جستجو در تأليفات معظم له
 

قرآن، حديث، دعا
زندگينامه
کتابخانه
احکام و فتاوا
دروس
اخبار
ديدارها و ملاقات ها
پيامها
فعاليتهاى فرهنگى
کتابخانه تخصصى فقهى
نگارخانه
پايگاه هاى مرتبط
مناسبتها
معرفى و اخبار دفاتر
صفحه اصلي  

كتابخانه فقه رساله توضيح المسائل
صفحات بعد
صفحات قبل
( صفحه 193 )

او را نداشته جواب دهد، باز هم جواب سلام او بر آن عدّه واجب است.

مسأله : اگر به عدّه اى سلام كند و كسى كه بين آنها مشغول نماز است شك كند كه سلام كننده قصد سلام كردن به او را هم داشته يا نه، نبايد جواب بدهد، و همچنين است اگر بداند كه قصد او را هم داشته ولى ديگرى جواب سلام را بدهد. امّا اگر بداند كه قصد او را هم داشته و ديگرى جواب ندهد بايد جواب او را بدهد.

مسأله : سلام كردن مستحب است و خيلى سفارش شده است كه سواره به پياده و ايستاده به نشسته و كوچكتر به بزرگتر سلام كند.

مسأله : اگر دو نفر با هم به يكديگر سلام كنند بر هر يك واجب است جواب سلام ديگرى را بدهد.

مسأله : در غير نماز، مستحب است جواب سلام را بهتر از سلام بگويد مثلاً اگر كسى گفت: «سَلامٌ عليكم» در جواب بگويد: سَلامٌ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَةُ الله.

هفتم: از مبطلات نماز خنده با صدا و مدّو ترجيع است، و نيز بنابر احتياط واجب هر نوع خنده با صدا اگر عمدى باشد و چنانچه سهواً هم با صدا بخندد به طورى كه صورت نماز از بين برود نماز باطل است ولى لبخند نماز را باطل نمى كند.

مسأله : اگر براى جلوگيرى از صداى خنده حالش تغيير كند، مثلاً رنگش سرخ شد چنانچه به حدّى باشد كه از صورت نمازگزار خارج شود نمازش باطل است.

هشتم: از مبطلات نماز آن است كه براى كار دنيا عمداً با صدا گريه كند، و احتياط واجب آن است كه براى كار دنيا بى صدا هم گريه نكند، ولى اگر از ترس خدا يا براى آخرت گريه كند، آهسته باشد يا بلند اشكال ندارد، بلكه از بهترين اعمال است.

نهم: از مبطلات نمازكارى است كه صورت نماز رابهم بزندمثل دست زدن، رقصيدن و به هوا پريدن و مانند اينها، كم باشد يا زياد، عمداً باشد يا از روى فراموشى فرقى ندارد. ولى كارى كه صورت نماز را بهم نزند مثل اشاره كردن به دست اشكال ندارد.

مسأله : اگر در بين نماز به قدرى ساكت بماند كه از صورت نمازگزار خارج شود نمازش باطل مى شود.

مسأله : اگر در بين نماز كارى انجام دهد يا مدّتى ساكت شود و شك كند كه نماز

( صفحه 194 )

بهم خورده يا نه، نمازش صحيح است.

دهم: از مبطلات نماز خوردن و آشاميدن است، اگر در نماز طورى بخورد يا بياشامد كه صورت نماز بهم بخورد نمازش باطل مى شود حتّى اگر صورت نماز بهم نخورد بنابر احتياط واجب نماز باطل مى شود.

مسأله : اگر در بين نماز، ذرّاتى از غذا كه در دهان يا لاى دندانها باقيمانده فرو ببرد نماز را باطل نمى كند. ولى اگر قند يا شكر و مانند اينها در دهان مانده باشد و مقصودش آن باشد كه در حال نماز كم كم آب شود و فرو رود نمازش اشكال پيدا مى كند.

يازدهم: از مبطلات نماز شك در ركعتهاى نماز دو ركعتى يا سه ركعتى يا شك در دو ركعت اوّل نمازهاى چهار ركعتى است.

دوازدهم: از مبطلات نماز آن است كه ركن نماز را عمداً يا سهواً كم يا زياد كند، يا چيزى را كه ركن نيست عمداً كم يا زياد نمايد.

مسأله : اگر بعد از نماز شك كند كه در بين نماز كارى كه نماز را باطل مى كند انجام داده يا نه نمازش صحيح است.

(چيزهايى كه در نماز مكروه است)

مسأله : مكروه است در نماز صورت را كمى به طرف راست يا چپ بگرداند و چشمها را هم بگذارد يا به طرف راست يا چپ بگرداند و با ريش و دست خود بازى كند و انگشتها را داخل هم نمايد و آب دهان بيندازد و به خط قرآن يا كتاب يا خط انگشترى نگاه كند، ونيز مكروه است در موقع خواندن حمد وسوره و گفتن ذكر، براى شنيدن حرف كسى ساكت شود، بلكه هر كارى كه خضوع و خشوع را از بين ببرد مكروه مى باشد.

مسأله : موقعى كه انسان خوابش مى آيد و نيز موقع خوددارى كردن از بول و غائط، مكروه است نماز بخواند، و همچنين پوشيدن جوراب تنگ كه پا را فشار دهد در نماز مكروه مى باشد، و غير از اينها مكروهات ديگرى هم در كتابهاى مفصّل فقهى گفته شده است.

( صفحه 195 )

(مواردى كه مى توان نماز واجب را شكست)

مسأله : شكستن نماز واجب از روى اختيار حرام است، ولى براى حفظ جان و مال و جلوگيرى از ضرر مالى يا بدنى مانعى ندارد.

مسأله : اگر حفظ جان خود يا كسى كه حفظ جان او واجب است يا حفظ مالى كه نگهدارى آن واجب مى باشد بدون شكستن نماز ممكن نباشد بايد نماز را بشكند، ولى شكستن نماز براى مالى كه اهميّت ندارد مكروه است.

مسأله : اگر در وسعت وقت مشغول نماز باشد و طلبكار، طلب خود را از او مطالبه كند چنانچه بتواند در بين نماز طلب او را بدهد، بايد در همان حال بپردازد و اگر بدون شكستن نماز، دادن طلب او ممكن نيست بايد نماز را بشكند و طلب او را بدهد، بعد نماز را بخواند.

مسأله : اگر در بين نماز بفهمد كه مسجد نجس است، چنانچه وقت تنگ باشد بايد نماز را تمام كند، و اگر وقت وسعت دارد و تطهير مسجد نماز را بهم نمى زند بايد در بين نماز تطهير كند، بعد بقيّه نماز را بخواند و اگر نماز را بهم مى زند بايد نماز را بشكند و مسجد را تطهير نمايد بعد نماز را بخواند.

مسأله : كسى كه بايد نماز را بشكند، اگر نماز را تمام كند معصيت كرده ولى نماز او صحيح است اگرچه احتياط مستحب آن است كه دوباره بخواند.

مسأله : اگر پيش از آنكه به اندازه ركوع خم شود، يادش بيايد كه اذان و اقامه را فراموش كرده، چنانچه وقت نماز وسعت دارد، مستحب است براى گفتن آنها نماز را بشكند.

شكيّات نماز

شكيّات نماز 23 قسم است: هشت قسم آن شكهائى است كه نماز را باطل مى كند و به شش قسم آن نبايد اعتنا كرد و نه قسم ديگر آن صحيح است.

( صفحه 196 )

(شكهاى مبطِل)

مسأله : شك هايى كه نماز را باطل مى كند از اين قرار است:

اوّل: شك در شماره ركعتهاى نماز دو ركعتى مثل نماز صبح و نماز مسافر، ولى شك درشماره ركعتهاى نمازمستحب دوركعتى وبعضى نمازهاى احتياط، نمازراباطل نمى كند.

دوّم: شك در شماره ركعتهاى نماز سه ركعتى.

سوّم: آنكه در نماز چهار ركعتى شك كند كه يك ركعت خوانده يا بيشتر.

چهارم: آنكه در نمازچهار ركعتى پيش ازتمام شدن سجده دوّم شك كند كه دو ركعت خوانده يا بيشتر (براى تفصيل اين مسأله به صورت چهارم شكهاى صحيح مراجعه شود).

پنجم: شك بين دو و پنج ركعت يا دو و بيشتر از پنج ركعت.

ششم: شك بين سه و شش ركعت يا سه و بيشتر از شش ركعت.

هفتم: شك در ركعتهاى نماز به صورتى كه نداند چند ركعت خوانده است.

هشتم: شك بين چهار و شش ركعت يا چهار و بيشتر از شش ركعت چه پيش از تمام شدن سجده دوم باشد يا بعد از آن، ولى اگر بعد از سجده دوّم شك بين چهار و شش ركعت و چهار و بيشتر از شش براى او پيش آيد احتياط مستحب آن است كه بنا را بر چهار بگذارد و نماز را تمام كند و بعد از آن دو سجده سهو به جا آورد و نماز را هم دوباره بخواند.

مسأله : هرگاه براى نمازگزار شك پيدا شود بايد مقدارى فكر كند تا شايد شك او برطرف شود لذا اگر شك او برطرف شد و نسبت به يك طرف يقين يا گمان پيدا كرد بنا را بر آن گذاشته و نماز را ادامه دهد و نمازش صحيح است و اگر با مقدارى فكر كردن چيزى يادش نيامد و به شك خود باقى ماند و اصطلاحاً شك مستقر شد بايد به وظيفه شاك عمل كند. و اگر يكى از شك هاى مبطل مستقر شد نماز را قطع كند و در اينجا قطع نماز حرام نيست.

(شكهايى كه نبايد به آنها اعتنا كرد)

مسأله : شكهائى كه نبايد به آنها اعتنا كرد از اين قرار است:

( صفحه 197 )

اوّل: شك در چيزى كه محل بجا آوردن آن گذشته است.

دوّم: شك بعد از سلام.

سوّم: شك بعد از گذشتن وقت نماز.

چهارم: شك كثيرالشّك يعنى كسى كه زياد شك مى كند.

پنجم: شك امام و مأموم.

ششم: شك در نماز مستحبّى.

(1  ـ شك در چيزى كه محل آن گذشته است)

مسأله : اگر در بين نماز شك كند كه يكى از كارهاى واجب آن را انجام داده يا نه مثلاً شك كند كه حمد را خوانده يا نه چنانچه مشغول كارى كه بايد بعد از آن انجام دهديا مستحب است انجام دهد نشده باشد; بايد آنچه را كه در انجام آن شك كرده بجا آورد، و اگر مشغول كارى كه بايد يا مستحب است بعد از آن انجام دهد شده، به شك خود اعتنا نكند.

مسأله : اگر در بين خواندن آيه اى شك كند كه آيه پيش از آن را خوانده يا نه و يا وقتى آخر آيه را مى خواند شك كند كه اول آن را خوانده يا نه بايد به شك خود اعتنا نكند.

مسأله : اگر بعد از ركوع يا سجود شك كند كه كارهاى واجب آن مانند ذكر و آرام بودن بدن را انجام داده يا نه بايد به شك خود اعتنا نكند.

مسأله : اگر در حالى كه به سجده مى رود شك كند كه ركوع كرده يا نه يا شك كند كه بعد از ركوع ايستاده يا نه به شك خود اعتنا نكند.

مسأله : اگر در حال برخاستن شك كند كه تشهد را به جا آورده يا نه، به شك خود اعتنا نكند، ولى اگر شك كند كه سجده را بجا آورده يا نه بايد برگردد و بجا آورد.

مسأله : كسى كه نشسته يا خوابيده نماز مى خواند اگر موقعى كه حمد يا تسبيحات مى خواند شك كند كه سجده يا تشهد را بجا آورده يا نه بايد به شك خود اعتنا نكند و اگر پيش از آنكه مشغول حمد يا تسبيحات شود شك كند كه سجده يا تشهد را بجا آورده يا نه بايد بجا آورد.