جستجو در تأليفات معظم له
 

قرآن، حديث، دعا
زندگينامه
کتابخانه
احکام و فتاوا
دروس
اخبار
ديدارها و ملاقات ها
پيامها
فعاليتهاى فرهنگى
کتابخانه تخصصى فقهى
نگارخانه
پايگاه هاى مرتبط
مناسبتها
معرفى و اخبار دفاتر
صفحه اصلي  

كتابخانه فقه رساله توضيح المسائل
صفحات بعد
صفحات قبل
( صفحه 115 )

زمين بزند و بى اجازه داخل ملك ديگرى شود و دستها را بر پيشانى بكشد، تيمم او باطل نمى شود.

مسأله : اگر نداند چيزى كه با آن تيمم مى كند غصبى است، و يا فراموش كرده باشد، تيمم او صحيح است، مگر اين كه فراموش كننده خود غاصب باشد كه بنابر احتياط واجب تيممش باطل است.

مسأله : كسى كه در جاى غصبى حبس است، اگر آب و خاك او غصبى است، بايد با تيمم نماز بخواند.

مسأله : مستحب است چيزى كه بر آن تيمم مى كند گردى داشته باشد كه به دست بماند. و بعد از زدن دست بر آن، مستحب است دست را بتكاند كه گرد آن بريزد.

مسأله : تيمم بر زمين گود و خاك جاده و زمين شوره زار كه نمك روى آن را نگرفته مكروه است، و اگر نمك روى آن را گرفته باشد باطل است.

(دستور تيمّم)

مسأله : در تيمم چهار چيز واجب است:

اوّل: نيّت.

دوّم: زدن كف دو دست با هم بر چيزى كه تيمم بر آن صحيح است.

سوّم: كشيدن كف هر دو دست به تمام پيشانى و دو طرف آن، از جايى كه موى سر مى رويد تا ابروها و بالاى بينى و بنابر احتياط واجب بايد دستها روى ابروها هم، كشيده شود.

چهارم: كشيدن كف دست چپ به تمام پشت دست راست و بعد از آن كشيدن كف دست راست به تمام پشت دست چپ.

مسأله : تيمم بدل از غسل و بدل از وضو با هم فرقى ندارند. ولى احتياط مستحب آن است كه تيمم بدل از غسل را با دو ضرب انجام دهد به اين نحو كه: يك مرتبه دستها را به زمين بزند و بر پيشانى بكشد و مرتبه ديگر دستها را به زمين بزند و به پشت دستها بكشد، بلكه احتياط مستحب آن است كه تيمم بدل از وضوء هم با دو ضرب

( صفحه 116 )

انجام دهد بلكه بهتر آن است كه تيمم را به سه ضرب انجام دهد دو مرتبه پشت سرهم دستها را به زمين بزند و بر پيشانى بكشد و يك مرتبه ديگر به زمين بزند و بر پشت دستها بكشد.

(احكام تيمّم)

مسأله : اگر مختصرى از پيشانى و پشت دستها را هم مسح نكند تيمم باطل است چه عمداً مسح نكند يا مسأله را نداند يا فراموش كرده باشد، ولى دقت زياد هم لازم نيست و همين قدر كه بگويند تمام پيشانى و پشت دست مسح شده كافى است.

مسأله : براى آن كه يقين كند تمام پشت دست را مسح كرده بايد مقدارى بالاتر از مچ را هم مسح نمايد، ولى مسح بين انگشتان لازم نيست.

مسأله : پيشانى و پشت دستها را بنابر احتياط واجب بايد از بالا به پايين مسح نمايد و كارهاى آن را بايد پشت سرهم به جا آورد و اگر بين آنها به قدرى فاصله دهد كه نگويند تيمم مى كند باطل است.

مسأله : اگر بر او هم تيمم بدل از غسل واجب باشد هم تيمم بدل از وضو در موقع نيت بايد معين كند كه تيمم او بدل از غسل است يا بدل از وضو، و نيز اگر چند تيمم بدل از غسل باشد بايد آن غسل را معين نمايد و چنانچه اشتباهاً به جاى بدل از وضو، بدل از غسل يا به جاى بدل از غسل، بدل از وضو نيّت كند، يا مثلاً در تيمم بدل از غسل جنابت، نيت تيمم بدل از غسل مس ميّت نمايد، اگر اشتباه او اشتباه در تشخيص نباشد تيمم، او باطل است و اگر بر او يك تيمم واجب باشد قصد امر فعلى را بنمايد كافيست.

مسأله : در تيمم بايد پيشانى و كف دستها و پشت دستها پاك باشد ولى اگر كف دست نجس باشد ونتواند آن را آب بكشد بايد با همان كف دست نجس تيمم كند ولى اگر نجاست كف دست مُسرى باشد در اين صورت بايد با پشت دست يا ذراع تيمم نمايد.

مسأله : انسان بايد براى تيمم انگشتر را از دست بيرون آورد و اگر در پيشانى يا پشت دستها يا در كف دستها مانعى باشد، مثلاً چيزى به آنها چسبيده باشد، بايد برطرف نمايد.

( صفحه 117 )

مسأله : اگر پيشانى يا پشت دستها زخم است و پارچه يا چيز ديگرى را كه بر آن بسته نمى تواند باز كند بايد دست را روى آن بكشد و نيز اگر كف دست زخم باشد و نتواند پارچه يا چيز ديگرى را كه بر آن بسته، باز كند بايد دست را با همان پارچه به چيزى كه تيمم بر آن صحيح است بزند و به پيشانى و پشت دستها بكشد.

مسأله : اگر پيشانى و پشت دستها مو داشته باشد اشكال ندارد ولى اگر موى سر روى پيشانى آمده باشد بايد آن را عقب بزند.

مسأله : اگر احتمال دهد كه در پيشانى و كف دستها يا پشت دستها مانعى هست، چنانچه احتمال او در نظر مردم بجا باشد بايد جستجو نمايد، تا يقين يا اطمينان پيدا كند كه مانعى نيست.

مسأله : اگر وظيفه او تيمّم است و نمى تواند تيمم كند، بايد نائب بگيرد. و كسى كه نائب مى شود بايد او را با دست خود او تيمّم دهد و اگر ممكن نباشد بايد نائب، دست خود را به چيزى كه تيمّم به آن صحيح است بزند و به پيشانى و پشت دستهاى او بكشد.

مسأله : اگر بعد از آن كه وارد تيمم شد شك كند كه قسمت پيش از آن را فراموش كرده يا نه، اعتنا نكند و تيمم او صحيح است، و نيز اگر بعد از بجا آوردن هر جزء شك كند كه درست بجا آورده يا نه اعتنا نكند و تيمم او صحيح است.

مسأله : اگر بعد از مسح دست چپ شك كند كه درست تيمم كرده يا نه، تيمم او صحيح است.

مسأله : كسى كه وظيفه اش تيمّم است بنابر احتياط واجب نبايد يا احتمال بدهد پيش از وقت نماز براى نماز تيمم كند، ولى اگر براى كار واجب ديگر يا مستحبى تيمم كند و تا وقت نماز عذر او باقى باشد، مى تواند با همان تيمم نماز بخواند.

مسأله : كسى كه وظيفه اش تيمم است، اگر بداند يا احتمال بدهد تا آخر وقت عذر او باقى مى ماند، در وسعت وقت مى تواند با تيمم نماز بخواند، ولى اگر بداند كه تا آخر وقت عذر او برطرف مى شود، بايد صبر كند و با وضو يا غسل نماز بخواند، يا در تنگى وقت با تيمم نماز را بجا آورد.

مسأله : كسى كه نمى تواند وضو بگيرد، يا غسل كند، مى تواند نمازهاى قضاى

( صفحه 118 )

خود را با تيمم بخواند هرچند احتمال بدهد كه به زودى عذر او برطرف مى شود ولى در صورت علم به زوال عذر بنا بر احتياط واجب بايد منتظر بماند. بلى اگر گمان به فوت شدن پيدا شود لازم است با تيمم آن را به جا آورد.

مسأله : كسى كه نمى تواند وضو بگيرد يا غسل كند، جايز است نمازهاى مستحبى را كه مثل نافله هاى شبانه روز وقت معين دارد با تيمم بخواند حتى در اول وقت، به شرط آن كه علم به زوال عذر تا آخر وقت نداشته باشد.

مسأله : اگر به واسطه نداشتن آب يا عذر ديگرى تيمم كند، بعد از برطرف شدن عذر، تيمم او باطل مى شود.

مسأله : چيزهايى كه وضو را باطل مى كند، تيمم بدل از وضو را هم باطل مى كند، و چيزهايى كه غسل را باطل مى نمايد، تيمم بدل از غسل را هم باطل مى نمايد.

مسأله : كسى كه نمى تواند غسل كند، اگرچند غسل بر او واجب باشد، احتياط واجب آن است كه بدل هر يك از آنها يك تيمّم نمايد.

مسأله : كسى كه نمى تواند غسل كند، اگر بخواهد عملى را كه براى آن غسل واجب است انجام دهد، بايد بدل از غسل تيمم نمايد و اگر نتواند وضو بگيرد و بخواهد عملى را كه براى آن وضو واجب است انجام دهد، بايد بدل از وضو تيمم نمايد.

مسأله : اگر بدل از غسل جنابت تيمم كند لازم نيست براى نماز وضو بگيرد ولى اگر بدل از غسلهاى ديگر تيمم كند، بايد وضو بگيرد، و اگر نتواند وضو بگيرد، بايد تيمم ديگرى هم بدل از وضو بنمايد.

مسأله : اگر بدل از غسل تيمم كند و بعد كارى كه وضو را باطل مى كند براى او پيش آيد، چنانچه براى نمازهاى بعد نتواند غسل كند بايد وضو بگيرد، و اگر نمى تواند وضو بگيرد، بايد بدل از وضو تيمم نمايد.

مسأله : كسى كه وظيفه اش آن است كه بدل از وضو و بدل از غسل تيمم كند، همين دو تيمم كفايت مى كند و تيمم ديگرى لازم نيست.

مسأله : كسى كه وظيفه اش تيمم است اگر براى كارى تيمم كند، تا تيمم و عذر او باقى است، كارهايى را كه بايد با وضو يا غسل انجام داد، مى تواند بجا آورد ولى اگر به

( صفحه 119 )

خاطر تنگى وقت يا با داشتن آب براى نماز ميت يا خوابيدن تيمم كرده فقط كارى را كه براى آن تيمم نموده مى تواند انجام دهد.

مسأله : در چند مورد مستحب است نمازهايى را كه انسان با تيمم خوانده است دوباره بخواند:

اوّل: اگر از استعمال آب ترس داشته و عمداً خود را جنب كرده و با تيمم نماز خوانده است.

دوّم: اگر مى دانسته يا گمان داشته كه آب پيدا نمى كند و عمداً خود را جنب كرده و با تيمم نماز خوانده است.

سوّم: اگر تا آخر وقت عمداً در جستجوى آب نرود و با تيمم نماز بخواند و بعد بفهمد كه اگر جستجو مى كرد، آب پيدا مى شد.

چهارم: اگر عمداً نماز را تأخير انداخته و در آخر وقت با تيمم نماز خوانده است.

پنجم: اگر مى دانسته يا گمان داشته كه آب پيدا نمى شود و آبى را كه داشته ريخته است.