( صفحه 20 )
بدانند كه آن مسلمان از كافر گرفته و رسيدگى نكرده كه از حيوانى است كه به دستور شرع كشته شده يا نه، نجس نمى باشد ولى خوردن آنها حرام است و نماز در لباسى كه از آن چرم باشد، صحيح نيست.
(5 ـ خــون)
مسأله : خون انسان و هر حيوانى كه خون جهنده دارد، يعنى حيوانى كه اگر رگ آن را ببرند خون از آن جستن مى كند، نجس است، پس خون حيوانى كه مانند ماهى و پشه خون جهنده ندارد، پاك مى باشد.
مسأله : اگر حيوان حلال گوشت را به دستورى كه در شرع معين شده بكشند و خون آن به مقدار معمول بيرون آيد، خونى كه در بدنش مى ماند، پاك است، ولى اگر به علت نفس كشيدن يا به واسطه اين كه سر حيوان در جاى بلندى بوده خون به بدن حيوان برگردد، آن خون نجس است.
مسأله : خونى كه در تخم مرغ مى باشد نجس نيست و احتياط مستحب آن است كه از آن اجتناب شود.
مسأله : زردابه اى كه در حال بهبودى زخم در اطراف آن پيدا مى شود، اگر معلوم نباشد كه با خون مخلوط است، پاك مى باشد.
مسأله : خونى كه گاهى موقع دوشيدن شير ديده مى شود نجس است و شير را نجس مى كند.
مسأله : خونى كه از لاى دندانها مى آيد، اگر به واسطه مخلوط شدن با آب دهان از بين برود، پاك است، و فرو بردن آب دهان در اين صورت اشكال ندارد.
مسأله : خونى كه به واسطه كوبيده شدن زير ناخن يا زير پوست مى ميرد، اگر طورى شود كه ديگر به آن خون نگويند، پاك است، و اگر به آن خون بگويند در صورتى نجس است كه ناخن يا پوست سوراخ شود، و در اين صورت اگر مشقت ندارد بايد براى وضو و غسل، خون را بيرون آورند و اگر مشقت دارد بايد اطراف آن را به طورى كه نجاست زياد نشود، بشويند و پارچه يا چيزى مثل پارچه، بر آن بگذراند و روى پارچه
( صفحه 21 )
دست تر بكشند.
مسأله : اگر انسان نداند كه خون، زير پوست مرده يا گوشت به واسطه كوبيده شدن به آن حالت درآمده پاك است.
مسأله : اگر موقع جوشيدن غذا ذرّه اى خون در آن بيفتد، تمام غذا و ظرف آن نجس مى شود و جوشيدن و حرارت و آتش پاك كننده نيست.
(6 و 7 ـ سگ و خوك)
مسأله : سگ و خوكى كه در خشكى زندگى مى كنند حتى مو و استخوان و پنجه و ناخن و رطوبت هاى آنها، نجس است ولى سگ و خوك دريايى پاك است.
(8 ـ مشرك)
مسأله : مشرك يعنى افرادى كه خدايى غير از خداى يگانه را بپرستند (بت پرست) يا براى خدا شريك قائل باشند و دو يا چند خدا را بپرستند، نجس مى باشند ولى كسانى كه وحدت خداى سبحان را قبول دارند و يكى از پيامبران الهى را قبول داشته باشند (يهوديان، مسيحيان، زرتشتيان و صابئيان) پاك مى باشند. و اهل كتاب اگر به واسطه تحريف در دين خود مشرك شده باشند حكم ساير مشركين را دارند و نجس مى باشند و همچنين كسانى كه بى دين بوده و هيچ خدايى را قبول ندارند نجس مى باشند. ناصبى ها نيز كه دشمن ائمه اطهار (عليهم السلام) هستند نجس مى باشند. خوارج و نيز مسلمانانى كه مشرك شده باشند و حضرت على (عليه السلام) را خدا بدانند يا يكى از ضروريات دين را انكار كنند به نحوى كه به انكار خدا و رسول خدا برگردد نجس مى باشند.
مسأله : تمام بدن مشرك، حتى مو و ناخن و رطوبت هاى او نجس است.
مسأله : اگر پدر و مادر و جدّ و جدّه بچّه نابالغ مشرك باشند آن بچه هم نجس است، و اگر يكى از اينها مسلمان باشد بچه پاك است.
مسأله : كسى كه معلوم نيست مسلمان است يا نه اگر چنانچه مسلمان يا كافر بودن آن در گذشته نيز معلوم نباشد پاك است. ولى احكام ديگر مسلمانان را ندارد. مثلاً
( صفحه 22 )
نمى تواند با زن مسلمان ازدواج كند يا در قبرستان مسلمانان دفن شود.
مسأله : اگر مسلمانى به يكى از دوازده امام دشنام دهد، يا با آنان دشمنى داشته باشد، نجس است.
مسأله : اهل كتاب (يهود و نصارى و مجوس) پاك مى باشند.
مسأله : مرتدّ از لحاظ نجس و پاكى حكم گروهى را دارد كه به دين آنها در آمده است بنابراين اگر مشرك شده باشد نجس و اگر به دين يهودى و نصرانى گرويده باشد محكوم به طهارت است.
(9 ـ شـراب)
مسأله : شراب و هر چيزى كه انسان را مست كند، چنانچه به خودى خود روان باشد، نجس است و اگر مثل بنگ و حشيش، روان نباشد اگرچه چيزى در آن بريزند كه روان شود، پاك است.
مسأله : الكل سفيد و طبّى كه الكل خالص مى باشد و مصارف طبّى دارد پاك مى باشد. مگر اينكه از شراب و فقاع گرفته شده باشد كه در اين صورت نجس است. همچنين مواد پاك كننده ديگر كه از مشتقات الكل است و در مراكز درمانى كاربرد دارد پاك مى باشد. همچنين الكل صنعتى كه همان الكل سفيد به اضافه مقدارى مواد سمّى است و كاربرد صنعتى دارد پاك مى باشد. ادكلن و مواد صنعتى ديگر نيز كه مشتمل بر الكل مى باشد پاك هستند.
مسأله : اگر انگور و آب انگور به خودى خود يا به واسطه پختن جوش بيايد خوردنش حرام ولى نجس نيست.
مسأله : خرما و مويز و كشمش و آب آنها اگر جوش بيايند پاك، و خوردن آنها حلال است.
(10 ـ فقّاع)
مسأله : فقّاع كه از جو گرفته مى شود و به آن آب جو مى گويند نجس است، ولى
( صفحه 23 )
آبى كه به دستور طبيب از جو مى گيرند و به آن ماء الشعير مى گويند پاك مى باشد.
(11 ـ عرق شتر نجاستخوار)
مسأله : عرق شتر نجاستخوار، نجس است، ولى اگر حيوانات ديگر، نجاستخوار شوند از عرق آنها اجتناب لازم نيست.
(عرق جنب از حرام)
مسأله : عرق جنب از حرام، نجس نيست، ولى احتياط واجب آن است كه با بدن يا لباسى كه به آن آلوده شده، نماز نخوانند.
مسأله : اگر انسان در موقعى كه نزديكى با زن، حرام است (مثلاً در روزه ماه رمضان) با زن خود نزديكى كند بنا بر احتياط واجب بايد از عرق خود در نماز اجتناب نمايد.
مسأله : اگر جنب از حرام نتواند غسل نمايد، و عوض غسل: تيمم نمايد بنابر احتياط واجب بايد از عرق خود در نماز اجتناب نمايد.
مسأله : اگر كسى از حرام جنب شود و بعد با حلال خود نزديكى كند بنابر احتياط واجب، بايد از عرق خود در نماز اجتناب كند، ولى اگر اول با حلال خود نزديكى كند و بعد از حرام، جنب شود، واجب نيست از عرق خود اجتناب كند.
(راه ثابت شدن نجاست)
مسأله : نجاست هر چيز از سه راه ثابت مى شود:
اوّل: خود انسان يقين كند چيزى نجس است، و اگر گمان داشته باشد چيزى نجس است لازم نيست از آن اجتناب نمايد، مگر آن كه به واسطه گمان، اطمينانى كه مردم عادى آن را علم به حساب مى آورند حاصل شود، كه در اين صورت اجتناب لازم است. بنابراين غذا خوردن در قهوه خانه و مهمانخانه هايى كه افراد لاابالى و كسانى كه پاكى و نجسى را مراعات نمى كنند، در آنها غذا مى خورند، اگر انسان يقين نداشته باشد غذايى را
( صفحه 24 )
كه براى او آورده اند نجس است اشكال ندارد.
دوّم: كسى كه چيزى در اختيار او است بگويد آن چيز نجس است، مثلاً همسر انسان يا نوكر يا كلفت بگويد ظرف يا چيز ديگرى كه در اختيار او است نجس مى باشد.
سوّم: دو مرد عادل بگويند چيزى نجس است، و اگر يك نفر عادل بگويد چيزى نجس است، اجتناب از آن بنابر احتياط لازم است.
مسأله : اگر به واسطه ندانستن مسأله، نجس بودن و پاك بودن چيزى را نداند، مثلاً نداند كه عرق جنب از حرام پاك است يا نه، بايد مسأله را بپرسد، ولى اگر با اين كه مسأله را مى داند، چيزى را شك كند پاك است يا نه، مثلاً شك كند آن چيز خون است يا نه، يا نداند كه خون پشه است يا خون انسان، پاك مى باشد.
مسأله : چيز نجسى كه انسان شك دارد پاك شده يا نه، نجس است، و چيز پاك را اگر شك كند نجس شده يا نه، پاك است. و اگر هم بتواند نجس بودن يا پاك بودن آن را بفهمد لازم نيست تحقيق كند.
مسأله : اگر بداند يكى از دو ظرف يا دو لباسى كه از هر دوى آنها استفاده مى كند نجس شده، و نداند كدام است، بايد از هردو اجتناب كند، بلكه اگر مثلاً نمى داند لباس خودش نجس شده يا لباسى كه هيچ از آن استفاده نمى كند و مال ديگرى است، باز هم احتياط آن است كه از لباس خودش اجتناب نمايد.
(راه نجس شدن چيزهاى پاك)
مسأله : اگر چيز پاك به چيز نجس برسد و هردو يا يكى از آنها به طورى تر باشد كه ترى يكى به ديگرى برسد، چيز پاك نجس مى شود، و اگر ترى به قدرى كم باشد كه به ديگرى نرسد، چيزى كه پاك بوده نجس نمى شود.
مسأله : اگر چيز پاكى به چيز نجس برسد و انسان شك كند كه هردو يا يكى از آنها تر بوده يا نه، آن چيز پاك نجس نمى شود.
مسأله : دو چيزى كه انسان نمى داند كدام پاك و كدام نجس است اگر چيز پاكى با رطوبت به يكى از آنها برسد، نجس نمى شود.