( صفحه 169 )
اگر بعد از اين واو و الف و (ى) به جاى همزه (ء) حرفى باشد كه ساكن است يعنى زير و زبر و ضمه ندارد باز هم بهتر آن است كه اين سه حرف را با مد بخواند مثلاً در ولاالضّالّين كه بعد از الف حرف لام ساكن است بهتر آن است كه الف آن را با مد بخواند.
مسأله : اقوى اين است كه لازم نيست در نماز وقف به سكون و وصل به حركت را مراعات نمايد لذا اگر زير يا زبر يا پيش آخر كلمه اى را بگويد و بين آن كلمه و كلمه بعدش فاصله دهد مثلاً بگويد الرحمن الرحيم و ميم الرحيم را زير بدهد و بعد قدرى فاصله دهد و بگويد مالك يوم الدين. يا اين كه زير يا زبر يا پيش كلمه اى را نگويد و آن كلمه را به كلمه بعد بچسباند مثل آنكه بگويد الرحمن الرحيم و ميم الرحيم را زير ندهد و فوراً مالك يوم الدين را بگويد نماز باطل نيست.
مسأله : در ركعت سوم و چهارم نماز مى تواند فقط يك حمد بخواند يا سه مرتبه تسبيحات اربعه بگويد يعنى سه مرتبه بگويد سُبْحانَ اللهِ وَالْحَمْدُللهِ وَلااِلهَ اِلاّاللهُ وَاللهُ اَكْبَرَ و احتياط واجب آن است كه سه مرتبه تسبيحات اربعه را بگويد و مى تواند در يك ركعت حمد و در ركعت ديگر تسبيحات بگويد و بهتر است در هر دو ركعت تسبيحات بخواند.
مسأله : در تنگى وقت بايد تسبيحات اربعه را يك مرتبه بگويد.
مسأله : بر مرد و زن واجب است كه در ركعت سوّم و چهارم نماز، حمد و تسبيحات را آهسته بخواند.
مسأله : اگر در ركعت سوّم و چهارم، حمد بخواند بنابر احتياط واجب بايد بسم الله آن را هم آهسته بگويد خصوصاً براى مأموم و كسى كه نمازش را فرادا مى خواند.
مسأله : كسى كه نمى تواند تسبيحات را ياد بگيرد يا درست يا صحيح بخواند بايد در ركعت سوّم و چهارم حمد بخواند.
مسأله : كسى كه در دو ركعت اوّل نماز به خيال اينكه دو ركعت آخر است تسبيحات بگويد چنانچه پيش از ركوع بفهمد بايد حمد و سوره را بخواند، و بنابر احتياط مستحب بعد از نماز سجده سهو براى تسبيحات زيادى انجام بدهد و اگر در ركوع بفهمد نمازش صحيح است.
مسأله : اگر در دو ركعت آخر نماز به خيال اينكه در دو ركعت اول است حمد
( صفحه 170 )
بخواند يا در دو ركعت اول نماز با اينكه گمان مى كرده در دو ركعت آخر است حمد بخواند چه پيش از ركوع بفهمد و چه بعد از آن نمازش صحيح است.
مسأله : اگر در ركعت سوم يا چهارم مى خواست حمد بخواند اما تسبيحات به زبانش آمد، يا مى خواست تسبيحات بخواند حمد به زبانش آمد در چنين صورتى اقوى آن است آن را رها كند و دوباره حمد يا تسبيحات را بخواند، ولى اگر عادتش خواندن چيزى بوده كه به زبانش آمده و در خزانه قلبش آن را قصد داشته مى تواند همان را تمام كند و نمازش صحيح است.
مسأله : كسى كه عادت دارد در ركعت سوم و چهارم تسبيحات بخواند اگر بدون قصد مشغول حمد خواندن شود اقوى آن است كه آن را رها كند و دوباره حمد يا تسبيحات را بخواند.
مسأله : در ركعت سوم و چهارم مستحب است بعد از تسبيحات استغفار كند مثلاً بگويد: اَسْتَغْفِرُاللهَ رَبّى وَاَتوُبُ اِلَيْه يا بگويد: «اللّهُمَّ اغْفِرْلى» و اگر به گمان آنكه حمد يا تسبيحات را گفته مشغول گفتن استغفار شود و شك كند كه حمد يا تسبيحات را خوانده يا نه، به شك خود اعتنا ننمايد و اگر نمازگزار پيش از خم شدن براى ركوع در حالى كه مشغول گفتن استغفار نيست شك كند كه حمد يا تسبيحات را خوانده يا نه به شك خود اعتنا كند و تسبيحات را بگويد.
مسأله : اگر در ركوع ركعت سوّم يا چهارم يا در حال رفتن به ركوع شك كند كه حمد يا تسبيحات را خوانده يا نه به شك خود اعتنا نكند.
مسأله : هرگاه شك كند كه آيه يا كلمه اى را درست گفته يا نه اگر به چيزى كه بعد از آن است مشغول نشده، بنابر احتياط واجب بايد آن آيه يا كلمه را به طور صحيح بگويد و اگر به چيزى كه بعد از آن است مشغول شده چنانچه آن چيز ركن باشد مثل آنكه در ركوع شك كند كه فلان كلمه از سوره را درست گفته يا نه بايد به شك خود اعتنا نكند و اگر ركن نباشد مثلاً موقع گفتن اَللهُ الصَّمَدْ شك كند كه قُل هُوَاللهُ احد را درست گفته يا نه باز هم مى تواند به شك خود اعتنا نكند ولى اگر احتياطاً آن آيه يا كلمه را به طور صحيح بگويد اشكال ندارد و اگر چند مرتبه هم شك كند مى تواند چند بار
( صفحه 171 )
بگويد اما اگر به وسواس برسد و باز هم بگويد بنابر احتياط واجب بايد نمازش را دوباره بخواند.
مسأله : مستحب است در ركعت اول پيش از خواندن حمد بگويد اَعوُذُبِاللهِ مِنَ الشَّيْطانِ الرَّجيم، و در ركعت اول و دوم نماز ظهر و عصر اگر امام جماعت است «بسم الله» را بلند بگويد و در حال فرادى آهسته بگويد و حمد و سوره را شمرده بخواند و در آخر هر آيه وقف كند يعنى آن را به آيه بعد نچسباند و در حال خواندن حمد و سوره به معناى آيه توجه داشته باشد. اگر نماز را به جماعت مى خواند بعد از تمام شدن حمد امام و اگر فرادى مى خواند بعد از آنكه حمد خودش تمام شد بگويد: اَلْحَمْدُللهِ ربِّ الْعالَمينَ، و بعد از خواندن سوره «قل هوالله احد» يك يا دو يا سه مرتبه «كَذلِكَ اللهُ رَبّى» يا «كَذلِكَ اللهُ رَبُّنا» بگويد و بعد از خواندن سوره كمى صبر كند بعد تكبير پيش از ركوع را بگويد يا قنوت را بخواند.
مسأله : مستحب است در تمام نمازها در ركعت اول بعد از حمد سوره «انا انزلناه» و در ركعت دوّم سوره قل هوالله احد را بخواند.
مسأله : مكروه است انسان در تمام نمازهاى يك شبانه روز سوره «قل هوالله احد» را نخواند.
مسأله : خواندن سوره قل هوالله احد را به يك نفس، مكروه است. چنانكه خواندن حمد هم با يك نفس، مكروه است.
مسأله : سوره اى را كه در ركعت اوّل خوانده، مكروه است كه در ركعت دوم بخواند ولى اگر سوره قل هوالله احد را در هر دو ركعت بخواند مكروه نيست.
(ركـوع)
مسأله : در هر ركعت بعد از قرائت بايد به اندازه اى خم شود كه بتواند دست را به زانو بگذارد و اين عمل را ركوع مى گويند.
مسأله : اگر به اندازه ركوع خم شود ولى دستها را به زانو نگذارد خلاف احتياط است پس احتياط آن است كه دستها را به روى زانو بگذارد گرچه ظاهر اين است كه
( صفحه 172 )
واجب نيست.
مسأله : هرگاه ركوع را به طور غير معمول بجا آورد مثلاً به چپ يا راست خم شود اگرچه دستهاى او به زانو برسد صحيح نيست.
مسأله : قيام متصل به ركوع واجب و ركن است يعنى اين كه نمازگزار بايد از حالت ايستاده با قصد ركوع براى ركوع خم شود لذا اگر به قصد كار ديگرى خم شود مثلاً براى برداشتن چيزى يا به قصد سجده خم شود و متوجه شود كه ركوع نكرده در اين صورت بايد مستقيم بايستد و بعد به ركوع برود و اگر قبل از ايستادن ركوع به جا آورد چون قيام متصل به ركوع را مراعات نكرده نمازش باطل است.
مسأله : خم شدن بايد به قصد ركوع باشد پس اگر به قصد كار ديگرى مثلاً براى كشتن جانور خم شود نمى تواند آن را ركوع حساب كند بلكه بايد بايستد و دوباره براى ركوع خم شود و به واسطه اين عمل، ركن زياد نشده و نماز باطل نمى شود.
مسأله : كسى كه دست يا زانوى او با دست و زانوى ديگران فرق دارد مثلاً دستش خيلى بلند است كه اگر كمى خم شود به زانو مى رسد يا زانوى او پائين تر از مردم ديگر است كه بايد خيلى خم شود تا دستش به زانو برسد بايد به اندازه معمول خم شود.
مسأله : كسى كه نشسته ركوع مى كند بايد به قدرى خم شود كه صورتش مقابل زانوها برسد و بهتر است به قدرى خم شود كه صورت نزديك جاى سجده برسد.
مسأله : انسان هر ذكرى در ركوع بگويد كافى است ولى بايد از سه مرتبه «سبحان الله» يا يك مرتبه «سبحان ربى العظيم وبحمده» كمتر نباشد.
مسأله : ذكر ركوع بايد دنبال هم و به عربى صحيح گفته شود و مستحب است آن را سه يا پنج يا هفت مرتبه بلكه بيشتر بگويند.
مسأله : در ركوع بايد به مقدار ذكر واجب بدن آرام باشد و در ذكر مستحب هم اگر آن را به قصد ذكرى كه براى ركوع دستور داده اند بگويند بنابر احتياط واجب بايد بدن آرام باشد.
مسأله : اگر موقعى كه ذكر واجب ركوع را مى گويد بى اختيار به قدرى حركت كند كه از حال آرام بودن بدن، خارج شود بنابر احتياط واجب بعد از آرام گرفتن بدن دوباره
( صفحه 173 )
ذكر را بگويد ولى اگر كمى حركت كند كه از حال آرام بودن بدن خارج نشود يا انگشتان را حركت دهد اشكال ندارد.
مسأله : اگر پيش از آنكه به مقدار ركوع خم شود و بدن آرام گيرد عمداً ذكر ركوع را بگويد نمازش باطل است.
مسأله : اگر پيش از تمام شدن ذكر واجب عمداً سر از ركوع بردارد نمازش باطل است و اگر سهواً سر بردارد چنانچه پيش از آنكه از حال ركوع خارج شود يادش بيايد كه ذكر ركوع را تمام نكرده، بايد در حال آرامى بدن دوباره ذكر را بگويد و اگر بعد از آنكه از حال ركوع خارج شد يادش بيايد نماز او صحيح است.
مسأله : اگر نتواند به مقدار ذكر در ركوع بماند، در صورتى كه بتواند پيش از آنكه از حد ركوع بيرون رود ذكر را بگويد بايد در آن حال ذكر را بگويد و اگر نتواند بنابر احتياط در حال برخاستن ذكر را بگويد.
مسأله : اگر به واسطه مرض و مانند آن نتواند در ركوع آرام بگيرد، نماز صحيح است ولى بايد پيش از آنكه از حال ركوع خارج شود ذكر واجب يعنى «سُبْحانَ رَبِّىَ الْعَظيمِ وَبِحَمْدِهِ» يا سه مرتبه «سُبْحانَ اللهِ» را بگويد.
مسأله : هرگاه نتواند به اندازه ركوع خم شود بايد به چيزى تكيه دهد و ركوع كند و اگر موقعى هم كه تكيه داده نتواند به طور معمول ركوع كند بايد به هر اندازه مى تواند خم شود و اگر هيچ نتواند خم شود بايد موقع ركوع بنشيند و نشسته ركوع كند و احتياط مستحب آن است كه نماز ديگرى هم بخواند و براى ركوع آن با سر اشاره نمايد.
مسأله : كسى كه مى تواند ايستاده نماز بخواند اگر در حال ايستاده يا نشسته نتواند ركوع كند بايد ايستاده نماز بخواند و براى ركوع با سر اشاره كند و اگر نتواند اشاره كند بايد به نيت ركوع چشم ها را هم بگذارد و ذكر آن را بگويد و به نيت برخاستن از ركوع چشمها را باز كند و اگر از اين هم عاجز است بايد در قلب نيت ركوع كند و ذكر آن را بگويد.
مسأله : كسى كه نمى تواند ايستاده يا نشسته ركوع كند و براى ركوع فقط مى تواند در حالى كه نشسته است كمى خم شود يا در حالى كه ايستاده است با سر اشاره كند