( صفحه 138 )
پاك مى شود غسل او صحيح است و نماز او هم اشكال ندارد. اما اگر محل تماس با نجس، يكى از اعضاى وضو باشد و شخص بدون تطهير با آب قليل و با يك بار شستن وضو بگيرد و نماز بخواند وضو و نماز او باطل است و در فرض سابق اگر با آب كثير وضو بگيرد يا محل وضو را سه بار بشويد تطهير انجام شده و وضو و نماز او صحيح است.
مسأله : كسى كه يك لباس دارد، اگر بدن و لباسش نجس شود و آب به اندازه آب كشيدن يكى از آنها داشته باشد، چنانچه بتواند لباسش را بيرون آورد بايد بدن را آب بكشد و نماز را به دستورى كه براى برهنگان گفته شد بجا آورد. و اگر به واسطه سرما يا عذر ديگر نتواند لباس را بيرون آورد، در صورتى كه نجاست هردو مساوى باشد، مثلاً هردو بول يا خون باشد يا نجاست بدن شديدتر يا بيشتر باشد مثلاً نجاست بدن بول باشد كه بايد دو مرتبه آن را با آب قليل آب بكشد، احتياط واجب آن است كه بدن را آب بكشد. و اگر نجاست لباس بيشتر يا شديدتر باشد مختار است هركدام از بدن يا لباس را بخواهد مى تواند آب بكشد.
مسأله : كسى كه غير از لباس نجس لباس ديگرى ندارد و وقت تنگ است يا احتمال نمى دهد كه لباس پاك پيدا كند بايد نماز را به دستورى كه براى برهنگان گفته شد به جا آورد ولى همين شخص اگر به واسطه سرما يا عذر ديگر نمى تواند لباس را بيرون آورد در همان لباس نماز بخواند و نمازش صحيح است.
مسأله : كسى كه دو لباس دارد اگر بداند يكى از آنها نجس است و نتواند آنها را آب بكشد و نداند كداميك از آنهاست. چنانچه وقت دارد بايد با هر دو لباس نماز بخواند، مثلاً اگر مى خواهد نماز ظهر و عصر بخواند بايد با هركدام يك نماز ظهر و يك نماز عصر بخواند و اگر وقت تنگ است بنابر احتياط واجب نماز را به دستورى كه براى برهنگان گفته شد بجا آورد و بنابر احتياط واجب آن نماز را با لباس پاك قضا نمايد.
(شرط دوّم:)
مسأله : لباس نمازگزار بنابر احتياط واجب بايد مباح باشد و كسى كه مى داند پوشيدن لباس غصبى حرام است، اگر عمداً در لباس غصبى يا در لباسى كه نخ يا تكمه يا
( صفحه 139 )
چيز ديگر آن غصبى است نماز بخواند بنابر احتياط واجب نمازش باطل است بايد آن نماز را با لباس غير غصبى اعاده كند و همين طور است اگر كسى از روى تقصير نداند كه پوشيدن لباس غصبى حرام است.
مسأله : كسى كه مى داند پوشيدن لباس غصبى حرام است ولى نمى داند نماز را باطل مى كند، اگر عمداً با لباس غصبى نماز بخواند بنابر احتياط واجب نمازش باطل است و بايد آن نماز را با لباس غير غصبى اعاده كند.
مسأله : اگر نداند يا فراموش كند كه لباس او غصبى است و با آن نماز بخواند نمازش صحيح است، ولى اگر خودش لباس را غصب كرده فراموش كند كه غصب كرده است بنابر احتياط لازم نمازش باطل است و بايد آن نماز را با لباس غير غصبى اعاده كند.
مسأله : اشياء غصبى كوچك باشد يا بزرگ (مانند تسبيح، دستمال و...) اگر همراه نمازگزار باشد موجب بطلان نماز نمى شود.
مسأله : اگر كسى براى حفظ جانش با لباس غصبى نماز بخواند يا مثلاً براى اينكه دزد لباس غصبى را نبرد با آن نماز بخواند نمازش صحيح است.
مسأله : اگر نداند يا فراموش كند كه لباس او غصبى است و در بين نماز بفهمد چنانچه چيز ديگرى كه عورت او را بپوشاند در تن دارد و مى تواند فوراً بدون اينكه موالات يعنى پى در پى بودن نماز بهم بخورد لباس غصبى را بيرون آورد بايد آن را بيرون آورد و نمازش را ادامه داده و تمام كند و اگر چيز ديگرى عورت او را نپوشانده يا نمى تواند فوراً لباس غصبى را بيرون آورد يا اگر بيرون آورد پى در پى بودن نماز بهم مى خورد در صورتى كه به مقدار يك ركعت هم وقت داشته باشد بايد نمازش را بشكند و با لباس غير غصبى نماز بخواند و اگر به اين مقدار وقت ندارد، بايد در حال نماز لباس را بيرون آورد و به دستور نماز برهنگان نماز را تمام نمايد.
مسأله : اگر با عين پولى كه خمس يا زكوة آن را نداده لباس بخرد حكم لباس غصبى را دارد و نماز خواندن در آن لباس باطل است، و چنانچه لباس را به نسيه بخرد يا قرض كند و قصد داشته باشد كه قيمت يا عوض آن را از پولى كه خمس يا زكات آن را نداده يا از مال حرام بپردازد نماز با آن لباس باطل است.
( صفحه 140 )(شرط سوّم:)
مسأله : لباس نمازگزار بايد از اجزاء حيوان مرده اى كه خون جهنده دارد (يعنى حيوانى كه اگر رگش را ببرند خون از آن جستن مى كند) نباشد، بلكه اگر از حيوان حلال گوشت مرده اى مانند ماهى كه خون جهنده ندارد لباس تهيّه كند احتياط مستحب آن است كه با آن نماز نخواند.
مسأله : اگر چيزى از مردار مانند گوشت و پوست آن كه روح داشته همراه نمازگزار باشد، نمازش باطل است، گرچه لباس او هم نباشد.
مسأله : اگر چيزى از مردار حلال گوشت مانند مو و پشم كه روح ندارد همراه نمازگزار باشد يا با لباسى كه از آنها تهيّه كرده اند نماز بخواند نمازش صحيح است.
مسأله : اگر غير از لباس غصبى و لباسى كه از مردار تهيّه شده لباس ديگرى ندارد و ناچار نيست لباس بپوشد بايد به دستورى كه براى برهنگان گفته شد نماز بخواند.
(شرط چهارم:)
مسأله : لباس نمازگزار بايد از حيوان حرام گوشت نباشد و اگر موئى از آن هم همراه نمازگزار باشد نماز او باطل است.
مسأله : اگر آب دهان يا بينى يا رطوبت ديگرى از حيوان حرام گوشت مانند گربه بر بدن يا لباس نمازگزار باشد، چنانچه تر باشد نماز باطل و اگر خشك شده و عين آن برطرف شده باشد نماز صحيح است.
مسأله : اگر مو و عرق و آب دهان كسى بر بدن يا لباس نمازگزار باشد اشكال ندارد و همچنين است اگر مرواريد و موم و عسل همراه او باشد.
مسأله : اگر شك داشته باشد كه لباسى از حيوان حلال گوشت است يا حرام گوشت، چه در داخله تهيّه شده باشد چه در خارجه، نماز خواندن با آن مانعى ندارد.
مسأله : اگر انسان احتمال بدهد تكمه صدفى و مانند آن از حيوان است نماز خواندن با آن مانعى ندارد، و اگر بداند صدف است و احتمال بدهد صدف گوشت نداشته باشد نماز خواندن با آن مانع ندارد.
مسأله : با پوست خز نماز خواندن اشكال ندارد ولى بنابر احتياط واجب با
( صفحه 141 )
پوست سنجاب نماز نخواند.
مسأله : اگر با لباسى كه نمى داند از حيوان حرام گوشت است يا نه، نماز بخواند نمازش صحيح است، ولى اگر فراموش كرده باشد بنابر احتياط واجب بايد آن نماز را دوباره بخواند.
مسأله : نماز خواندن با چرمهاى مصنوعى كه به وسيله موادّ پلاستيكى و مانند آن مى سازند اشكال ندارد بنابراين هرگاه انسان شك كند كه چيزى چرم مصنوعى است يا چرم واقعى يا از حيوان حرام گوشت است يا حيوان مرده يا حلال گوشت و مذكى نماز با آن اشكال ندارد.
مسأله : اگر غير از لباسى كه از حيوان حرام گوشت تهيّه شده لباس ديگرى ندارد چنانچه ناچار باشد لباس بپوشد، مى تواند با همان لباس نماز بخواند، و اگر ناچار نباشد بايد به دستورى كه براى برهنگان گفته شد نماز را بجا آورد و بنابر احتياط واجب يك نماز ديگر هم با همان لباس بخواند.
(شرط پنجم و ششم:)
مسأله : پوشيدن لباس طلاباف براى مرد حرام و نماز با آن باطل است، ولى براى زن در نماز و غير نماز اشكال ندارد.
مسأله : زينت كردن به طلا مثل آويختن زنجير طلا به سينه و انگشتر طلا به دست كردن و بستن ساعت مچى طلا به دست براى مرد حرام و نماز خواندن با آنها باطل است. و بايد از استعمال عينك طلا هم خوددارى كند، ولى زينت كردن به طلا براى زن در نماز و غير نماز اشكال ندارد.
مسأله : اگر به جهت ندانستن يا فراموشى در طلا نماز بخواند بنابر احتياط واجب نمازش باطل است.
مسأله : زينت كردن به طلا يا پوشيدن لباس طلاباف براى مرد حرام است چه آشكار باشد يا پنهان و نماز با آن باطل است. بنابراين اگر زير پيراهن مرد طلاباف باشد يا زنجير طلا در گردن آويخته باشد گرچه پيدا نباشد حرام و نماز را باطل مى كند.
مسأله : لباس مرد نمازگزار بايد ابريشم خالص نباشد و همچنين بنابر احتياط
( صفحه 142 )
واجب چيزهايى مانند عرقچين و مانند آن كه به تنهائى ساتر عورتين نيستند اگر ابريشم خالص باشند نماز با آن باطل است و در غير نماز هم پوشيدن آن براى مرد حرام است.
مسأله : اگر آستر تمام لباس يا آستر مقدارى از آن ابريشم خالص باشد پوشيدن آن براى مرد حرام و نماز در آن باطل است.
مسأله : اگر انگشتر يا زنجير طلا و مانند آن در جيب مرد باشد اشكال ندارد و نماز را باطل نمى كند.
مسأله : پوشيدن لباسى كه نمى داند از ابريشم خالص است يا چيز ديگر، اشكال ندارد و نماز با آن صحيح است.
مسأله : دستمال ابريشمى و مانند آن اگر در جيب مرد باشد اشكال ندارد و نماز را باطل نمى كند.
مسأله : پوشيدن لباس ابريشمى براى زن در نماز و غير نماز اشكالى ندارد.
مسأله : پوشيدن لباس غصبى و ابريشمى خالص و طلاباف و لباسى كه از مردار تهيّه شده در حال ناچارى مانعى ندارد، و نيز كسى كه ناچار است لباس بپوشد و لباس ديگرى غير از اينها ندارد و تا آخر وقت هم ناچارى او از بين نمى رود، و اگر نمى تواند لخت شود مى تواند با اين لباسها نماز بخواند.
مسأله : هرگاه لباس مرد نمازگزار مخلوط از ابريشم و غير آن باشد نماز خواندن در آن صحيح است مشروط بر آنكه غير ابريشم از جنسى باشد كه نماز در آن صحيح است، امّا اگر غير ابريشم به قدرى كم باشد كه به حساب نيايد، نماز خواندن با آن لباس براى مرد جايز نيست.
مسأله : اگر مرد غير از لباس ابريشمى خالص يا طلاباف، لباس ديگرى نداشته باشد، چنانچه ناچار نباشد لباس بپوشد، بايد به دستورى كه براى برهنگان گفته شد نماز بخواند.
مسأله : اگر چيزى ندارد كه در نماز عورت خود را با آن بپوشاند، واجب است اگرچه به كرايه يا خريدارى باشد تهيّه نمايد. ولى اگر تهيّه آن به قدرى پول لازم دارد كه نسبت به دارائى او زياد است، و طورى است كه اگر پول را به مصرف لباس برساند به