( صفحه 111 )
مسأله : كسى كه مى داند آب پيدا نمى كند، اگر بعد از داخل شدن وقت نماز وضوى خود را باطل كند يا آبى كه دارد بريزد معصيت كرده ولى نمازش با تيمم صحيح است، اگرچه احتياط مستحب آن است كه قضاى آن نماز را بخواند.
(مورد دوّم)
مسأله : اگر به واسطه پيرى، يا ترس از دزد و جانور و مانند اينها يا نداشتن وسيله اى كه آب از چاه بكشد، دسترسى به آب نداشته باشد، بايد تيمم كند.
مسأله : اگر براى كشيدن آب از چاه دلو و ريسمان و مانند اينها لازم دارد و مجبور است بخرد يا كرايه نمايد، اگرچه قيمت آن چندين برابر معمول باشد، بايد تهيه كند. و همچنين است اگر آب را به چندين برابر قيمت بفروشند. ولى اگر تهيه آنها به قدرى پول مى خواهد كه نسبت به حال او آن مقدار ضرر دارد، واجب نيست تهيه نمايد.
مسأله : اگر ناچار شود كه براى تهيه آب قرض كند بايد قرض نمايد ولى كسى كه مى داند يا گمان دارد كه نمى تواند قرض خود را بدهد واجب نيست قرض كند.
مسأله : اگر كندن چاه مشقتى كه معمولا تحمل نمى شود ندارد بايد براى تهيه آب، چاه بكند.
مسأله : اگر كسى مقدارى آب بدون منتى كه معمولا تحمل نمى شود به او ببخشد بايد قبول كند.
(مورد سوّم)
مسأله : اگر از استعمال آب بر جان خود بترسد يا بترسد كه به واسطه استعمال آن مرض يا عيبى در او پيدا شود يامرضش طول بكشد ياشدت كند يا به سختى معالجه شود بايد تيمم نمايد، ولى اگر آب گرم براى او ضرر ندارد، بايد با آب گرم وضو بگيرد يا غسل كند.
مسأله : لازم نيست يقين كند كه آب براى او ضرر دارد بلكه اگر احتمال ضرر بدهد، چنانچه احتمال او در نظر مردم بجا باشد و از آن احتمال ترس براى او پيدا شود بايد تيمم كند.
مسأله : كسى كه مبتلا به درد چشم است و آب براى او ضرر دارد بايد تيمم نمايد.
( صفحه 112 )
مسأله : اگر به واسطه يقين يا ترس ضرر، تيمم كند و پيش از نماز بفهمد كه آب برايش ضرر ندارد، تيمم او باطل است. و نمى تواند با آن نماز بخواند ولى اگر بعد از نماز بفهمد نمازش صحيح است. ولى براى نمازهاى بعدى بايد وضو بگيرد.
مسأله : كسى كه فكر مى كند آب برايش ضرر ندارد، چنانچه غسل كند يا وضو بگيرد و بعد بفهمد كه آب براى او ضرر داشته، وضو و غسل او صحيح است.
(مورد چهارم)
مسأله : هرگاه بترسد كه اگر آب را به مصرف وضو يا غسل برساند، خود او يا عيال و اولاد او، يا رفيقش و كسانى كه با او مربوطند مانند نوكر و كلفت از تشنگى بميرند يا مريض شوند يا به قدرى تشنه شوند كه تحمل آن مشقت دارد بايد به جاى وضو و غسل تيمم نمايد، و نيز اگر بترسد حيوانش از تشنگى تلف شود بايد آب را به آن بدهد و تيمم نمايد. و همچنين است اگر كسى كه حفظ جان او واجب است به طورى تشنه بماند كه اگر انسان آب را به او ندهد تلف شود بايد آب را به او دهد و تيمم نمايد.
مسأله : اگر غير از آب پاكى كه براى وضو يا غسل دارد آب نجسى هم به مقدار آشاميدن خود و كسانى كه با او مربوطند داشته باشد بايد آب پاك را براى آشاميدن بگذارد و با تيمم نماز بخواند ولى چنانچه آب را براى حيوانش بخواهد بايد آب نجس را به آن بدهد و با آب پاك، وضو و غسل را انجام دهد.
(مورد پنجم)
مسأله : كسى كه بدن يا لباسش نجس است و كمى آب دارد كه اگر با آن وضو بگيرد يا غسل كند براى آب كشيدن بدن يا لباس او نمى ماند بايد بدن يا لباس را آب بكشد و با تيمم نماز بخواند. ولى اگر چيزى نداشته باشد كه بر آن تيمم كند، بايد آب را به مصرف وضو يا غسل برساند و با بدن يا لباس نجس نماز بخواند.
(مورد ششم)
مسأله : اگر غير از آب يا ظرفى كه استعمال آن حرام است آب يا ظرف ديگرى ندارد، مثلاً آب يا ظرفش غصبى است و غير از آن، آب و ظرف ديگرى ندارد بايد به جاى وضو و غسل تيمم كند.
( صفحه 113 )(مورد هفتم)
مسأله : هرگاه وقت به قدرى تنگ باشد كه اگر وضو بگيرد يا غسل كند تمام نماز يا مقدارى از آن بعد از وقت خوانده مى شود، بايد تيمم كند.
مسأله : اگر عمداً نماز را به قدرى تأخير بيندازد كه وقت وضو يا غسل نداشته باشد، معصيت كرده، ولى نماز او با تيمم صحيح است، اگرچه احتياط مستحب آن است كه قضاى آن نماز را بخواند.
مسأله : كسى كه شك دارد اگر وضو بگيرد يا غسل كند وقت براى نماز او مى ماند يا نه، بايد تيمم كند.
مسأله : كسى كه به واسطه تنگى وقت تيمم كرده، تيمم او فقط براى عملى كه وقت آن ضيق است مفيد است و بعداً بلافاصله باطل مى شود لذا چنانچه بعد از نماز آبى كه داشته از دستش برود، يا عذر ديگرى براى او پيدا شود اگرچه تيمم خود را نشكسته باشد، در صورتى كه وظيفه اش تيمم باشد بايد دوباره تيمم نمايد.
مسأله : كسى كه آب دارد; اگر به واسطه تنگى وقت با تيمم مشغول نماز شود و در بين نماز آبى كه داشته از دستش برود، براى نمازهاى بعد نمى تواند با همان تيمم نماز بخواند بلكه بايد دوباره تيمم نمايد.
مسأله : اگر انسان به قدرى وقت دارد كه مى تواند وضو بگيرد يا غسل كند و نماز را بدون كارهاى مستحبى آن مثل اقامه و قنوت بخواند، بايد غسل كند يا وضو بگيرد و نماز را بدون كارهاى مستحبى آن به جا آورد بلكه اگر به اندازه سوره هم وقت ندارد بايد غسل كند يا وضو بگيرد و نماز را بدون سوره بخواند.
(چيزهايى كه تيمم بر آنها صحيح است)
مسأله : تيمم بر خاك و ريگ و كلوخ و سنگ اگر پاك باشند صحيح است، و بر گل پخته مثل آجر و كوزه نيز صحيح است.
مسأله : تيمم بر سنگ گچ و سنگ آهك و سنگ مرمر سياه و ساير اقسام سنگها صحيح است ولى تيمم بر جواهر مثل سنگ عقيق و فيروزه باطل مى باشد و احتياط
( صفحه 114 )
واجب آن است كه به گچ و آهك پخته هم تيمم نكند.
مسأله : اگر خاك و ريگ و كلوخ و سنگ پيدا نشود، بايد به گرد و غبارى كه در فرش و لباس و مانند اينهاست تيمم نمايد و چنانچه گرد پيدا نشود بايد به گل تيمم كند و اگر گل هم پيدا نشود احتياط واجب آن است كه نماز را بدون تيمم بخواند و واجب است بعداً قضاى آن را به جا آورد.
مسأله : اگر بتواند با تكاندن فرش و مانند آن خاك تهيه كند تيمم به گرد باطل است، و اگر بتواند گل را خشك كند و از آن خاك تهيه نمايد، تيمم به گل باطل مى باشد.
مسأله : كسى كه آب ندارد اگر برف يا يخ داشته باشد، چنانچه ممكن است بايد آن را آب كند و با آن وضو بگيرد يا غسل نمايد و اگر ممكن نيست و چيزى هم كه تيمم به آن صحيح است ندارد، احتياط واجب آن است كه نماز را بدون وضو و تيمم بخواند و به هر حال بايد بعداً قضا كند.
مسأله : اگر خاك و ريگ با چيزى مانند كاه كه تيمم به آن باطل است مخلوط شود، نمى تواند بر آن تيمم كند، ولى اگر آن چيز به قدرى كم باشد كه در خاك يا ريگ، از بين رفته حساب شود، تيمم بر آن خاك و ريگ صحيح است.
مسأله : اگر چيزى ندارد كه بر آن تيمم كند چنانچه ممكن است بايد با خريدن و مانند آن تهيه نمايد.
مسأله : تيمم بر ديوار گلى صحيح است و احتياط مستحب آن است كه با بودن زمين يا خاك خشك، به زمين يا خاك نمناك تيمم نكند.
مسأله : چيزى كه بر آن تيمم مى كند بايد پاك باشد و اگر چيز پاكى كه تيمم بر آن صحيح است ندارد، بنابر احتياط واجب بدون تيمم و وضو نماز را بخواند و بايد قضاى آن را بعداً به جا آورد.
مسأله : اگر يقين داشته باشد كه تيمم بر چيزى صحيح است و بر آن تيمم نمايد، بعد بفهمد تيمّم به آن باطل بوده نمازهايى را كه با آن تيمم خوانده بايد دوباره بخواند.
مسأله : چيزى كه بر آن تيمم مى كند بايد غصبى نباشد.
مسأله : تيمم در فضاى غصبى باطل نيست، پس اگر در ملك خود، دستها را بر
( صفحه 115 )
زمين بزند و بى اجازه داخل ملك ديگرى شود و دستها را بر پيشانى بكشد، تيمم او باطل نمى شود.
مسأله : اگر نداند چيزى كه با آن تيمم مى كند غصبى است، و يا فراموش كرده باشد، تيمم او صحيح است، مگر اين كه فراموش كننده خود غاصب باشد كه بنابر احتياط واجب تيممش باطل است.
مسأله : كسى كه در جاى غصبى حبس است، اگر آب و خاك او غصبى است، بايد با تيمم نماز بخواند.
مسأله : مستحب است چيزى كه بر آن تيمم مى كند گردى داشته باشد كه به دست بماند. و بعد از زدن دست بر آن، مستحب است دست را بتكاند كه گرد آن بريزد.
مسأله : تيمم بر زمين گود و خاك جاده و زمين شوره زار كه نمك روى آن را نگرفته مكروه است، و اگر نمك روى آن را گرفته باشد باطل است.
(دستور تيمّم)
مسأله : در تيمم چهار چيز واجب است:
اوّل: نيّت.
دوّم: زدن كف دو دست با هم بر چيزى كه تيمم بر آن صحيح است.
سوّم: كشيدن كف هر دو دست به تمام پيشانى و دو طرف آن، از جايى كه موى سر مى رويد تا ابروها و بالاى بينى و بنابر احتياط واجب بايد دستها روى ابروها هم، كشيده شود.
چهارم: كشيدن كف دست چپ به تمام پشت دست راست و بعد از آن كشيدن كف دست راست به تمام پشت دست چپ.
مسأله : تيمم بدل از غسل و بدل از وضو با هم فرقى ندارند. ولى احتياط مستحب آن است كه تيمم بدل از غسل را با دو ضرب انجام دهد به اين نحو كه: يك مرتبه دستها را به زمين بزند و بر پيشانى بكشد و مرتبه ديگر دستها را به زمين بزند و به پشت دستها بكشد، بلكه احتياط مستحب آن است كه تيمم بدل از وضوء هم با دو ضرب