( صفحه 317 )
چنانچه بواسطه آب كردن، وزن يا قيمت آنها كم شود، بايد زكاتى را كه پيش از آب كردن بر او واجب بوده بدهد.
مسأله : اگر طلا و نقره اى كه دارد خوب و بد داشته باشد، ميتواند زكات هر كدام از خوب و بد را از خود آن بدهد ولى بهتر است زكات همه آنها را از طلا و نقره خوب بدهد و احتياط واجب آن است كه زكات همه را از بد ندهد.
مسأله : طلا و نقره اى كه بيشتر از اندازه معمولى فلز ديگرى دارد، اگر خالص آن باندازه نصاب كه مقدار آن گفته شد، برسد انسان بايد زكات آن را بدهد، و همچنين پول طلا و نقره اى كه بيشتر از اندازه معمولى فلز ديگر دارد اگر به آن پول طلا و نقره بگويند در صورتى كه بحدّ نصاب برسد زكاتش بنابر احتياط، واجب است هر چند خالصش بحدّ نصاب نرسد. و چنانچه شك دارد كه خالص آن باندازه نصاب هست يا نه، بنابر احتياط واجب بايد بوسيله آب كردن يا از راه ديگر خالص آن را معلوم كند يا بمقدارى زكات بپردازد تا يقين كند برئ الذّمه شده است و مقدار لازم را پرداخته است.
مسأله : اگر طلا و نقره اى كه دارد بمقدار معمول فلزّ ديگر با آن مخلوط باشد، نمى تواند زكات آن را از طلا و نقره اى بدهد كه بيشتر از معمول فلزّ ديگر دارد ولى اگر بقدرى بدهد كه يقين كند طلا و نقره خالصى كه در آن هست باندازه زكاتى مى باشد كه بر او واجب است، اشكال ندارد.
(زكات شتر و گاو و گوسفند)
مسأله : زكات شتر و گاو و گوسفند غير از شرطهائى كه گفته شد دو شرط ديگر دارد:
اوّل: حيوان در تمام سال بيكار باشد، ولى اگر در تمام سال يكى دو روز كار كرده باشد بطورى كه حيوان كارگر محسوب نشود زكات آن واجب است.
دوّم: حيوان در تمام سال از علف بيابان بچرد، پس اگر تمام سال يا مقدارى از آن را از علف چيده شده، يا از زراعتى كه ملك مالك يا ملك كسى ديگر است بچرد زكات ندارد ولى اگردرتمام سال يكى دوروز ازعلف مالك چريده باشد باز زكات آن واجب است.
( صفحه 318 )
مسأله : اگر انسان براى شتر و گاو و گوسفند خود چراگاهى را كه كسى نكاشته بخرد يا اجاره كند وجوب زكات در آن مشكل است ولى اگر براى چراندن در آن باج بدهد، بايد زكات را بدهد.
(نصاب شتر)
مسأله : شتر دوازده نصاب دارد:
اوّل: پنج شتر، و زكات آن يك گوسفند است و تا شماره شتر به اين مقدار نرسد زكات ندارد.
دوّم: ده شتر، و زكات آن دو گوسفند است.
سوّم: پانزده شتر، و زكات آن سه گوسفند است.
چهارم: بيست شتر، و زكات آن چهار گوسفند است.
پنجم: بيست و پنج شتر، و زكات آن پنج گوسفند است.
ششم: بيست و شش شتر، و زكات آن يك شتر است كه داخل سال دوّم شده باشد.
هفتم: سى و شش شتر، و زكات آن يك شتر است كه داخل سال سوّم شده باشد.
هشتم: چهل و شش شتر، و زكات آن يك شتر است كه داخل سال چهارم شده باشد.
نهم: شصت و يك شتر، و زكات آن يك شتر است كه داخل سال پنجم شده باشد.
دهم: هفتاد و شش شتر، و زكات آن دو شتر است كه داخل سال سوّم شده باشد.
يازدهم: نود و يك شتر، و زكات آن دو شتر است كه داخل سال چهارم شده باشد.
دوازدهم: صد و بيست و يك شتر و بالاتر از آن است كه بايد يا چهل تا چهل تا حساب كند و براى هر چهل تا يك شترى كه داخل سال سوّم شده باشد، يا پنجاه تا پنجاه تا حساب كند و براى هر پنجاه تا يك شترى كه داخل سال چهارم شده باشد، بدهد. يا با چهل و پنجاه حساب كند. ولى در هر صورت بايد طورى حساب كند كه چيزى باقى نماند، يا اگر چيزى باقى مى ماند، از نُه تا بيشتر نباشد، مثلا اگر 140 شتر دارد، بايد براى صدتا، دو شترى كه داخل سال چهارم شده و براى چهل تا يك شتر مادّه اى كه داخل سال سوّم شده باشد بدهد.
( صفحه 319 )
مسأله : زكات ما بين دو نصاب واجب نيست. پس اگر شماره شترهائى كه دارد از نصاب اوّل كه پنج است بگذرد، تا به نصاب دوّم كه ده تا است نرسيده، فقط بايد زكات پنج تاى آن را بدهد و همچنين است در نصابهاى بعد.
(نصاب گاو)
مسأله : گاو دو نصاب دارد: نصاب اوّل آن 30 رأس است كه وقتى شماره گاو به سى رسيد، اگر شرايطى را كه گفته شد داشته باشد، انسان بايد يك گوساله اى كه داخل سال دوّم شده از بابت زكات بدهد. و نصاب دوّم آن، چهل است و زكات آن يك گوساله مادّه اى است كه داخل سال سوّم شده باشد. و زكات ما بين سى و چهل واجب نيست مثلا كسى كه سى و نه گاو دارد، فقط بايد زكات سى تاى آنها را بدهد، و نيز اگر از چهل گاو زيادتر داشته باشد تا به شصت نرسيده، فقط بايد زكات چهل تاى آن را بدهد و بعد از آن كه به شصت رسيد، چون دو برابر نصاب اوّل را دارد، بايد دو گوساله اى كه داخل سال دوّم شده بدهد و همچنين هر چه بالا رود، بايد يا سى تا سى تا حساب كند يا چهل تا چهل تا يا با سى و چهل حساب نمايد و زكات آن را بدستورى كه گفته شده بدهد، ولى بايد طورى حساب كند كه چيزى باقى نماند، يا اگر چيزى باقى مى ماند از نُه تا بيشتر نباشد، مثلا اگر هفتاد گاو دارد، بايد بحساب سى و چهل حساب كند و براى سى تاى آن زكات سى تا و براى چهل تاى آن زكات چهل تا را بدهد چون اگر با سى تا حساب كند، ده تا زكات نداده باقى مى ماند.
(نصاب گوسفند)
مسأله : گوسفند پنج نصاب دارد:
اوّل: چهل گوسفند است، و زكات آن يك گوسفند است و تا گوسفند به چهل نرسد زكات ندارد.
دوّم: صد و بيست و يك گوسفند است، و زكات آن دو گوسفند است.
سوّم: دويست و يك گوسفند است، و زكات آن سه گوسفند است.
( صفحه 320 )
چهارم: سيصد و يك گوسفند است، و زكات آن چهار گوسفند است.
پنجم: چهار صد و بالاتر از آن است كه بايد آنها را صدتا صدتا حساب كند و براى هر صدتاى آنها يك گوسفند بدهد. و لازم نيست زكات را از خود گوسفندها بدهد، بلكه اگر گوسفند ديگرى بدهد، يا مطابق قيمت گوسفند پول بدهد كافى است، امّا چيز ديگرى غير از اين دو را بدهد اشكال دارد.
مسأله : زكات ما بين دو نصاب واجب نيست، پس اگر شماره گوسفندهاى كسى از نصاب اوّل كه چهل است بيشتر باشد تا به نصاب دوّم كه صد و بيست و يك گوسفند است نرسيده، فقط بايد زكات چهل تاى آن را بدهد و زيادى آن زكات ندارد و همچنين است در نصابهاى بعد.
مسأله : زكات شتر و گاو و گوسفندى كه بمقدار نصاب برسد واجب است چه همه آنها نر باشند يا ماده، يا بعضى نر باشند و بعضى ماده.
مسأله : در زكات، گاو و گاوميش يك جنس حساب مى شود و شتر عربى و غير عربى يك جنس است، و همچنين بز و ميش و شيشك در زكات با هم فرق ندارند.
مسأله : اگر براى زكات گوسفند بدهد، بنابر احتياط واجب بايد داخل سال دوّم شده باشد و اگر بُز بدهد احتياطاً بايد داخل سال سوّم شده باشد.
مسأله : گوسفندى را كه بابت زكات مى دهد، اگر قيمتش مختصرى از گوسفندهاى ديگر او كمتر باشد اشكال ندارد. ولى بهتر است گوسفندى را كه قيمت آن از تمام گوسفندهايش بيشتر است بدهد، و همچنين است در گاو و شتر.
مسأله : اگر چند نفر با هم شريك باشند هر كدام آنان كه سهمش به نصاب اوّل رسيده بايد زكات بدهد و بر كسى كه سهم او كمتر از نصاب اول است زكات واجب نيست.
مسأله : اگر يك نفر در چند جا گاو يا شتر يا گوسفند داشته باشد و روى هم باندازه نصاب باشند، بايد زكات آنها را بدهد.
مسأله : اگر گاو و گوسفند و شترى كه دارد مريض و معيوب هم باشند، بايد زكات آنها را بدهد.
( صفحه 321 )
مسأله : اگر گاو و گوسفند و شترى كه دارد همه مريض يا معيوب يا پير باشند، مى تواند زكات را از خود آنها بدهد. ولى اگر همه سالم و بى عيب و جوان باشند نمى تواند زكات آنها را مريض، يا معيوب يا پير بدهد. بلكه اگر بعضى از آنها سالم و بعضى مريض و دسته اى معيوب و دسته ديگرى بى عيب و مقدارى پير و مقدارى جوان باشند، احتياط واجب آن است كه براى زكات آنها سالم و بى عيب و جوان بدهد.
مسأله : اگر پيش از تمام شدن ماه يازدهم، گاو و گوسفند و شترى را كه دارد با چيز ديگر عوض كند، يا نصابى را كه دارد با مقدار نصاب از همان جنس عوض نمايد، مثلا چهل گوسفند بدهد و چهل گوسفند ديگر بگيرد، زكات بر او واجب نيست.
مسأله : كسى كه بايد زكات گاو و گوسفند و شتر را بدهد، اگر زكات آنها را از مال ديگرش بدهد، تا وقتى شماره آنها از نصاب كم نشده، همه ساله بايد زكات را بدهد، و اگر از خود آنها بدهد و از نصاب اوّل كمتر شوند، زكات بر او واجب نيست مثلا كسى كه چهل گوسفند دارد، اگر از مال ديگرش زكات آنها را بدهد تا وقتى كه گوسفندهاى او از چهل كم نشده، همه ساله بايد يك گوسفند بدهد و اگر از خود آنها بدهد تا وقتى به چهل نرسيده، زكات بر او واجب نيست.
(مصرف زكات)
مسأله : انسان مى تواند زكات را در هشت مورد مصرف كند:
اوّل: فقير، و آن كسى است كه مخارج سال خود و عيالاتش را ندارد. ولى كسى كه صنعت، يا ملك يا سرمايه اى دارد كه مى تواند مخارج سال خود را به تدريج كسب كند، فقير نيست.
دوّم: مسكين، و او كسى است كه از فقير سخت تر مى گذارند.
سوّم: كسى كه از طرف امام (عليه السلام) يا نائب امام مأمور است كه زكات را جمع و نگهدارى نمايد و به حساب آن رسيدگى كند و آن را به امام (عليه السلام) يا نائب امام يا فقرا برساند، كه مى تواند باندازه زحمتى كه مى كشد از زكات استفاده كند.
چهارم: كافرهائى كه اگر زكات به آنان بدهند به دين اسلام مايل مى شوند، يا در