( صفحه 167 )
مسأله : اگر در نماز جمعه يا نماز ظهر روز جمعه عمداً سوره قل هوالله احد يا سوره قل يا أيها الكافرون بخواند اگرچه به نصف نرسيده باشد بنابر احتياط واجب نمى تواند آن را رها كند و سوره جمعه و منافقين را بخواند.
مسأله : اگر در نماز، غير سوره قل هوالله احد و قل يا أيها الكافرون سوره ديگرى بخواند تا به نصف نرسيده مى تواند رها كند و سوره ديگرى بخواند.
مسأله : اگر مقدارى از سوره را فراموش كند يا از روى ناچارى مثلاً به واسطه تنگى وقت يا جهت ديگر نشود آن را تمام كند مى تواند آن سوره را رها كند و سوره ديگرى بخواند اگرچه از نصف گذشته باشد يا سوره اى را كه مى خواند قل هوالله احد يا قل يا أيها الكافرون باشد.
مسأله : بر مرد واجب است حمد و سوره نماز صبح و مغرب و عشا را بلند بخواند، و بر مرد و زن واجب است حمد و سوره نماز ظهر و عصر را آهسته بخوانند.
مسأله : مرد بايد در نماز صبح و مغرب و عشا مواظب باشد كه تمام كلمات حمد و سوره حتى حرف آخر آنها را بلند بخواند.
مسأله : زن مى تواند حمد و سوره نماز صبح و مغرب و عشا را بلند يا آهسته بخواند ولى اگر نامحرم صدايش را بشنود بنابر احتياط واجب بايد آهسته بخواند.
مسأله : اگر در جائى كه بايد نماز را بلند خواند عمداً آهسته بخواند يا در جائى كه بايد آهسته خواند عمداً بلند بخواند نمازش باطل است ولى اگر از روى فراموشى يا ندانستن مسأله باشد صحيح است و اگر در بين خواندن حمد و سوره هم بفهمد اشتباه كرده لازم نيست مقدارى را كه خوانده دوباره بخواند.
مسأله : اگر كسى در خواندن حمد و سوره بيشتر از معمول صدايش را بلند كند مثل آنكه آنها را با فرياد بخواند نمازش باطل است.
مسأله : انسان بايد نماز را ياد بگيرد كه غلط نخواند و كسى كه به هيچ قسم نمى تواند صحيح آن را ياد بگيرد بايد هرطور كه مى تواند بخواند و احتياط مستحب آن است كه نماز را به جماعت بجا آورد.
مسأله : كسى كه حمد و سوره و چيزهاى ديگر نماز را به خوبى نمى داند و
( صفحه 168 )
مى تواند ياد بگيرد چنانچه وقت نماز وسعت دارد بايد ياد بگيرد و اگر وقت تنگ است بنابر احتياط واجب در صورتى كه ممكن باشد بايد نمازش را به جماعت بخواند.
مسأله : احتياط مستحب آن است كه براى ياد دادن واجبات نماز مزد نگيرد ولى براى مستحبات آن اشكال ندارد.
مسأله : اگر يكى از كلمات حمد يا سوره را نداند يا عمداً آن را نگويد يا به جاى حرفى حرف ديگر بگويد مثلاً به جاى (ض) (ظ) بگويد يا جائى كه بايد بدون زير و زِبَر خوانده شود زير و زبر بدهد يا تشديد را نگويد نماز او باطل است.
مسأله : اگر اطمينان داشته باشد كه حمد و سوره و اذكار واجب نماز را به صورت صحيح مى خواند و بعد متوجه شود كه غلط بوده نمازهايى را كه خوانده صحيح است و قضا ندارد هرچند احتياط مستحب آن است كه قضا كند. اما اگر احتمال غلط بودن حمد و سوره و ساير اذكار واجب نماز را مى داده و سهل انگارى كرده و نماز خوانده و بعد متوجه شده كه غلط بوده نمى تواند به نمازهايى كه خوانده اكتفا كند. و اگر به جهت لهجه خاصى كه دارد نتواند نماز خود را به صورت عربى صحيح بخواند به همان مقدار كه قدرت دارد بخواند و صحيح است.
مسأله : اگر زير و زِبَر كلمه اى را نداند بايد ياد بگيرد ولى اگر كلمه اى را كه وقف كردن آخر آن جايز است هميشه وقف كند ياد گرفتن زير و زبر آن لازم نيست و نيز اگر نداند مثلا كلمه اى به (س) است يا به (ص) بايد ياد بگيرد و چنانچه دو جور يا بيشتر بخواند كه يكى از آن دو غلط و داخل در كلام زائد است مثل آنكه در اهدناالصراط المستقيم، مستقيم را يك مرتبه با سين و يك مرتبه با صاد بخواند نمازش باطل است.
مسأله : اگر در كلمه اى واو باشد و حرف قبل از واو در آن كلمه ضمه داشته باشد و حرف بعد از واو در آن كلمه همزه (ء) باشد مثل كلمه سوء بهتر است آن واو را مد بدهد يعنى آن را بكشد و همچنين اگر در كلمه اى الف باشد و حرف قبل از الف در آن كلمه زبر داشته باشد و حرف بعد از الف در آن كلمه همزه باشد مثل جاء بهتر است الف آن را بكشد و نيز اگر در كلمه اى (ى) باشد و حرف قبل از (ى) در آن كلمه زير داشته باشد و حرف بعد از (ى) در آن كلمه همزه باشد مثل جىء بهتر آن است (ى) را با مد بخواند و
( صفحه 169 )
اگر بعد از اين واو و الف و (ى) به جاى همزه (ء) حرفى باشد كه ساكن است يعنى زير و زبر و ضمه ندارد باز هم بهتر آن است كه اين سه حرف را با مد بخواند مثلاً در ولاالضّالّين كه بعد از الف حرف لام ساكن است بهتر آن است كه الف آن را با مد بخواند.
مسأله : اقوى اين است كه لازم نيست در نماز وقف به سكون و وصل به حركت را مراعات نمايد لذا اگر زير يا زبر يا پيش آخر كلمه اى را بگويد و بين آن كلمه و كلمه بعدش فاصله دهد مثلاً بگويد الرحمن الرحيم و ميم الرحيم را زير بدهد و بعد قدرى فاصله دهد و بگويد مالك يوم الدين. يا اين كه زير يا زبر يا پيش كلمه اى را نگويد و آن كلمه را به كلمه بعد بچسباند مثل آنكه بگويد الرحمن الرحيم و ميم الرحيم را زير ندهد و فوراً مالك يوم الدين را بگويد نماز باطل نيست.
مسأله : در ركعت سوم و چهارم نماز مى تواند فقط يك حمد بخواند يا سه مرتبه تسبيحات اربعه بگويد يعنى سه مرتبه بگويد سُبْحانَ اللهِ وَالْحَمْدُللهِ وَلااِلهَ اِلاّاللهُ وَاللهُ اَكْبَرَ و احتياط واجب آن است كه سه مرتبه تسبيحات اربعه را بگويد و مى تواند در يك ركعت حمد و در ركعت ديگر تسبيحات بگويد و بهتر است در هر دو ركعت تسبيحات بخواند.
مسأله : در تنگى وقت بايد تسبيحات اربعه را يك مرتبه بگويد.
مسأله : بر مرد و زن واجب است كه در ركعت سوّم و چهارم نماز، حمد و تسبيحات را آهسته بخواند.
مسأله : اگر در ركعت سوّم و چهارم، حمد بخواند بنابر احتياط واجب بايد بسم الله آن را هم آهسته بگويد خصوصاً براى مأموم و كسى كه نمازش را فرادا مى خواند.
مسأله : كسى كه نمى تواند تسبيحات را ياد بگيرد يا درست يا صحيح بخواند بايد در ركعت سوّم و چهارم حمد بخواند.
مسأله : كسى كه در دو ركعت اوّل نماز به خيال اينكه دو ركعت آخر است تسبيحات بگويد چنانچه پيش از ركوع بفهمد بايد حمد و سوره را بخواند، و بنابر احتياط مستحب بعد از نماز سجده سهو براى تسبيحات زيادى انجام بدهد و اگر در ركوع بفهمد نمازش صحيح است.
مسأله : اگر در دو ركعت آخر نماز به خيال اينكه در دو ركعت اول است حمد
( صفحه 170 )
بخواند يا در دو ركعت اول نماز با اينكه گمان مى كرده در دو ركعت آخر است حمد بخواند چه پيش از ركوع بفهمد و چه بعد از آن نمازش صحيح است.
مسأله : اگر در ركعت سوم يا چهارم مى خواست حمد بخواند اما تسبيحات به زبانش آمد، يا مى خواست تسبيحات بخواند حمد به زبانش آمد در چنين صورتى اقوى آن است آن را رها كند و دوباره حمد يا تسبيحات را بخواند، ولى اگر عادتش خواندن چيزى بوده كه به زبانش آمده و در خزانه قلبش آن را قصد داشته مى تواند همان را تمام كند و نمازش صحيح است.
مسأله : كسى كه عادت دارد در ركعت سوم و چهارم تسبيحات بخواند اگر بدون قصد مشغول حمد خواندن شود اقوى آن است كه آن را رها كند و دوباره حمد يا تسبيحات را بخواند.
مسأله : در ركعت سوم و چهارم مستحب است بعد از تسبيحات استغفار كند مثلاً بگويد: اَسْتَغْفِرُاللهَ رَبّى وَاَتوُبُ اِلَيْه يا بگويد: «اللّهُمَّ اغْفِرْلى» و اگر به گمان آنكه حمد يا تسبيحات را گفته مشغول گفتن استغفار شود و شك كند كه حمد يا تسبيحات را خوانده يا نه، به شك خود اعتنا ننمايد و اگر نمازگزار پيش از خم شدن براى ركوع در حالى كه مشغول گفتن استغفار نيست شك كند كه حمد يا تسبيحات را خوانده يا نه به شك خود اعتنا كند و تسبيحات را بگويد.
مسأله : اگر در ركوع ركعت سوّم يا چهارم يا در حال رفتن به ركوع شك كند كه حمد يا تسبيحات را خوانده يا نه به شك خود اعتنا نكند.
مسأله : هرگاه شك كند كه آيه يا كلمه اى را درست گفته يا نه اگر به چيزى كه بعد از آن است مشغول نشده، بنابر احتياط واجب بايد آن آيه يا كلمه را به طور صحيح بگويد و اگر به چيزى كه بعد از آن است مشغول شده چنانچه آن چيز ركن باشد مثل آنكه در ركوع شك كند كه فلان كلمه از سوره را درست گفته يا نه بايد به شك خود اعتنا نكند و اگر ركن نباشد مثلاً موقع گفتن اَللهُ الصَّمَدْ شك كند كه قُل هُوَاللهُ احد را درست گفته يا نه باز هم مى تواند به شك خود اعتنا نكند ولى اگر احتياطاً آن آيه يا كلمه را به طور صحيح بگويد اشكال ندارد و اگر چند مرتبه هم شك كند مى تواند چند بار
( صفحه 171 )
بگويد اما اگر به وسواس برسد و باز هم بگويد بنابر احتياط واجب بايد نمازش را دوباره بخواند.
مسأله : مستحب است در ركعت اول پيش از خواندن حمد بگويد اَعوُذُبِاللهِ مِنَ الشَّيْطانِ الرَّجيم، و در ركعت اول و دوم نماز ظهر و عصر اگر امام جماعت است «بسم الله» را بلند بگويد و در حال فرادى آهسته بگويد و حمد و سوره را شمرده بخواند و در آخر هر آيه وقف كند يعنى آن را به آيه بعد نچسباند و در حال خواندن حمد و سوره به معناى آيه توجه داشته باشد. اگر نماز را به جماعت مى خواند بعد از تمام شدن حمد امام و اگر فرادى مى خواند بعد از آنكه حمد خودش تمام شد بگويد: اَلْحَمْدُللهِ ربِّ الْعالَمينَ، و بعد از خواندن سوره «قل هوالله احد» يك يا دو يا سه مرتبه «كَذلِكَ اللهُ رَبّى» يا «كَذلِكَ اللهُ رَبُّنا» بگويد و بعد از خواندن سوره كمى صبر كند بعد تكبير پيش از ركوع را بگويد يا قنوت را بخواند.
مسأله : مستحب است در تمام نمازها در ركعت اول بعد از حمد سوره «انا انزلناه» و در ركعت دوّم سوره قل هوالله احد را بخواند.
مسأله : مكروه است انسان در تمام نمازهاى يك شبانه روز سوره «قل هوالله احد» را نخواند.
مسأله : خواندن سوره قل هوالله احد را به يك نفس، مكروه است. چنانكه خواندن حمد هم با يك نفس، مكروه است.
مسأله : سوره اى را كه در ركعت اوّل خوانده، مكروه است كه در ركعت دوم بخواند ولى اگر سوره قل هوالله احد را در هر دو ركعت بخواند مكروه نيست.
(ركـوع)
مسأله : در هر ركعت بعد از قرائت بايد به اندازه اى خم شود كه بتواند دست را به زانو بگذارد و اين عمل را ركوع مى گويند.
مسأله : اگر به اندازه ركوع خم شود ولى دستها را به زانو نگذارد خلاف احتياط است پس احتياط آن است كه دستها را به روى زانو بگذارد گرچه ظاهر اين است كه