبى كه نجس بوده و معلوم نيست پاك شده يا نه، نجس است.
مسأله : نيم خورده سگ و خوك و مشرك، نجس و خوردن آن حرام است و نيم خورده حيوانات حرام گوشت پاك و خوردن آن مكروه مى باشد.
( صفحه 15 )
احكام تَخَلّى (بول و غائط كردن)
مسأله : واجب است انسان وقت تخلّى و مواقع ديگر، عورت خود را از كسانى كه مكلفند، اگرچه مثل خواهر و مادر و برادر با او محرم باشند، و همچنين از ديوانه مميّز و بچه هاى مميّز كه خوب و بد را مى فهمند، بپوشاند، ولى زن و شوهر لازم نيست عورت خود را از يكديگر بپوشانند.
مسأله : لازم نيست با چيز مخصوصى عورت خود را بپوشاند، و اگر مثلاً با دست هم آن را بپوشاند، كافى است.
مسأله : موقع تخلّى بايد طرف جلوى بدن، مانند شكم و سينه رو به قبله يا پشت به قبله نباشد.
مسأله : اگر موقع تخلّى طرف جلوى بدن رو به قبله يا پشت به قبله باشد ولى عورت را از قبله بگرداند كفايت نمى كند، و گر جلوى بدن رو به قبله يا پشت به قبله نباشد، احتياط واجب آن است كه عورت را رو به قبله يا پشت به قبله ننمايد.
مسأله : در موقع تطهير مخرج بول و غائط يا استبراء، رو به قبله يا پشت به قبله بودن اشكالى ندارد، ولى احتياط مستحب است كه در اين حال هم، رو به قبله يا پشت به قبله نباشد.
مسأله : اگر براى آن كه نامحرم او را نبيند، مجبور شود رو به قبله يا پشت به قبله بنشيند، بايد رو به قبله يا پشت به قبله بنشيند، و نيز اگر به علت ديگر ناچار باشد كه رو به قبله يا پشت به قبله بنشيند مانعى ندارد.
مسأله : احتياط واجب آن است كه بچه را در وقت تخلّى رو به قبله يا پشت به قبله ننشانند، ولى اگر خود بچه بنشيند، جلوگيرى از آن واجب نيست.
مسأله : در چهار جا تخلّى حرام است:
اوّل: در كوچه هاى بن بست در صورتى كه صاحبانش اجازه نداده باشند.
دوّم: در ملك كسى كه اجازه تخلّى نداده است.