جستجو در تأليفات معظم له
 

قرآن، حديث، دعا
زندگينامه
کتابخانه
احکام و فتاوا
دروس
اخبار
ديدارها و ملاقات ها
پيامها
فعاليتهاى فرهنگى
کتابخانه تخصصى فقهى
نگارخانه
پايگاه هاى مرتبط
مناسبتها
معرفى و اخبار دفاتر
صفحه اصلي  

كتابخانه فقه رساله توضيح المسائل
صفحات بعد
صفحات قبل
( صفحه 160 )

مسأله : شنيدن اذان از راديو و ضبط صوت و مانند آن براى نماز كافى نيست بلكه خود نمازگزاران بايد اذان بگويند.

مسأله : احتياط واجب آن است كه اذان را هميشه به قصد نماز بگويند و گفتن اذان براى اعلام دخول وقت بدون قصد نماز بعد از آن، مشكل است.

مسأله : اگر اذان و اقامه را به قصد نماز فرادى بگويد، بعد جماعتى از او تقاضا كنند تا امام جماعت آنان شود يا بخواهد به عنوان مأموم نمازش را به جماعت بخواند آن اذان و اقامه كافى نيست و مستحب است دوباره بگويند.

واجبات نماز

واجبات نماز يازده چيز است: اول: نيت، دوم: قيام يعنى ايستادن، سوّم: تكبيرة الاحرام يعنى گفتن الله اكبر در اول نماز. چهارم: ركوع، پنجم: سجود، ششم: قرائت، هفتم: ذكر، هشتم: تشهد، نهم: سلام، دهم: ترتيب، يازدهم: موالات يعنى پى در پى بودن اجزاء نماز.

مسأله : بعضى از واجبات نماز ركن است يعنى اگر انسان آنها را بجا نياورد يا در نماز اضافه كند عمداً باشد يا اشتباهاً نماز باطل مى شود و بعضى از آنها ركن نيست يعنى اگر عمداً كم يا زياد شود نماز باطل مى شود و چنانچه اشتباهاً كم يا زياد شود نماز را باطل نمى كند. و اركان نماز پنج چيز است: اوّل نيت، دوّم تكبيرة الاحرام، سوّم قيام در موقع گفتن تكبيرة الاحرام و قيام متصل به ركوع يعنى ايستادن پيش از ركوع، چهارم ركوع، پنجم دو سجده.

(نيّـت)

مسأله : انسان بايد نماز را به نيت قربت يعنى براى انجام فرمان خداوند عالم بجا آورد، و لازم نيست نيّت را از قلب خود بگذراند يا مثلاً به زبان بگويد كه چهار ركعت نماز ظهر مى خوانم قربة الى الله.

( صفحه 161 )

مسأله : اگر در نماز ظهر يا عصر نيّت كند كه چهار ركعت نماز مى خوانم و معين نكند كه نماز ظهر است يا عصر، نماز او باطل است. و نيز كسى كه مثلاً قضاى نماز ظهر بر او واجب است اگر در وقت نماز ظهر بخواهد نماز قضايا نماز ظهر را بخواند بايد نمازى را كه مى خواند در نيّت معيّن كند.

مسأله : انسان بايد از اول تا آخر نماز به نيت خود باقى باشد پس اگر در بين نماز به طورى غافل شود كه اگر بپرسند چه مى كنى نداند نمازش باطل است.

مسأله : انسان بايد فقط براى انجام امر خداوند عالم نماز بخواند پس كسى كه ريا كند يعنى براى نشان دادن به مردم نماز بخواند، نمازش باطل است خواه فقط براى مردم باشد يا خدا و مردم يعنى هردو را در نظر بگيرد.

مسأله : اگر قسمتى از نماز را هم براى غير خدا بجا آورد نماز باطل است; چه آن قسمت ريائى واجب باشد مثل حمد و سوره و چه مستحب مانند قنوت بلكه اگر تمام نماز را براى خدا بجا آورد ولى براى نشان دادن به مردم در جاى مخصوصى مثل مسجد يا در وقت مخصوصى مثل اول وقت يا به طرز مخصوصى مثلاً با جماعت نماز بخواند نمازش باطل است.

(تكبيرة الاحرام)

مسأله : گفتن «الله اكبر» در اول هر نماز واجب و ركن است و بايد حروف الله و حروف اكبر و دو كلمه «الله» و «اكبر» را پشت سرهم بگويد و نيز بايد اين دو كلمه به عربى صحيح گفته شود و اگر به عربى غلط بگويد يا مثلاً ترجمه آن را به فارسى بگويد صحيح نيست.

مسأله : احتياط واجب آن است كه تكبيرة الاحرام نماز را به چيزى كه پيش از آن مى خواند مثلاً به اقامه يا به دعائى كه پيش از تكبير مى خواند نچسباند.

مسأله : اگر انسان بخواهد «الله اكبر» را به چيزى كه بعد از آن مى خواند مثلاً به بسم الله الرحمن الرّحيم بچسباند بهتر است حرف (ر) اكبر را ضمه بدهد. هر چند احتياط مستحب است كه در نماز واجب متصل نكند.

( صفحه 162 )

مسأله : موقع گفتن تكبيرة الاحرام بايد بدن آرام باشد و اگر عمداً در حالى كه بدنش حركت دارد تكبيرة الاحرام را بگويد باطل است و چنانچه سهواً حركت كند بنابر احتياط واجب بايد اول عملى كه نماز را باطل مى كند انجام دهد و بعد از آن دوباره تكبير بگويد.

مسأله : تكبير و حمد و سوره و ذكر و دعا را بايد طورى بخواند كه خودش بشنود و اگر به واسطه سنگينى يا كرى گوش و يا سرو صداى زياد نمى شنود بايد طورى بگويد كه اگر مانعى نباشد بشنود.

مسأله : كسى كه لال است يا زبان او مرضى دارد كه نمى تواند «الله اكبر» را درست بگويد بايد به هرطور كه مى تواند بگويد و اگر هيچ نمى تواند بگويد بايد در قلب خود بگذراند و براى تكبير اشاره كند و زبانش را هم اگر مى تواند حركت دهد.

مسأله : مستحب است قبل از تكبيرة الاحرام بگويد: يا مُحْسِنُ قَدْ اَتَاكَ الْمُسِيَىءُ وَقَد اَمَرْتَ الْمُحْسِنَ اَنْ يَتَجاوَزَ عَنِ الْمُسِيىء أنْتَ الْمُحْسِنُ وَاَناَ المُسِىءُ بِحَقِّ مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد صَلِّ عَلَى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَتَجاوَزْ عَنْ قَبيحِ ما تَعْلَمُ مِنِّى يعنى اى خدائى كه به بندگان احسان مى كنى بنده گنهكار به در خانه تو آمده و تو امر كرده اى كه نيكوكار از گنهكار بگذرد تو نيكوكارى و من گنهكار به حق محمد و آل محمد(صلى الله عليه وآله) رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدى هائى كه مى دانى از من سر زده بگذر.

مسأله : مستحب است موقع گفتن تكبير اوّل نماز و تكبيرهاى بين نماز دستها را تا مقابل گوشها بالا ببرد.

مسأله : اگر شك كند كه تكبيرة الاحرام را گفته يا نه چنانچه مشغول خواندن چيزى از قرائت يا ذكرهاى مستحب قبل از آن مثل استعاذه شده به شك خود اعتنا نكند و اگر چيزى نخوانده بايد تكبير را بگويد.

مسأله : اگر بعد از گفتن تكبيرة الاحرام شك كند كه آن را صحيح گفته يا نه بايد به شك خود اعتنا نكند ولى اگر بعد از تكبير و قبل از خواندن چيزى شك كند كه آنرا صحيح خوانده، مستحب است نماز را تمام كند و دوباره بخواند.

( صفحه 163 )

(قيام نماز)

مسأله : قيام در موقع گفتن تكبيرة الاحرام و قيام پيش از ركوع كه آن را قيام متصل به ركوع مى گويند ركن است ولى قيام در موقع خواندن حمد و سوره و قيام بعد از ركوع ركن نيست و اگر كسى آن را از روى فراموشى ترك كند نمازش صحيح است.

مسأله : واجب است پيش از گفتن تكبير و بعد از آن مقدارى بايستد تا يقين كند كه در حال ايستاده تكبير گفته است.

مسأله : قيام متصل به ركوع يعنى انسان از حالت ايستاده به قصد ركوع خم شود، بنابر اين اگر ركوع را فراموش كند و بعد از حمد و سوره به نيت سجده خم شود و يادش بيايد كه ركوع نكرده بايد بايستد و به ركوع رود و اگر بدون اينكه بايستد به حال خميدگى به ركوع برود چون قيام متصل به ركوع را بجا نياورده نماز او باطل است.

مسأله : موقعى كه ايستاده است بايد بدن را حركت ندهد و به طرفى خم نشود و به جائى تكيه نكند ولى اگر از روى ناچارى باشد يا در حال خم شدن براى ركوع پاها را حركت دهد اشكال ندارد.

مسأله : اگر موقعى كه ايستاده از روى فراموشى بدن را حركت دهد يا به طرفى خم شود و يا به جائى تكيه كند اشكال ندارد ولى در قيام موقع گفتن تكبيرة الاحرام و قيام متصل به ركوع اگر از روى فراموشى هم باشد بنابر احتياط واجب بايد نماز را دوباره بخواند.

مسأله : واجب است در موقع ايستادن هردو پا روى زمين باشد ولى لازم نيست سنگينى بدن روى هردو پا باشد و اگر روى يك پا هم باشد اشكال ندارد.

مسأله : كسى كه مى تواند درست بايستد اگر پاها را خيلى گشاد بگذارد كه عرفاً قيام بر آن صدق نكند نمازش باطل است.

مسأله : موقعى كه انسان در نماز مى خواهد كمى جلو يا عقب رود يا كمى بدن را به طرف راست يا چپ حركت دهد بايد چيزى نگويد ولى «بِحَوْلِ اللهِ وَقُوَّتِهِ اَقوُمُ وَأَقْعُدْ» را بايد در حال برخاستن بگويد، و در موقع گفتن ذكرهاى واجب هم بدن بايد بى حركت باشد بلكه احتياط واجب آن است كه در موقع گفتن ذكرهاى مستحبى هم بدنش آرام باشد.

( صفحه 164 )

مسأله : اگر در حال حركت بدن ذكر بگويد مثلاً موقع رفتن به ركوع يا رفتن به سجده تكبير بگويد چنانچه آن را به قصد ذكرى كه در نماز دستور داده اند بگويد بايد احتياطاً نماز را دوباره بخواند و اگر به اين قصد نگويد بلكه بخواهد ذكرى گفته باشد نمازش صحيح است.

مسأله : حركت دادن دست و انگشتان در موقع خواندن حمد اشكال ندارد اگرچه احتياط مستحب آن است كه آنها را هم حركت ندهد.

مسأله : اگر موقع خواندن حمد و سوره يا ذكر واجب بى اختيار به قدرى حركت كند كه از حال آرام بودن بدن خارج شود احتياط واجب آن است كه بعد از آرام گرفتن بدن آنچه را در حال حركت خوانده دوباره بخواند.

مسأله : اگر در بين نماز از ايستادن عاجز شود بايد بنشيند و اگر از نشستن هم عاجز شود بايد بخوابد ولى تا بدنش آرام نگرفته بايد چيزى از واجبات نماز را نخواند.

مسأله : تا انسان مى تواند ايستاده نماز بخواند نبايد بنشيند مثلاً كسى كه در موقع ايستادن بدنش حركت مى كند يا مجبور است به چيزى تكيه دهد يا بدنش را كج كند يا خم شود و يا پاها را بيشتر از معمول گشاد بگذارد بايد به هر طور كه مى تواند ايستاده نماز بخواند ولى اگر به هيچ قسم حتى مثل حال ركوع هم نتواند بايستد بايد راست بنشيند و نشسته نماز بخواند.

مسأله : تا انسان مى تواند بنشيند نبايد خوابيده نماز بخواند و اگر نتواند راست بنشيند بايد هرطور كه مى تواند بنشيند و اگر به هيچ قسم نمى تواند بنشيند بايد به طورى كه در احكام قبله گفته شد به پهلوى راست بخوابد و اگر نمى تواند به پهلوى چپ و اگر آن هم ممكن نيست به پشت بخوابد به طورى كه كف پاهاى او رو به قبله باشد.

مسأله : كسى كه نشسته نماز مى خواند اگر بعد از خواندن حمد و سوره بتواند بايستد و ركوع را ايستاده بجا آورد بايد بايستد و از حال ايستاده به ركوع رود و اگر نتواند بايد ركوع را هم نشسته بجا آورد.

مسأله : كسى كه خوابيده نماز مى خواند اگر در بين نماز بتواند بنشيند بايد