جستجو در تأليفات معظم له
 

قرآن، حديث، دعا
زندگينامه
کتابخانه
احکام و فتاوا
دروس
اخبار
ديدارها و ملاقات ها
پيامها
فعاليتهاى فرهنگى
کتابخانه تخصصى فقهى
نگارخانه
پايگاه هاى مرتبط
مناسبتها
معرفى و اخبار دفاتر
صفحه اصلي  

كتابخانه فقه رساله توضيح المسائل
صفحات بعد
صفحات قبل
( صفحه 69 )

مسأله : اگر زن در استحاضه كثيره بخواهد پيش از وقت نماز جايى از بدن خود را به خط قرآن برساند بايد غسل كند و در استحاضه متوسطه چنانچه در آن روز غسل كرده وضو كافى است.

مسأله : نماز آيات بر مستحاضه واجب است و بايد براى نماز آيات هم كارهايى را كه براى نماز يوميه گفته شد انجام دهد.

مسأله : هرگاه در وقت نماز يوميه نماز آيات بر مستحاضه واجب شود اگر بخواهد هردو را پشت سر هم بجا آورد، بايد براى نماز آيات هم تمام كارهايى را كه براى نماز يوميه او واجب است انجام دهد و نمى تواند هردو را با يك غسل و وضو بجا آورد.

مسأله : اگر زن مستحاضه بخواهد نماز قضا بخواند بايد براى هر نماز كارهايى را كه براى نماز ادا بر او واجب است بجا آورد.

مسأله : اگر زن بداند خونى كه از او خارج مى شود خون زخم نيست و شرعاً حكم حيض و نفاس را ندارد بايد به دستور استحاضه عمل كند، حتى اگر شك داشته باشد كه خون استحاضه است يا خونهاى ديگر چنانچه نشانه آنها را نداشته باشد بنابر احتياط واجب بايد كارهاى استحاضه را انجام دهد.

حيــض

حيض خونى است كه غالباً در هر ماه چند روزى از رحم زنها خارج مى شود و زن را در موقع ديدن خون حيض، حائض مى گويند.

مسأله : خون حيض در بيشتر اوقات، غليظ و گرم و رنگ آن سرخ مايل به سياهى يا سرخ تيره است و با فشار و كمى سوزش بيرون مى آيد.

مسأله : زنهاى سيّده بعد از تمام شدن شصت سال قمرى يائسه مى شوند يعنى خون حيض نمى بينند و زنهايى كه سيّده نيستند، بعد از تمام شدن پنجاه سال قمرى يائسه مى شوند.

مسأله : خونى كه دختر پيش از تمام شدن نه سال قمرى و زن بعد از يائسه شدن

( صفحه 70 )

مى بيند حيض نيست.

مسأله : زن حامله و زنى كه بچه شير مى دهد، ممكن است حيض ببيند.

مسأله : دخترى كه نمى داند نه سالش تمام شده يا نه اگر خونى ببيند كه نشانه هاى حيض را نداشته باشد حيض نيست، بلكه حتى اگر نشانه هاى حيض را داشته باشد نمى شود گفت حيض است.

مسأله : زنى كه شك دارد يائسه شده يا نه، اگر خونى ببيند و نداند حيض است يا نه بايد بنا بگذارد كه يائسه نشده است.

مسأله : مدت حيض كمتر از سه روز و بيشتر از ده روز نمى شود و اگر مختصرى هم از سه روز كمتر باشد، حيض نيست.

مسأله : بايد سه روز اوّل حيض پشت سرهم باشد، پس اگر مثلاً دو روز خون ببيند و يك روز پاك شود و دوباره يك روز خون ببيند حيض نيست.

مسأله : لازم نيست در تمام سه روز خون بيرون بيايد، بلكه اگر در ابتدا، خون بيرون بيايد ولى بعداً در فرج خون باشد كافى است، و چنانچه در بين سه روز مختصرى پاك شود و مدت پاك شدن به قدرى كم باشد كه بگويند در تمام سه روز در فرج خون بوده باز هم حيض است.

مسأله : لازم نيست شب اول و شب چهارم را خون ببيند ولى بايد در شب دوم و سوم خون قطع نشود، پس اگر از اذان صبح روز اول تا غروب روز سوم پشت سرهم خون بيايد، يا در وسطهاى روز اول شروع شود و در همان موقع از روز چهارم قطع شود و در شب دوم و سوم هم هيچ خون قطع نشود، حيض است.

مسأله : اگر سه روز پشت سر هم خون ببيند و پاك شود، چنانچه دوباره خون ببيند و روزهايى كه خون ديده و در وسط پاك بوده روى هم از ده روز بيشتر نشود روزهائى هم كه در وسط پاك بوده حيض است.

مسأله : اگر خونى ببيند كه از سه روز بيشتر و از ده روز كمتر باشد و نداند خون دمل است يا خون حيض، چنانچه نداند دمل در طرف چپ است يا طرف راست در صورتى كه ممكن باشد مقدارى پنبه داخل كند و بيرون آورد پس اگر خون از طرف چپ

( صفحه 71 )

بيرون آيد، خون حيض است و اگر از طرف راست بيرون آيد خون دمل است.

مسأله : اگر خونى ببيند كه از سه روز بيشتر و از ده روز كمتر باشد و نداند خون حيض است يا زخم، اگر قبلاً حيض بوده حيض و اگر پاك بوده پاك قرار دهد، و چنانچه نمى داند پاك بوده يا حيض همه چيزهايى را كه بر حائض حرام است ترك كند و همه عبادتهايى كه زن غير حائض انجام مى دهد بجا آورد.

مسأله : اگر خونى ببيند و شك كند كه خون حيض است يا نفاس، چنانچه شرايط حيض را داشته باشد، بايد حيض قرار دهد.

مسأله : اگر خونى ببيند و نداند خون حيض است يا بكارت، بايد خود را وارسى كند، يعنى مقدارى پنبه داخل فرج نمايد و كمى صبر كند بعد بيرون آورد پس اگر اطراف آن آلوده باشد، خون بكارت است و اگر به همه آن رسيده، حيض است.

مسأله : اگر كمتر از سه روز خون ببيند و پاك شود و بعد از سه روز دوباره خون ببيند، و سه روز ادامه داشته باشد خون دوّم حيض است و خون اوّل حيض نيست.

(احكام حائض)

مسأله : چند چيز بر حائض حرام است:

اوّل: عبادتهايى كه مانند نماز بايد با وضو يا غسل يا تيمم بجا آورده شود، ولى بجا آوردن عبادتهايى كه وضو و غسل و تيمم براى آنها لازم نيست، مانند نماز ميّت، مانعى ندارد.

دوّم: تمام چيزهايى كه بر جنب حرام است و در احكام جنابت گفته شد.

سوّم: جماع كردن در فرج، كه هم براى مرد حرام است و هم براى زن، اگرچه به مقدار ختنه گاه داخل شود و منى هم بيرون نيايد بلكه احتياط واجب آن است كه مقدار كمتر از ختنه گاه را هم داخل نكند و وطى كردن در دُبُر زن حائض، اگر راضى باشد، كراهت شديده دارد.

مسأله : جماع كردن در روزهايى هم كه حيض زن قطعى نيست ولى شرعاً بايد براى خود حيض قرار دهد حرام است. پس زنى كه بيشتر از ده روز خون مى بيند و بايد به

( صفحه 72 )

دستورى كه بعداً گفته مى شود روزهاى عادت خويشان خود را حيض قرار دهد، شوهرش نمى تواند در آن روزها با او نزديكى نمايد.

مسأله : اگر با همسر حائض خود جماع در قبل كند، بنابراحتياط واجب بايد كفاره بدهد و مقدار آن به ترتيب زير مى باشد:

شماره روزهاى حيض زن به سه قسمت تقسيم شود و مرد اگر در قسمت اوّل آن، جماع كند، هيجده نخود طلا كفّاره به فقير بدهد و اگر در قسمت دوّم جماع كند، نه نخود طلا و اگر در قسمت سوّم جماع كند، چهار نخود و نيم بدهد. مثلاً زنى كه شش روز خون حيض مى بيند، اگر شوهرش در شب يا روز اوّل و دوّم با او جماع كند هيجده نخود طلا بدهد و در شب يا روز سوّم و چهارم نه نخود و در شب يا روز پنجم و ششم چهار نخود و نيم بدهد.

مسأله : وطى در دُبُر زن حائض، كفاره ندارد.

مسأله : اگر قيمت طلا در وقتى كه جماع كرده با وقتى كه مى خواهد به فقير بدهد فرق كرده باشد، بايد قيمت وقتى را كه مى خواهد به فقير بدهد حساب كنيد.

مسأله : اگر كسى هم در قسمت اول و هم در قسمت دوم و هم در قسمت سوّم حيض، با زن خود جماع كند، بايد هر سه كفاره را كه روى هم سى و يك نخود و نيم مى شود بدهد.

مسأله : اگر انسان بعد از آن كه در حال حيض جماع كرده و كفاره آن را داده دوباره جماع كند باز هم بايد كفاره بدهد.

مسأله : اگر با زن حائض چند مرتبه جماع كند و در بين آنها كفاره ندهد احتياط واجب آن است كه براى هر جماع يك كفاره بدهد.

مسأله : اگر مرد در حال جماع بفهمد زن حائض شده، بايد فوراً از او جدا شود و اگر جدا نشود بنابر احتياط واجب بايد كفاره بدهد.

مسأله : اگر مرد با زن حائض زنا كند يا با زن حائض نامحرمى به گمان اين كه عيال خود او است جماع نمايد، احتياط واجب آن است كه كفاره بدهد.

مسأله : كسى كه نمى تواند كفاره بدهد بنابراحتياط بايد به اندازه سيرشدن يك فقير

( صفحه 73 )

گرسنه: صدقه بدهد و اگر نمى تواند استغفار كند.

مسأله : طلاق دادن زن در حال حيض، به طورى كه در كتاب طلاق گفته مى شود باطل است.

مسأله : اگر زن بگويد: حائضم يا از حيض پاك شده ام، بايد حرف او را قبول كرد.

مسأله : اگر زن در بين نماز حائض شود، نماز او باطل است.

مسأله : اگر زن در بين نماز شك كند كه حائض شده يا نه، به شك خود اعتنا نكند و نماز را ادامه دهد ولى اگر بعد از نماز بفهمد كه در بين نماز حائض شده نمازى كه خوانده باطل است.

مسأله : بعداز آن كه زن ازخون حيض پاك شد، واجب است براى نماز و عبادتهاى ديگرى كه بايد با وضو يا غسل يا تيمم بجا آورده شود، غسل كند. و دستور آن مثل غسل جنابت است ولى غسل حيض كفايت از وضو نمى كند، و براى نماز پيش از غسل يا بعد از آن بايد وضو هم بگيرد و اگر پيش از غسل وضو بگيرد افضل است.

مسأله : بعد از آن كه زن از خون حيض، پاك شد، اگرچه غسل نكرده باشد، طلاق او صحيح است، و شوهرش هم مى تواند با او جماع كند، ولى احتياط مستحب آن است كه پيش از غسل از جماع با او خوددارى نمايد. اما كارهاى ديگرى كه در وقت حيض بر او حرام بوده مانند توقف در مسجد و مس خط قرآن، تا غسل نكند بر او حلال نمى شود.

مسأله : اگر آب براى غسل كافى نباشد ولى به اندازه اى باشد كه بتواند وضو بگيرد، بايد وضو بگيرد و عوض غسل تيمم نمايد، و اگر به اندازه هيچ يك از آنها آب ندارد، بايد دو تيمّم كند، يكى بدل از غسل و ديگرى بدل از وضو.

مسأله : نمازهاى يوميه اى كه زن در حال حيض نخوانده قضا ندارد. ولى روزه هاى واجب را بايد قضا نمايد.

مسأله : هرگاه وقت نماز داخل شود و بداند كه اگر نماز را تأخير بيندازد حائض مى شود بايد فوراً نماز بخواند.

مسأله : اگر زن نماز را تأخير بيندازد و از اوّل وقت به اندازه انجام واجبات يك نماز بگذرد و حائض شود، قضاى آن نماز بر او واجب است، ولى در تند خواندن و كند