جستجو در تأليفات معظم له
 

قرآن، حديث، دعا
زندگينامه
کتابخانه
احکام و فتاوا
دروس
اخبار
ديدارها و ملاقات ها
پيامها
فعاليتهاى فرهنگى
کتابخانه تخصصى فقهى
نگارخانه
پايگاه هاى مرتبط
مناسبتها
معرفى و اخبار دفاتر
صفحه اصلي  

كتابخانه فقه رساله توضيح المسائل
صفحات بعد
صفحات قبل
( صفحه 35 )

خاكستر گردد. يا سگ در نمكزار فرو رود و نمك شود ولى اگر جنس آن عوض نشود مثل آن كه گندم نجس را آرد كنند يا نان بپزند پاك نمى شود.

مسأله : كوزه گلى و مانند آن كه از گل نجس ساخته شده نجس است، و بايد از ذغالى كه از چوب نجس درست شده اجتناب نمايند.

مسأله : چيز نجسى كه معلوم نيست استحاله شده يا نه نجس است.

(5 ـ سركه شدن آب انگور)

مسأله : اگر شراب به خودى خود يا به واسطه آن كه چيزى مثل سركه و نمك در آن ريخته اند سركه شود پاك مى گردد.

مسأله : شرابى كه از انگور نجس درست كنند، با سركه شدن پاك نمى شود، بلكه اگر نجاستى هم از خارج به شراب برسد احتياط واجب آن است كه بعد از سركه شدن از آن اجتناب نمايند.

مسأله : سركه اى كه از انگور و كشمش و خرماى نجس درست كنند نجس است.

مسأله : اگر پوشال ريز انگور يا خرما داخل آنها باشد و سركه بريزند ضرر ندارد. و نيز اگر پيش از آن كه خرما و كشمش و انگور سركه شود خيار و بادنجان و مانند اينها در آن بريزند اشكال ندارد.

مسأله : آب انگورى كه جوش آمده پيش از آن كه دو ثلث آن بخار شود، يعنى دو قسمت آن كم شود و يك قسمت آن بماند نجس نيست، ولى خوردن آن حرام است، ولى اگر ثابت شود كه مست كننده است حرام و نجس مى باشد، و فقط با سركه شدن پاك و حلال مى شود.

مسأله : اگر مثلاً در يك خوشه غوره يك دانه يا دو دانه انگور باشد چنانچه به آبى كه از آن خوشه گرفته مى شود آبغوره بگويند و اثرى از شيرينى در آن نباشد و بجوشد، پاك و خوردن آن حلال است.

مسأله : چيزى كه معلوم نيست غوره است يا انگور، اگر جوش بيايد حرام نمى شود.

( صفحه 36 )

(6 ـ انتقال)

مسأله : اگر خون بدن انسان يا خون حيوانى كه خون جهنده دارد، ( يعنى حيوانى كه وقتى رگ آن را ببرند خون از آن جستن مى كند) به بدن حيوانى كه خون جهنده ندارد برود و خون آن حيوان حساب شود پاك مى گردد، و اين را انتقال گويند. پس خونى كه زالو از انسان مى مكد چون خون زالو به آن گفته نمى شود و مى گويند خون انسان است نجس مى باشد.

مسأله : اگر كسى پشه اى را كه به بدنش نشسته بكشد و نداند خونى كه از پشه بيرون آمده از او مكيده يا از خود پشه مى باشد، پاك است و همچنين است اگر بداند از او مكيده ولى جزو بدن پشه حساب شود، اما اگر فاصله بين مكيدن خون و كشتن پشه به قدرى كم باشد كه بگويند خون انسان است، يا معلوم نباشد كه مى گويند خون پشه است يا خون انسان، نجس مى باشد.

(7 ـ اسـلام)

مسأله : اگر مشرك شهادتين بگويد، يعنى بگويد: « اشهدان لا اله الا الله واشهد انّ محمداً رسول الله» مسلمان مى شود و بعد از مسلمان شدن، بدن و آب دهان و بينى و عرق او پاك است. ولى اگر موقع مسلمان شدن عين نجاست در بدن او بوده، بايد آن را برطرف كند و جاى آن را آب بكشد. و نيز اگر پيش از مسلمان شدن، عين نجاست برطرف شده باشد لازم است جاى آن را آب بكشد.

مسأله : اگر موقعى كه مشرك بوده لباس او با رطوبت به بدنش رسيده باشد و آن لباس در موقع مسلمان شدن در بدن او نباشد نجس است، بلكه اگر در بدن او هم باشد بايد از آن اجتناب كند.

مسأله : اگر مشرك شهادتين بگويد و انسان نداند قلباً مسلمان شده يا نه، پاك است، ولى اگر بداند قلباً مسلمان نشده بنابر احتياط واجب بايد از او اجتناب كرد.

( صفحه 37 )

(8ـ تَبَعيّت)

مسأله : تبعيّت آن است كه چيز نجسى به واسطه پاك شدن چيز نجس ديگر پاك شود.

مسأله : اگر شراب سركه شود، ظرف آن هم تا جايى كه شراب موقع جوش آمدن به آن جا رسيده پاك مى شود، و كهنه و چيزى هم كه معمولاً روى آن مى گذارند اگر به آن رطوبت نجس شود، پاك مى گردد. بلكه اگر موقع جوشيدن، سر برود و پشت ظرف به آن آلوده شود، بعد از سركه شدن پشت ظرف هم پاك مى شود.

مسأله : تخته يا سنگى كه روى آن ميت را غسل مى دهند و پارچه اى كه با آن عورت ميت را مى پوشانند و دست كسى كه او را غسل مى دهد و همين طور كيسه و صابونى كه با آن شسته مى شود بعد از تمام شدن غسل پاك مى شود.

مسأله : كسى كه چيزى را با دست خود آب مى كشد اگر دست و آن چيز با هم آب كشيده شوند بعد از پاك شدن آن چيز دست او هم پاك مى شود.

مسأله : اگر لباس و مانند آن را آب بكشند و به اندازه معمول فشار دهند تا آبى كه روى آن ريخته اند جدا شود، آبى كه در آن مى ماند پاك است.

مسأله : ظرف نجس را كه با آب قليل آب مى كشند، بعد از جداشدن آبى كه براى پاك شدن، روى آن ريخته اند، آب كمى كه در آن مى ماند پاك است.

(9ـ برطرف شدن عين نجاست)

مسأله : اگر بدن حيوان به عين نجس مثل خون، يا متنجس مثل آب نجس، آلوده شود، چنانچه آنها برطرف شود بدن آن حيوان پاك مى شود. و همچنين است باطن بدن انسان مثل توى دهان و بينى. مثلاً اگر خونى از لاى دندان بيرون آيد و در آب دهان از بين برود، آب كشيدن توى دهان لازم نيست.

مسأله : اگر غذا لاى دندان مانده باشد و داخل دهان خون بيايد، آن غذا پاك است و دندان مصنوعى هم همين حكم را دارد.

مسأله : جايى را كه انسان نمى داند از ظاهر بدن است يا باطن آن، اگر ملاقات با

( صفحه 38 )

نجس بكند لازم نيست آب بكشد اگرچه آب كشيدن احوط است.

مسأله : اگر گرد و خاك نجس به لباس و فرش و مانند اينها بنشيند، چنانچه هردو خشك باشند نجس نمى شود، و اگر گرد و خاك يا لباس و مانند اينها تر باشد بايد محل نشستن گرد و خاك را آب بكشند.

(10ـ اِسْتبْراء حيوان نجاستخوار)

مسأله : بول و غائط حيوانى كه به خوردن نجاست انسان عادت كرده نجس است، و اگر بخواهند پاك شود بايد آن حيوان را استبراء كنند، يعنى تا مدّتى كه بعد از آن مدّت ديگر نجاستخوار به آن نگويند، نگذارند نجاست بخورد و خوراك پاك به آن بدهند، و بايد شتر نجاستخوار را چهل روز و گاو را بيست روز، و گوسفند را ده روز و مرغابى را پنج روز، و مرغ خانگى را سه روز، نگذارند، نجاست بخورند و خوراك پاك به آنها بدهند.

(11ـ غائب شدن مسلمان)

مسأله : اگر بدن و لباس يا وسائل شخصى فرد مسلمانى نجس شود و او از ما جدا شود بعد از اينكه مجدّداً او را ديديم لباس و بدن و وسائل او با شرايط زير محكوم به طهارت است:

1 ـ بداند كه لباس يا بدن يا وسائل او نجس شده است.

2 ـ استفاده از آن وسائل مشروط به طهارت باشد.

3 ـ احتمال اينكه او بدن و لباس و وسائل را تطهير كرده، وجود داشته باشد.

مسأله : اگر بدن يا لباس مسلمان يا چيز ديگرى مانند ظرف و فرشى كه در اختيار او است نجس شود و آن مسلمان غائب گردد اگر انسان احتمال بدهد كه آن چيز را آب كشيده اجتناب از آن لازم نيست به شرط اين كه عالم به نجاست آن باشد و آن را در چيزى كه مى داند طهارت در آن شرط است استعمال كند و نيز بنا بر احتياط واجب بالغ باشد و بى مبالات به طهارت و نجاست نباشد.

( صفحه 39 )

مسأله : اگر خود انسان يقين كند كه چيزى كه نجس بوده پاك شده است يا دو عادل به پاك شدن آن خبر دهند، آن چيز پاك است. و همچنين است اگر كسى كه چيز نجس در اختيار اواست بگويد آن چيز پاك شده، يا مسلمانى چيز نجس را آب كشيده باشد، اگرچه معلوم نباشد درست آب كشيده يا نه آن چيز پاك است.

مسأله : كسى كه وكيل شده است لباس انسان را آب بكشد و لباس هم در تصرّف او باشد اگر بگويد: آب كشيدم، آن لباس پاك است.

مسأله : اگر انسان حالى دارد كه در آب كشيدن چيز نجس يقين پيدا نمى كند، همانند عرف مردم رفتار نمايد و يقين براى او لازم نيست.

احكام ظرفها

مسأله : ظرفى كه از پوست سگ يا خوك يا مردار ساخته شده خوردن و آشاميدن در آن ظرف حرام است، و نبايد آن ظرف را در وضو و غسل و كارهايى كه بايد با چيز پاك انجام داد استعمال كنند. بلكه احتياط واجب آن است كه آنها را در غير آنچه طهارت در او شرط است نيز استعمال نكند و همين طور چرم سگ و خوك و مردار اگرچه ظرف هم نباشد.

مسأله : خوردن و آشاميدن از ظرف طلا و نقره و استعمال آنها، حرام است، حتّى استعمال آنها در زينت اطاق حرام مى باشد، ولى نگاه داشتن آنها حرام نمى باشد

مسأله : ساختن ظرف طلا و نقره و اجرتى كه براى آن مى گيرند حرام نيست.

مسأله : خريد و فروش ظرف طلا و نقره و پولى را كه فروشنده مى گيرد حرام نيست.

مسأله : دستگيره استكان كه از طلا يا نقره مى سازند اگر بعد از برداشتن استكان، به آن ظرف گفته شود، استعمال آن چه به تنهائى و چه با استكان، حرام است و اگر ظرف به آن گفته نشود استعمال آن مانعى ندارد.

مسأله : استعمال ظرفى كه روى آن را آب طلا يا آب نقره داده اند اشكال ندارد.