( صفحه 277 )
مى رسد و اگر بداند بحلق مى رسد جايز نيست، بو كردن گياههاى معطّر، نشستن زن در آب، استعمال شياف، تر كردن لباس كه در بدن است، كشيدن دندان و هر كارى كه بواسطه آن از دهان خون بيايد، مسواك كردن به وسيله چوب تر، و نيز مكروه است انسان بدون قصد بيرون آمدن منى، زن خود را ببوسد يا كارى كند كه شهوت خود را به حركت آورد، و مطمئن باشد كه با اين قبيل كارها از او منى بيرون نمى آيد و اگر اطمينان نداشته باشد كه منى بيرون نمى آيد در صورتى كه منى بيرون آيد روزه او باطل مى شود.
(جاهايى كه قضا و كفّاره واجب است)
مسأله : اگر در روزه رمضان عمداً قى كند فقط قضاى آنروز را بايد بگيرد و چنانچه در شب جنب شود و بتفصيلى كه در مسأله (1679) گفته شد; سه مرتبه بيدار شود و بخوابد و تا اذان صبح بيدار نشود، يا عمداً اماله كند، يا سر زير آب ببرد، يا دروغى را بخدا و پيغمبر (صلى الله عليه وآله وسلم) نسبت بدهد، بنابر احتياط واجب كفّاره هم بايد بدهد، ولى اگر غير از اينها كار ديگرى كه روزه را باطل مى كند عمداً انجام دهد، در صورتى كه مى دانسته آن كار روزه را باطل مى كند قضا و كفّاره بر او واجب است.
مسأله : اگر بواسطه ندانستن مسأله كارى انجام دهد كه روزه را باطل مى كند چنانچه جاهل مقصر بوده بنابر احتياط كفّاره بر او واجب مى شود و اگر جاهل قاصر بوده يعنى در ندانستن خود معذور بوده است مانند اين كه يقين داشته كه فلان چيز روزه را باطل نمى كند كفّاره بر او واجب نيست.
(كفّاره روزه)
مسأله : كسى كه كفّاره روزه رمضان بر او واجب است، بايد يك بنده آزاد كند، يا بدستورى كه در مسأله بعد گفته مى شود دو ماه روزه بگيرد يا شصت فقير را سير كند يا به هر كدام يك مد كه تقريباً ده سير است، طعام يعنى گندم يا جو و مانند اينها بدهد، و چنانچه برايش ممكن نباشد مخيّر است بين اينكه هيجده روز روزه بگيرد، و يا اينكه هر چند مد كه مى تواند بفقرا اطعام بدهد، و اگر نتواند بدهد، بايد استغفار كند اگر چه مثلا يك
( صفحه 278 )
مرتبه بگويد استغفر الله، و احتياط واجب آن است كه هر وقت بتواند كفّاره را بدهد.
مسأله : كسى كه مى خواهد دو ماه كفّاره روزه رمضان را بگيرد، بايد سى و يك روز آن را پى در پى بگيرد، و اگر بقيّه آن پى در پى نباشد اشكال ندارد.
مسأله : كسى كه مى خواهد دو ماه كفّاره روزه رمضان را بگيرد نبايد موقعى شروع كند كه در ميان سى و يك روز روزى باشد كه مانند عيد قربان روزه آن حرام است.
مسأله : كسى كه بايد پى در پى روزه بگيرد، اگر در بين آن بدون عذر يك روز، روزه نگيرد، يا وقتى شروع كند كه در بين آن بروزى برسد كه روزه آن واجب است، مثلا بروزى برسد كه نذر كرده آنروز را روزه بگيرد بايد روزه ها را از سر بگيرد.
مسأله : اگر در بين روزهائى كه بايد پى در پى روزه بگيرد عذرى مثل حيض يا نفاس يا سفرى كه در رفتن آن مجبور است; براى او پيش آيد، بعد از بر طرف شدن عذر واجب نيست روزه ها را از سر بگيرد بلكه بقيّه را بعد از بر طرف شدن عذر بجا مى آورد.
مسأله : اگر به چيز حرامى روزه خود را باطل كند، چه آن چيز أصلا حرام باشد مثل شراب و زنا يا به جهتى حرام شده باشد مثل نزديكى با عيال خود در حال حيض، بنابر احتياط واجب كفّاره جمع بر او واجب مى شود، يعنى بايد يك بنده آزاد كند، و دو ماه روزه بگيرد، و شصت فقير را سير كند، يا بهر كدام اينها يك مد طعام بدهد، و چنانچه هر سه برايش ممكن نباشد، هر كدام آنها ممكن است بايد انجام دهد.
مسأله : اگر روزه دار دروغى را بخدا و پيغمبر (صلى الله عليه وآله وسلم) نسبت دهد كه بنابر احتياط واجب كفاره دارد يك كفّاره بر او لازم است نه كفّاره جمع.
مسأله : اگر روزه دار در يك روز ماه رمضان چند مرتبه جماع كند بنابر احتياط واجب به همان اندازه كفّاره بر او واجب است، و نيز اگر جماعِ او حرام باشد بنابر احتياط واجب به همان اندازه كفّاره جمع واجب مى شود.
مسأله : اگر روزه دار در يك روز ماه رمضان چند مرتبه كارى كه روزه را باطل مى كند غير از جماع انجام دهد بنابر احتياط مستحب بايد به همان اندازه كه افطار كرده كفّاره بدهد. هر چند يك كفّاره كافى است.
مسأله : اگر روزه دار جماع حرام كند و بعد با حلال خود جماع نمايد ـ بنابر
( صفحه 279 )
احتياط واجب ـ براى هر كدام كفّاره مستقل واجب است.
مسأله : اگر روزه دار كارى كه حلال است و روزه را باطل مى كند، انجام دهد، مثلا آب بياشامد، و بعد كار ديگرى كه حرام است و روزه را باطل مى كند ـ به جز جماع كه حكم آن گذشت ـ انجام دهد، مثلا غذاى حرامى بخورد، يك كفّاره كافى است.
مسأله : اگر روزه دار آروغ بزند و چيزى در دهانش بيايد، چنانچه عمداً آنرا فرو ببرد، روزه اش باطل است، و بايد قضاى آنرا بگيرد، و كفّاره هم بر او واجب مى شود، و اگر خوردن آن چيز حرام باشد، مثلا موقع آروغ زدن خون يا غذائى كه از صورت غذا بودن خارج شده بدهان او بيايد، و عمداً آنرا فرو ببرد، روزه او باطل مى شود، و بنابر احتياط كفّاره جمع هم بر او واجب مى شود.
مسأله : اگر نذر كند كه روز معيّنى را روزه بگيرد، چنانچه در آن روز عمداً روزه خود را باطل كند بايد يك بنده آزاد كند، يا دو ماه پى در پى روزه بگيرد يا شصت فقير را اطعام كند، يعنى كفاره نذر را بدهد و قضاى آن را هم بگيرد.
مسأله : كسى كه اگر صرفاً به گفته كسى كه مى گويد مغرب شده افطار كند، و بعد بفهمد مغرب نبوده است قضاء و كفّاره بر او واجب است.
مسأله : كسى كه عمداً روزه خود را باطل كرده، اگر بعد از ظهر مسافرت كند يا پيش از ظهر براى فرار از كفّاره سفر نمايد، كفّاره او ساقط نمى شود، بلكه اگر قبل از ظهر مسافرتى براى او پيش آمد كند، بنابر احتياط كفّاره بر او واجب است.
مسأله : اگر عمداً روزه خود را باطل كند، و بعد عذرى مانند حيض يا نفاس يا مرض براى او پيدا شود كفّاره بر او واجب نيست.
مسأله : اگر يقين كند كه روز اوّل ماه رمضان است و عمداً روزه خود را باطل كند، بعد معلوم شود كه آخر شعبان بوده كفّاره بر او واجب نيست، همچنين است اگر انسان شك كند كه آخر رمضان است يا اوّل شوّال و عمداً روزه خود را باطل كند، بعد معلوم شود اوّل شوال بوده كفّاره بر او واجب نمى باشد.
مسأله : اگر روزه دار در ماه رمضان با زن خود كه روزه دار است جماع كند، چنانچه زن را مجبور كرده باشد، كفّاره روزه خودش و روزه زن را بايد بدهد و اگر زن به
( صفحه 280 )
جماع راضى بوده بر هر كدام يك كفّاره واجب مى شود و هر يك بايد كفاره خودش را بدهد.
مسأله : اگر زنى شوهرِ روزه دار خود را مجبور كند كه جماع نمايد، يا كارى ديگرى كه روزه را باطل مى كند انجام دهد، واجب نيست كفاره روزه شوهر را بدهد.
مسأله : اگر روزه دار در ماه رمضان، با زن خود كه روزه دار است جماع كند، چنانچه در ابتدا زن را مجبور كرده باشد ولى در بين جماع زن راضى شود، بنابر احتياط واجب بايد مرد دو كفّاره و زن يك كفّاره بدهد.
مسأله : اگر روزه دار در ماه رمضان با زن روزه دار خود كه خواب است جماع نمايد، يك كفاره بر او واجب مى شود، و روزه زن صحيح است و كفّاره هم بر او واجب نيست.
مسأله : اگر مرد زن خود را مجبور كند كه غير جماع كار ديگرى كه روزه را باطل مى كند بجا آورد، كفّاره زن را نبايد بدهد، و بر خود زن هم كفّاره واجب نيست.
مسأله : كسى كه بواسطه مسافرت يا مرض روزه نمى گيرد، نمى تواند زن روزه دار خود را مجبور به جماع نمايد، ولى اگر مجبور كند، كفّاره بر او واجب نيست.
مسأله : انسان نبايد در بجا آوردن كفّاره كوتاهى كند، ولى لازم نيست فوراً آنرا انجام دهد.
مسأله : اگر كفاره بر انسان واجب شود، و چند سال آنرا بجا نياورد، چيزى بر آن اضافه نمى شود.
مسأله : كسى كه بايد براى كفّاره يك روز شصت فقير را طعام بدهد، اگر به شصت فقير دسترسى دارد، نبايد به هر كدام از آنها بيشتر از يك مد كه تقريباً ده سير است طعام بدهد، يا يك فقير را بيشتر از يك مرتبه سير نمايد، ولى چنانچه فقير، داراى عائله باشد انسان مى تواند، براى هر يك از عيالات فقير او اگر چه صغير باشند يك مد به آن فقير بدهد، بلى اگر فرزندان او صغير باشند سهم او و بچه ها را يك جا تحويل دهد.
مسأله : كسى كه قضاى روزه رمضان را گرفته اگر بعد از ظهر عمداً كارى كه
( صفحه 281 )
روزه را باطل مى كند انجام دهد، بايد به ده فقير هر كدام يك مد كه تقريباً ده سير است طعام بدهد و اگر نمى تواند سه روز روزه بگيرد، و بنابر احتياط مستحب شصت فقير را طعام بدهد.
(جاهايى كه فقط قضاى روزه واجب است)
مسأله : در چند صورت فقط قضاى روزه بر انسان واجب است و كفاره واجب نيست:
اوّل: اگر در شب ماه رمضان جنب باشد و بتفصيلى كه در مسأله (1679) گفته شد تا اذان صبح از خواب دوّم بيدار نشود.
دوّم: اگر عملى كه روزه را باطل مى كند بجا نياورد، ولى نيّت روزه نكند، يا ريا كند، يا قصد كند كه روزه نباشد.
سوّم: اگر در ماه رمضان غسل جنابت را فراموش كند، و با حال جنابت يك روز يا چند روز روزه بگيرد.
چهارم: اگر در ماه رمضان بدون اينكه تحقيق در افق كند صبح شده يا نه، كارى كه روزه را باطل مى كند انجام دهد بعد معلوم شود صبح بوده، و نيز اگر بعد از تحقيق با اينكه گمان دارد صبح شده كارى كه روزه را باطل مى كند انجام دهد بعد معلوم شود صبح بوده قضاى آن روز بر او واجب است، ولى اگر بعد از تحقيق يقين كند كه صبح نشده، و چيزى بخورد، و بعد معلوم شود صبح بوده قضا واجب نيست.
و اگر بعد از تحقيق شك كند كه صبح شده يا نه، و كارى كه روزه را باطل مى كند انجام دهد، بعد معلوم شود صبح بوده، بنابر احتياط واجب قضاى آن روز را بجا آورد.
پنجم: اگر كسى بگويد صبح نشده و انسان بگفته او كارى كه روزه را باطل مى كند انجام دهد، بعد معلوم شود صبح بوده.
ششم: اگر كسى بگويد صبح شده و انسان به گفته او يقين نكند، يا خيال كند شوخى مى كند، و كارى كه روزه را باطل مى كند انجام دهد بعد معلوم شود صبح بوده.
هفتم: اگر شخص كور و مانند آن بگفته كس ديگرى افطار كند بعد معلوم شود