( صفحه 474 )
دستور شرع ذبح كنند و اگر خودش بميرد حرام مى شود و اگر مرده از بدن مادر خارج شود چنانچه قبل از كشتن مادر مرده باشد نجس و حرام است و اگر با كشتن مادرش مرده باشد پاك و حلال است.
(شكار كردن با سگ شكارى)
مسأله : اگر سگ شكارى حيوان وحشى و يا اهلى وحشى شده حلال گوشتى را شكار كند، با هفت شرط زير پاك و حلال مى شود:
اوّل: سگ بطورى تربيت شده باشد كه هر وقت آن را براى گرفتن شكار بفرستند برود و هر وقت از رفتن جلوگيرى كنند بايستد ولى اگر در وقت نزديك شدن به شكار با جلوگيرى نايستد مانع ندارد و احتياط واجب آن است كه اگر عادت دارد كه پيش از رسيدن صاحبش شكار را بخورد از شكار او اجتناب كنند، ولى اگر عادت به خوردن خون شكار داشته باشد يا اتفاقاً شكار را بخورد اشكال ندارد.
دوّم: صاحبش آن را بفرستد و اگر از پيش خود دنبال شكار رود و حيوانى را شكار كند خوردن آن حيوان حرام است. بلكه اگر از پيش خود دنبال شكار رود و بعداً صاحبش بانگ بزند كه زودتر آن را به شكار برساند اگر چه بواسطه صداى صاحبش شتاب كند، بنابر احتياط واجب بايد از خوردن آن شكار خود دارى نمايند.
سوّم: كسى كه سگ را مى فرستد بايد مسلمان باشد يا بچه مسلمان باشد كه خوب و بد را بفهمد و اگر كافر يا كسى كه در حكم كافر است «مانند غلات و خوارج و نواصب» كه اظهار دشمنى با اهل بيت پيغمبر (صلى الله عليه وآله) مى كند سگ را بفرستد، شكار آن سگ حرام است.
چهارم: وقت فرستادن سگ نام خدا را ببرد و اگر عمداً نام خدا را نبرد، آن شكار حرام است، ولى اگر از روى فراموشى باشد اشكال ندارد. و اگر وقت فرستادن سگ نام خدا را عمداً نبرد و پيش از آن كه سگ به شكار برسد نام خدا را ببرد بنابر احتياط واجب بايد از آن شكار اجتناب نمايد.
پنجم: شكار بواسطه زخمى كه از دندان سگ پيدا كرده بميرد پس اگر سگ، شكار را خفه كند، يا شكار از دويدن يا ترس بميرد حلال نيست.
( صفحه 475 )
ششم: كسى كه سگ را فرستاده، وقتى برسد كه حيوان مرده باشد، يا اگر زنده است به اندازه سر بريدن آن وقت نباشد و چنانچه وقتى برسد كه به اندازه سر بريدن وقت باشد و سر حيوان را نبرد تا بميرد حلال نيست.
هفتم: صيّاد و شكارچى با سرعت يا به نحو متعارف به طرف صيد حركت كند.
مسأله : كسى كه سگ را فرستاده اگر وقتى برسد كه بتواند سر حيوان را ببرد، چنانچه به طور معمول و با شتاب مثلا كارد را بيرون آورد و وقت سر بريدن بگذرد و آن حيوان بميرد حلال است، ولى اگر مثلا بواسطه زياد تنگ بودن غلاف يا چسبندگى آن بيرون آوردن كارد طول بكشد و وقت بگذرد بنابر احتياط واجب حلال نمى شود و اگر چيزى همراه او نباشد كه با آن سر حيوان را ببرد و حيوان بميرد، بنابر احتياط از خوردن آن خود دارى كند.
مسأله : اگر چند سگ را بفرستد و با هم حيوانى را شكار كنند، چنانچه همه آنها داراى شرطهايى كه در مسأله 2732 گفته شده بوده اند، شكار حلال است و اگر يكى از آنها داراى آن شرطها نبوده، ولى مؤثر در شكار باشد آن شكار حرام است.
مسأله : اگر سگ را براى شكار حيوانى بفرستد و آن سگ حيوان ديگرى را شكار كند، آن شكار حلال و پاك است و نيز اگر آن حيوان را با حيوان ديگرى شكار كند، هر دوى آنها حلال و پاك مى باشند.
مسأله : اگر چند نفر با هم سگ را بفرستند و يكى از آنها كافر باشد آن شكار حرام است، و نيز اگر همه مسلمان باشند و يكى از آنان عمداً نام خدا را نبرد، آن شكار حرام است. و نيز اگر يكى از سگهايى را كه فرستاده اند بطورى كه در مسأله 2732 گفته شد تربيت شده نباشد، آن شكار حرام مى باشد.
مسأله : اگر باز يا حيوان ديگرى غير سگ شكارى حيوانى را شكار كند، آن شكار حلال نيست ولى اگر وقتى برسند كه حيوان زنده باشد و به دستورى كه در شرع معين شده سر آن را ببرند حلال است.
( صفحه 476 )(صيد مـاهـى)
مسأله : اگر ماهى فلس دار را زنده از آب بگيرند و بيرون آب جان دهد، پاك و خوردن آن حلال است، و چنانچه در آب بميرد پاك است ولى خوردن آن حرام مى باشد مگر اينكه در تور ماهيگير در آب بميرد كه در اينصورت خوردنش حلال است و ماهى بى فلس را اگر چه زنده از آب بگيرند و بيرون آب جان دهد حرام است.
مسأله : اگر ماهى از آب بيرون بيفتد، يا موج آن را بيرون بيندازد، يا آب فرو رود و ماهى در خشكى بماند، چنانچه پيش از آن كه بميرد، با دست يا بوسيله ديگر كسى آن را بگيرد، بعد از جان دادن حلال است.
مسأله : كسى كه ماهى را صيد مى كند، لازم نيست مسلمان باشد و در موقع گرفتن، نام خدا را ببرد ولى مسلمان بايد بداند كه آن را زنده گرفته و در خارج آب مرده.
مسأله : در صيد ماهى لازم نيست صياد مسلمان باشد و اگر ماهى در تور يا وسيله ديگر صيادى در داخل آب هم بميرد حلال است، با توجه به نحوه صيادى فعلى كه اطمينان حاصل مى شود كه ماهى در تور و وسايل صيادى مرده است ماهى فلس دار موجود در بازارهاى مسلمانان و حتى كشورهاى غير مسلمان حلال است.
مسأله : خوردن ماهى زنده اشكال ندارد.
مسأله : اگر ماهى زنده را بريان كنند، يا در بيرون آب پيش از جان دادن بكشند، خوردن آن اشكال ندارد.
مسأله : اگر ماهى را بيرون آب دو قسمت كنند و يك قسمت آن در حالى كه زنده است در آب بيفتد، خوردن قسمتى را كه بيرون آب مانده اشكال ندارد.
(صيد ملخ)
مسأله : اگر ملخ را با دست يا بوسيله ديگرى زنده بگيرند، بعد از جان دادن خوردن آن حلال است. و لازم نيست كسى كه آن را مى گيرد مسلمان باشد و در موقع گرفتن، نام خدا را ببرد ولى اگر ملخ مرده اى در دست كافر باشد و معلوم نباشد كه آن را
( صفحه 477 )
زنده گرفته يا نه، اگر چه بگويد زنده گرفته ام حلال نيست مگر آنكه يقين يا اطمينان حاصل شود يا دو شاهد عادل شهادت دهند كه راست مى گويد.
مسأله : خوردن ملخى كه بال در نياورده و نمى تواند پرواز كند حرام است.
( صفحه 478 )
احكام خوردنيها وآشاميدنيها
مسأله : گوشت پرندگانى كه داراى چنگال هستند و درنده مى باشند حرام است مانند باز و عقاب و كركس و شاهين و امثال اينها و همچنين است بنابر احتياط واجب انواع كلاغ و شب پره و طاووس. ولى گوشت پرندگانى مانند انواع كبوتر و كبك و تيهو و قطا و مرغ خانگى و انواع گنجك و امثال اينها حلال مى باشد (بلبل و سار و چكاوك از اقسام گنجشك است)، امّا بنابر احتياط واجب بايد از خوردن گوشت پرستو و هدهد اجتناب كرد.
مسأله : معمولا پرندگان حلال گوشت از حرام گوشت به دو راه شناخته مى شوند:
اوّل: اينكه هنگام پرواز، بال زدن آنها بيشتر باشد تا نگهداشتن بال، يعنى پرنده اى كه بال زدنش بيشتر باشد حلال است و پرنده اى كه بيشتر بال ها را در حال پرواز نگه مى دارد حرام است.
دوّم: پرندگانى كه سنگدان يا چينه دان يا انگشت جدائى مانند شست انسان دارند حلال و پرندگانى كه اينها را ندارند حرام است.
مسأله : تخم پرندگان حلال، حلال و تخم پرندگان حرام، حرام است. و اگر مشتبه باشد تخمهائى كه دو طرف آن مساوى است حرام است و تخمهائى كه يك طرف