( صفحه 152 )
چهار انگشت بسته پست تر يا بلندتر باشد.
(جاهايى كه نماز خواندن در آنها مستحب است)
مسأله : در شرع مقدّس اسلام بسيار سفارش شده است كه نماز را در مسجد بخوانند و بهتر از همه مسجدها مسجدالحرام است و بعد از آن مسجد پيغمبر(صلى الله عليه وآله) و بعد مسجد كوفه و بعد از آن مسجد بيت المقدّس و بعد مسجد جامع هر شهر و بعد از آن مسجد محلّه، و بعد از مسجد محلّه، مسجد بازار است.
مسأله : براى زنها بهتر آن است كه نماز را در خانه و اطاق اختصاصى خود بخوانند. ولى اگر نماز در مسجد به هر جهتى غير از مسجد بودن فضيلت بر نماز در خانه را داشته باشد مثل اين كه در مسجد جماعت است يا حضور قلب بيشترى وجود دارد بهتر است زنان براى درك اين فضيلت با حجاب كامل به مسجد بروند. و اگر راهى براى يادگرفتن احكام و مسائل اسلامى جز از طريق رفتن به مسجد وجود ندارد واجب است به مسجد بروند.
مسأله : نماز در حرم امامان (عليهم السلام) مستحب بلكه بهتر از مسجد است. و نماز در حرم مطهّر حضرت اميرالمؤمنين (عليه السلام) برابر دويست هزار نماز است.
مسأله : زياد رفتن به مسجد و رفتن در مسجدى كه نمازگزار ندارد مستحّب است و همسايه مسجد اگر عذرى نداشته باشد مكروه است در غير مسجد نماز بخواند.
مسأله : مستحب است انسان با كسى كه از روى بى اعتنائى به مسجد حاضر نمى شود رابطه دوستى برقرار نكند، با او غذا نخورد، در كارها با او مشورت نكند، همسايه او نشود، از او زن نگيرد و به او زن ندهد.
(جاهايى كه نماز خواندن در آنها مكروه است)
مسأله : نماز خواندن در موارد زير مكروه است: حمّام، زمين نمكزار، مقابل انسان، مقابل درى كه باز است، در جادّه و خيابان و كوچه اگر براى كسانى كه عبور مى كنند زحمت نباشد و چنانچه زحمت باشد حرام و نماز باطل است، مقابل آتش و
( صفحه 153 )
چراغ، در آشپزخانه و هرجا كه كوره آتش باشد، مقابل چاه و گودالى كه محلّ بول باشد، روبروى عكس و روبروى مجسمه چيزى كه روح دارد مگر آنكه روى آن پرده بكشند، در اطاقى كه جُنُب در آن باشد، در جائى كه عكس باشد اگرچه روبروى نمازگزار نباشد، مقابل قبر، روى قبر، بين دو قبر و در قبرستان.
مسأله : كسى كه در محلّ عبور مردم نماز مى خواند، يا كسى روبروى اوست مستحبّ است جلوى خود چيزى بگذارد كه ميان او و آنها حائل گردد حتّى اگر عصا، تسبيح يا ريسمانى باشد.
احكام مسجد
مسأله : نجس كردن زمين و سقف و بام و طرف داخل ديوار مسجد حرام است و هركس بفهمد كه نجس شده است بايد فوراً نجاست آن را برطرف كند، و احتياط واجب آن است كه طرف بيرون مسجد را هم نجس نكنند، و اگر نجس شود نجاستش را برطرف نمايند، مگر آنكه واقف آن را جزء مسجد قرار نداده باشد.
مسأله : اگر نتواند مسجد را تطهير كند يا كمك لازم داشته باشد و پيدا نكند تطهير مسجد بر او واجب نيست ولى بايد به كسى كه مى تواند تطهير كند اطلاّع دهد.
مسأله : اگر جائى از مسجد نجس شود كه تطهير آن بدون كندن يا خراب كردن ممكن نيست بايد آنجا را بكنند، يا اگر خرابى زياد لازم نمى آيد خراب نمايند. و پركردن جائى كه كنده اند و ساختن جائى كه خراب كرده اند واجب نيست، بلى اگر آن كس كه نجس كرده بكند يا خراب كند در صورت امكان بايد پر كند و تعمير نمايد.
مسأله : اگر مسجدى را غصب كنند و به جاى آن خانه و مانند آن بسازند يا در طرح توسعه و تعريض كوچه و خيابانهاى شهر و روستا قسمتى از مسجد در كوچه و خيابان واقع شود بنابر احتياط واجب تنجيس آن جايز نيست و تطهير آن واجب است.
مسأله : جسد ميت را پيش از غسل دادن در مسجد گذاشتن اگر موجب سرايت نجاست به مسجد يا مستلزم بى احترامى به مسجد نباشد مانعى ندارد ولى بهتر آن است
( صفحه 154 )
كه جنازه ميّت را در مسجد نگذارند امّا بعد از غسل بى اشكال است.
مسأله : نجس كردن حرم پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) و حرم امامان (عليه السلام) حرام است، و اگر نجس شود چنانچه نجس ماندن آن بى احترامى باشد تطهير آن واجب است، بلكه احتياط مستحب آن است كه اگر بى احترامى هم نباشد آن را تطهير كنند.
مسأله : اگر حصير يا فرش مسجد نجس شود، بنابر احتياط واجب بايد آن را آب بكشند.
مسأله : بردن عين نجاست مانند خون و بول در مسجد اگر بى احترامى به مسجد باشد حرام است و همچنين بردن چيزى كه نجس شده (مانند لباس و كفش نجس) در صورتى كه بى احترامى به مسجد باشد حرام است.
مسأله : اگر براى مراسم عزادارى و روضه خوانى و سوگوارى يا جشنهاى مذهبى و مانند آن مسجد را چادر بزنند و سياهى بكوبند و اسباب چاى و غذا در مسجد ببرند در صورتى كه اين كارها به مسجد ضرر نرساند و مانع نماز خواندن نشود اشكال ندارد.
مسأله : بنابر احتياط واجب نبايد مسجد را به طلا زينت كنند و همچنين نبايد بنابر احتياط صورت چيزهائى كه مثل انسان و حيوان روح دارد در مسجد نقش كنند، ولى نقّاشى چيزهائى كه روح ندارد، مثل گل و بوته مكروه است.
مسأله : اگر مسجد خراب هم شود نمى توانند آن را بفروشند يا داخل ملك يا جادّه كنند.
مسأله : فروختن در و پنجره و چيزهاى ديگر مسجد حرام و اگر مسجد خراب شود، بايد آنها را صرف تعمير همان مسجد كنند، و چنانچه به درد آن مسجد نخورد، بايد در مسجد ديگر مصرف شود، ولى اگر به درد مسجدهاى ديگر هم نخورد مى توانند آن را بفروشند و پول آن را اگر ممكن است صرف تعمير همان مسجد وگرنه صرف تعمير مسجد ديگر نمايند.
مسأله : ساختن مسجد و تعمير مسجدى كه نزديك به خرابى مى باشد مستحب است و اگر مسجد طورى خراب شود كه تعمير آن ممكن نباشد مى توانند آن را خراب كنند و دوباره بسازند بلكه مى توانند مسجدى را كه خراب نشده براى احتياج مردم خراب
( صفحه 155 )
كنند و بزرگتر بسازند.
مسأله : تميز كردن مسجد و روشن كردن چراغ آن مستحب است، و كسى كه مى خواهد مسجد برود مستحب است خود را خوشبو كند و لباس پاكيزه و فاخر و قيمتى بپوشد، و ته كفش خود را وارسى كند كه نجاستى به آن نباشد، و موقع داخل شدن به مسجد مستحبّ است اوّل پاى راست و موقع بيرون آمدن اوّل پاى چپ را بگذارد و همچنين مستحب است از همه زودتر به مسجد آيد و از همه ديرتر از مسجد بيرون رود.
مسأله : وقتى انسان وارد مسجد مى شود مستحب است دو ركعت نماز به قصد تحيّت و احترام مسجد بخواند و اگر نماز واجب يا مستحبّ ديگرى هم بخواند كافى است.
مسأله : خوابيدن در مسجد اگر انسان ناچار نباشد و صحبت كردن راجع به كارهاى دنيا ومشغول صنعت شدن و خواندن شعرى كه نصيحت و مانند آن نباشد مكروه است، و نيز مكروه است آب دهان و بينى و اخلاط سينه را در مسجد بيندازد و گمشده اى را طلب كند و صداى خود را بلند كند ولى بلند كردن صدا براى اذان مانعى ندارد.
مسأله : راه دادن بچه و ديوانه به مسجد مكروه است ولى اگر آوردن بچه ها مزاحمتى ايجاد نكند و باعث علاقمندى آنان به نماز و مسجد شود مستحب است.
مسأله : كسى كه سير و پياز و مانند اينها خورده و بوى دهانش مردم را آزار مى دهد مكروه است به مسجد برود.
اذان و اقامه
مسأله : براى مرد و زن مستحب است پيش از نمازهاى يوميّه اذان و اقامه بگويند ولى پيش از نماز عيد فطر و قربان مستحب است سه مرتبه بگويند «الصّلوة» و در نمازهاى واجب ديگر سه مرتبه «الصّلوة» را به قصد رجاء بگويند.
مسأله : مستحب است در روز اولّى كه بچّه به دنيا مى آيد يا پيش از آنكه بند نافش بيفتد در گوش راست او اذان و در گوش چپش اقامه بگويند.
( صفحه 156 )
مسأله : اذان هيجده جمله است: اَلله اكبرُ چهار مرتبه اَشهدُ اَنْ لا الهَ اِلاّاللهُ، اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً رسولُ الله ـ حىَّ عَلَى الصَّلوةِ ـ حَىَّ عَلَى الفَلاحِ ـ حَىَّ عَلى خيرِ العملِ، الله اكبرُ ـ لااِلَه اِلاّالله هر يك دو مرتبه و اقامه هفده جمله است يعنى دو مرتبه الله اكبرُ از اوّل اذان و يك مرتبه لااِلهَ اِلاّالله از آخر آن كم مى شود و بعد از گفتن حَىَّ عَلَى خيرِ العَمَل بايد دو مرتبه قَد قامَتِ الصَّلوةُ اضافه نمود.
مسأله : اَشْهَدُ اَنَّ عَليَّاً وَلىُّ اللهِ جزو اذان و اقامه نيست ولى خوب است بعد از اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً رسُولُ اللهِ به قصد قربت گفته شود.
(ترجمه اذان و اقامه)
اللهُ اكبرُ: يعنى خداى تعالى بزرگتر از آن است كه او را وصف كنند.
اَشْهَدُ اَنْ لاالهَ الاّاللهُ: يعنى شهادت مى دهم كه غير خدائى كه يكتا و بى همتا است خداى ديگرى وجود ندارد.
اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً رسُولُ اللهِ: يعنى شهادت مى دهم كه حضرت محمد بن عبدالله(صلى الله عليه وآله)پيغمبر و فرستاده خداست.
اَشْهَدُ اَنَّ عَليَّا اَميرالمؤمنين وولىُّ اللهِ: يعنى شهادت مى دهم كه حضرت علىّ (عليه السلام) اميرالمؤمنين و ولىّ خدا بر همه خلق است.
حَىَّ عَلَى الصَّلوةِ: يعنى بشتاب براى نماز.
حَىَّ عَلَى الفلاح: يعنى بشتاب براى رستگارى.
حَىَّ عَلَى خيرِ العَمل: يعنى بشتاب براى بهترين كارها كه نماز است.
قَد قامتِ الصَّلوة: يعنى به تحقيق نماز برپا شد.
لااِلهَ الاَّالله: يعنى نيست خدائى مگر خدائى كه يكتا و بى همتا است.
مسأله : بين جمله هاى اذان و اقامه بايد خيلى فاصله نشود و اگر بين آنها بيشتر از معمول فاصله بيندازد بايد دوباره آن را از سر بگيرد.
مسأله : اگر در اذان و اقامه صدا را در گلو بيندازد چنانچه غنا شود، يعنى به طور آوازه خوانى كه در مجالس لهو و بازيگرى معمول است، اذان و اقامه را بگويد حرام و