( صفحه 91 )
انتخاب كند به او اطلاع دهد كه حاضر نيست طبق وصيت او عمل كند مانعى ندارد و الاّ بايد طبق وصيت او عمل كند.
(احكام غسل ميّت)
مسأله : واجب است ميت را سه غسل بدهند:
اوّل: به آبى كه با سدر مخلوط باشد.
دوّم: به آبى كه با كافور مخلوط باشد.
سوّم: با آب خالص.
مسأله : سدر و كافور بايد به اندازه اى زياد نباشد كه آب را مضاف كند و به اندازه اى هم كم نباشد كه نگويند سدر و كافور با آب مخلوط شده است.
مسأله : اگر سدر و كافور به اندازه اى كه لازم است پيدا نشود بنابر احتياط واجب بايد مقدارى كه به آن دسترسى دارند در آب بريزند ولى آن قدر كم نباشد كه آب سدر و كافور اصلاً صدق نكند.
مسأله : كسى كه براى حج احرام بسته است اگر پيش از تمام كردن سعى بين صفا و مروه بميرد، نبايد او را با آب كافور غسل دهند و به جاى آن بايد با آب خالص غسلش بدهند، و همچنين اگر در احرام عمره پيش از كوتاه كردن مو، بميرد.
مسأله : اگر سدر و كافور يا يكى از اينها پيدا نشود يا استعمال آن جايز نباشد مثل آن كه غصبى باشد، بايد به جاى هركدام كه ممكن نيست ميت را با آب خالص غسل بدهند.
مسأله : كسى كه ميت را غسل مى دهد بايد مسلمان دوازده امامى و عاقل و بنابر احتياط واجب بالغ باشد و بايد مسائل غسل را هم بداند.
مسأله : كسى كه ميت را غسل مى دهد بايد قصد قربت داشته باشد يعنى غسل را براى انجام فرمان خداوند عالم به جا آورد، و اگر به همين نيّت تا آخر غسل سوّم باقى باشد كافى است و تجديد لازم نيست.
مسأله : غسل بچه مسلمان اگرچه از زنا باشد، واجب است. و غسل و كفن و دفن
( صفحه 92 )
كافر و اولاد او جائز نيست. و كسى كه از بچگى ديوانه بوده و به حال ديوانگى بالغ شده، چنانچه پدر و مادر و جد و جدّه او يا يكى از آنان مسلمان باشند بايد او را غسل داد و اگر هيچ كدام آنان مسلمان نباشند، غسل دادن او جايز نيست.
مسأله : بچه سقط شده را اگر چهار ماه يا بيشتر دارد، بايد غسل بدهند، و اگر چهار ماه ندارد، بايد در پارچه اى بپيچند و بدون غسل دفن كنند.
مسأله : اگر مرد، زن را و زن، مرد را غسل بدهد باطل است ولى زن مى تواند شوهر خود را غسل دهد و شوهر هم مى تواند زن خود را غسل دهد، اگرچه احتياط مستحب آن است كه زن، شوهر خود و شوهر، زن خود را غسل ندهد.
مسأله : مرد مى تواند دختر بچّه اى را كه سن او سه سال بيشتر نيست غسل دهد، زن هم مى تواند پسر بچّه اى را كه سه سال بيشتر ندارد غسل دهد.
مسأله : اگر براى غسل دادن ميتى كه مرد است، مرد پيدا نشود، زنانى كه با او نسبت دارند و محرمند مثل مادر و خواهر و عمه و خاله يا به واسطه شيرخوردن با او محرم شده اند مى توانند از زير لباس غسلش بدهند. و نيز اگر براى غسل ميت زن، زن ديگرى نباشد مردهائى كه با او نسبت دارند و محرمند، يا به واسطه شيرخوردن با او محرم شده اند، مى توانند از زير لباس، او را غسل دهند.
مسأله : اگر ميت و كسى كه او را غسل مى دهد هردو مرد يا هردو زن باشند بهتر آن است كه غير از عورت، جاهاى ديگر ميت برهنه باشد.
مسأله : نگاه كردن به عورت ميت، حرام است، و كسى كه او را غسل مى دهد اگر نگاه كند معصيت كرده ولى غسل باطل نمى شود.
مسأله : اگر جايى از بدن ميت نجس باشد، بايد پيش از آن كه آن جا را غسل بدهند، آب بكشند. و احتياط واجب آن است كه تمام بدن ميت پيش از شروع به غسل پاك باشد.
مسأله : غسل ميت مثل غسل جنابت است، و احتياط واجب آن است كه تا غسل ترتيبى ممكن است ميت را غسل ارتماسى ندهند، ولى در غسل ترتيبى فروبردن هريك از سه قسمت بدن ميت، در آب كثير جايز است.
( صفحه 93 )
مسأله : كسى را كه در حال حيض يا در حال جنابت مرده لازم نيست غسل حيض يا غسل جنابت بدهند، بلكه همان غسل ميت براى او كافى است.
مسأله : جائز نيست كه براى غسل دادن ميت مزد بگيرند ولى مزد گرفتن براى كارهاى مقدماتى غسل حرام نيست.
مسأله : اگر آب پيدا نشود يا استعمال آن مانعى داشته باشد بايد عوض هر غسل، ميت را يك تيمم بدهند.
مسأله : كسى كه ميت را تيمم مى دهد بايد دو دست خود را بر زمين بزند و به صورت و پشت دستهاى ميت بكشد و لازم نيست حتماً ميّت را بغل كند و دستها را از پشت به صورت او بكشد يا از روبرو دستها را بر عكس بكشد بلكه به همان صورت متعارف بكشد كافى است. و بنابر احتياط واجب اگر ممكن باشد با دست ميت هم او را تيمم بدهد.
(احكام كفن ميّت)
مسأله : ميت مسلمان را بايد با سه پارچه كه آنها را لنگ و پيراهن و سرتاسرى مى گويند كفن نمايند.
مسأله : لنگ بايد از ناف تا زانو باشد و اطراف بدن را بپوشاند، و بهتر آن است كه از سينه تا روى پا برسد. و بنابر احتياط واجب پيراهن بايد از سر شانه تا نصف ساق پا تمام بدن را بپوشاند و بهتر آن است كه تا روى پا برسد. و درازى سرتاسرى بايد به قدرى باشد كه بستن دو سر آن ممكن باشد، و پهناى آن بايد به اندازه اى باشد كه يك طرف آن روى طرف ديگر بيايد.
مسأله : اگر ورثه بالغ باشند و اجازه دهند كه بيشتر از مقدار واجب كفن را كه در مسأله قبل گفته شد از سهم آنان بردارند اشكال ندارد، بلكه بعيد نيست مقدار متعارف مناسب با شأن ميت از اصل تركه خارج شود گرچه احتياط مستحب آن است كه بيشتر از مقدار واجب كفن و همچنين مقدارى را كه احتياطاً لازم است از سهم كسى كه بالغ نشده برندارند.
( صفحه 94 )
مسأله : اگر كسى وصيت كرده باشد كه مقدار مستحب كفن را كه در دو مسأله قبل گفته شد، از ثلث مال او بردارند، يا وصيت كرده باشد ثلث مال را به مصرف خود او برسانند ولى مصرف آن را معين نكرده باشد يا فقط مصرف مقدارى از آن را معين كرده باشد، مى توانند مقدار مستحب كفن را از ثلث مال او بردارند.
مسأله : كفن زن بر شوهر است، اگرچه زن از خود مال داشته باشد، و همچنين اگر زن را به شرحى كه در كتاب طلاق گفته مى شود، طلاق رجعى بدهند و پيش از تمام شدن عده بميرد، شوهرش بايد كفن او را بدهد و چنانچه شوهر بالغ نباشد يا ديوانه باشد ولىّ شوهر بايد از مال او كفن زن را بدهد.
مسأله : كفن ميّت بر خويشان او واجب نيست اگرچه مخارج او در حال زندگى بر آنان واجب باشد.
مسأله : احتياط واجب آن است كه هريك از سه پارچه كفن به قدرى نازك نباشد كه بدن ميت از زير آن پيدا باشد.
مسأله : كفن بايد مباح باشد يعنى از مال خود ميّت باشد يا ديگرى از مال حلال تهيّه كرده و با رضايت خود آن را بدهد تا ميّت را كفن كنند.
مسأله : كفن كردن با چيز غصبى اگر چيز ديگرى هم پيدا نشود جايز نيست و چنانچه كفن ميت غصبى باشد و صاحب آن راضى نباشد بايد از تنش بيرون آورند، اگرچه او را دفن كرده باشند.
مسأله : كفن كردن با پوست مردار جايز نيست، ولى چنانچه چيز ديگرى پيدا نشود احتياط واجب آن است كه ميت را با آن كفن كنند.
مسأله : كفن كردن ميت با چيز نجس و پارچه ابريشمى خالص يا پارچه اى كه با طلا بافته شده جائز نيست، ولى در حال ناچارى اشكال ندارد.
مسأله : كفن كردن با پارچه اى كه از پشم يا موى حيوان حرام گوشت تهيه شده، در حال اختيار جايز نيست، ولى اگر پوست حيوان حلال گوشت را طورى درست كنند كه به آن جامه گفته شود، و همچنين اگر كفن از مو و پشم حيوان حلال گوشت باشد اشكال ندارد، اگرچه احتياط مستحب آن است كه با اين دو هم كفن ننمايند.
( صفحه 95 )
مسأله : اگر كفن ميت به نجاست خود او يا به نجاست ديگرى نجس شود، چنانچه كفن از بين نمى رود بايد مقدار نجس را بشويند يا ببرند ولى اگر در قبر گذاشته باشند بهتر است كه ببرند بلكه اگر بيرون آوردن ميت اهانت به او باشد بريدن واجب مى شودواگر شستن يابريدن آن ممكن نيست، درصورتى كه عوض كردن آن ممكن باشد، بايد عوض نمايند.
مسأله : كسى كه براى حج يا عمره احرام بسته است اگر بميرد بايد مثل ديگران كفن شود و پوشاندن سر و صورتش اشكال ندارد.
مسأله : مستحب است انسان در حال سلامتى، كفن و سدر و كافور خود را تهيه كند.
(احكام حنوط)
مسأله : بعد از غسل، واجب است ميت را حنوط كنند; يعنى به پيشانى و كف دستها و سر زانوها و سر دو انگشت بزرگ پاهاى او كافور بمالند. و مستحب است به سر بينى ميت هم كافور بمالند و بايد كافور ساييده و تازه باشد و اگر به واسطه كهنه بودن، عطر آن از بين رفته باشد كافى نيست.
مسأله : در حنوط ميت، مراعات ترتيب بين اعضاى سجود لازم نيست اگرچه احتياط مستحب آن است كه اوّل كافور را به پيشانى ميت بمالند.
مسأله : بهتر آن است كه ميت را پيش از كفن كردن، حنوط نمايند اگرچه در بين كفن كردن و بعد از آن هم مانعى ندارد.
مسأله : كسى كه براى حجّ احرام بسته است اگر پيش از تمام كردن سعى بين صفا و مروه بميرد حنوط كردن او جايز نيست و نيز اگر در احرام عمره پيش از آن كه موى خود را كوتاه كند بميرد نبايد او را حنوط كنند.
مسأله : زنى كه شوهر او مرده و هنوز عده اش تمام نشده اگرچه حرام است خود را خوشبو كند، ولى چنانچه بميرد حنوط او واجب است.
مسأله : احتياط واجب آن است كه ميت را با مشك و عنبر و عود و عطرهاى