جستجو در تأليفات معظم له
 

قرآن، حديث، دعا
زندگينامه
کتابخانه
احکام و فتاوا
دروس
اخبار
ديدارها و ملاقات ها
پيامها
فعاليتهاى فرهنگى
کتابخانه تخصصى فقهى
نگارخانه
پايگاه هاى مرتبط
مناسبتها
معرفى و اخبار دفاتر
صفحه اصلي  

كتابخانه فقه رساله توضيح المسائل
صفحات بعد
صفحات قبل
( صفحه 274 )

مسأله : اگر در روزه مستحب يا واجب غير رمضان و قضاى آن تا اذان صبح جنب بماند روزه اش صحيح است چه وقت آن معين باشد و چه نباشد.

مسأله : اگر زن پيش از اذان صبح از حيض يا نفاس پاك شود و عمداً غسل نكند يا اگر وظيفه او تيمم است عمداً تيمم نكند روزه اش در ماه رمضان يا قضاى آن باطل است و احتياط مستحب آن است كه در روزه هاى واجب و مستحب ديگر هم اين امر رعايت شود.

مسأله : اگر زن پيش از اذان صبح از حيض يا نفاس پاك شود و براى غسل وقت نداشته باشد، چنانچه بخواهد روزه رمضان بگيرد با تيمم روزه اش صحيح است، و لازم نيست كه تا صبح بيدار بماند و اگر براى تيمم هم وقت نباشد به همان نحو روزه اش صحيح است.

مسأله : اگر زن بعد از اذان صبح از خون حيض يا نفاس پاك شود يا در بين روز خون حيض يا نفاس ببيند، اگر چه نزديك مغرب باشد روزه او باطل است.

مسأله : اگر زن غسل حيض يا نفاس را فراموش كند و بعد از يك روز يا چند روز يادش بيايد روزه هائى كه گرفته صحيح است، و بنابر احتياط مستحب قضاى آنرا نيز بگيرد.

مسأله : اگر زن پيش از اذان صبح از حيض يا نفاس پاك شود و در غسل كردن كوتاهى كند، و تا اذان غسل نكند، و در تنگى وقت تيمم هم نكند روزه اش در ماه رمضان باطل است، ولى چنانچه كوتاهى نكند مثلاً منتظر باشد كه حمام، زنانه شود، اگر چه سه مرتبه بخوابد و تا اذان غسل نكند در صورتى كه تيمم كند روزه او صحيح است.

مسأله : اگر زنى كه در حال استحاضه است غسلهاى خود را به تفصيلى كه در احكام استحاضه گفته شد بجا آورده روزه او صحيح است.

مسأله : كسى كه مس ميت كرده يعنى جائى از بدن خود را به بدن ميت رسانده مى تواند بدون غسل مس ميت روزه بگيرد، و اگر در حال روزه هم ميت را مس نمايد روزه او باطل نمى شود.

( صفحه 275 )

(9 ـ اماله كردن)

مسأله : اماله كردن با چيزهاى روان اگر چه از روى ناچارى و براى معالجه باشد روزه را باطل مى كند، ولى استعمال شيافهاى غير روان كه براى معالجه است اشكال ندارد، و احتياط مستحب است كه از استعمال آنها نيز خوددارى كند و احتياط مستحب آن است كه از چيزى كه جامد و مايع بودن آن مشكوك است اجتناب كند.

(10 ـ قى كردن عمدى)

مسأله : هرگاه روزه دار عمداً قى كند اگر چه بواسطه مرض و مانند آن ناچار باشد، روزه اش باطل مى شود، ولى اگر سهواً يا بى اختيار قى كند اشكال ندارد.

مسأله : اگر در شب چيزى بخورد كه مى داند بواسطه خوردن آن در روز بى اختيار قى مى كند; به احتياط واجب روزه او باطل مى شود.

مسأله : اگر روزه دار بتواند از قى كردن خوددارى كند چنانچه براى او ضرر و مشقت نداشته باشد، بايد خوددارى نمايد.

مسأله : اگر مگس در گلوى روزه دار برود چنانچه بقدرى پائين رود كه به فرو بردن آن خوردن نمى گويند لازم نيست آنرا بيرون آورد، و روزه او صحيح است و اگر به اين مقدار پائين نرود، و بيرون آوردن آن ممكن باشد بايد آنرا بيرون آورد و اگر باعث قى كردن شود، روزه او باطل مى شود.

مسأله : اگر سهواً چيزى را فرو ببرد، و پيش از رسيدن به شكم يادش بيايد كه روزه است، چنانچه بقدرى پائين رفته باشد كه اگر آنرا داخل شكم كند خوردن نمى گويند لازم نيست آنرا بيرون آورد و روزه او صحيح است و اگر به وسط يا ابتداء حلق رسيده باشد بايد آنرا بيرون آورد، و در اين مورد قى كردن صدق نمى كند.

مسأله : اگر يقين داشته باشد كه بواسطه آروغ زدن چيزى از گلو بيرون مى آيد نبايد عمداً آروغ بزند، ولى اگر يقين نداشته باشد اشكال ندارد.

مسأله : اگر آروغ بزند و بدون اختيار چيزى در گلو يا دهانش بيايد، بايد آنرا

( صفحه 276 )

بيرون بريزد، و اگر بى اختيار فرو رود اشكال ندارد، و احتياط مستحب آن است كه قضاى آنرا نيز بجا آورد.

(احكام چيزهايى كه روزه را باطل مى كند)

مسأله : اگر انسان عمداً و از روى اختيار كارى كه روزه را باطل مى كند انجام دهد روزه او باطل مى شود، و چنانچه از روى عمد نباشد اشكال ندارد، و فرقى نمى كند بين روزه ماه رمضان و غير آن و بين روزه واجب و مستحب، ولى جنب اگر بخوابد و به تفصيلى كه در مسأله (1679) گفته شد تا اذان صبح غسل نكند روزه او باطل است.

مسأله : اگر روزه دار سهواً يكى از كارهايى كه روزه را باطل مى كند انجام دهد، و بخيال اين كه روزه اش باطل شده، عمداً دوباره يكى از آنها را بجا آورد روزه او باطل مى شود.

مسأله : اگر چيزى بزور در گلوى روزه دار بريزند يا سر او را بزور در آب فرو برند، روزه او باطل نمى شود، ولى اگر مجبورش كنند كه روزه خود را باطل كند مثلا به او بگويند اگر غذا نخورى ضرر مالى يا جانى بتو مى زنيم، و خودش براى جلوگيرى از ضرر چيزى بخورد روزه او باطل مى شود.

مسأله : روزه دار نبايد جايى برود كه مى داند چيزى در گلويش مى ريزند يا مجبورش مى كنند كه خودش روزه خود را باطل كند، امّا اگر قصد رفتن كند و نرود، يا بعد از رفتن چيزى بخوردش ندهند روزه او صحيح است و چنانچه از روى ناچارى كارى كه روزه را باطل مى كند انجام دهد و از اوّل هم بداند كه ناچار مى شود، روزه او باطل مى شود.

(آنچه براى روزه دار مكروه است)

مسأله : چند چيز براى روزه دار مكروه است، و از آن جمله است: دوا ريختن به چشم، و سرمه كشيدن در صورتى كه مزّه يا بوى آن بحلق برسد، انجام دادن هر كارى كه مانند خون گرفتن و حمام رفتن باعث ضعف مى شود، أنفيه كشيدن اگر نداند كه بحلق

( صفحه 277 )

مى رسد و اگر بداند بحلق مى رسد جايز نيست، بو كردن گياههاى معطّر، نشستن زن در آب، استعمال شياف، تر كردن لباس كه در بدن است، كشيدن دندان و هر كارى كه بواسطه آن از دهان خون بيايد، مسواك كردن به وسيله چوب تر، و نيز مكروه است انسان بدون قصد بيرون آمدن منى، زن خود را ببوسد يا كارى كند كه شهوت خود را به حركت آورد، و مطمئن باشد كه با اين قبيل كارها از او منى بيرون نمى آيد و اگر اطمينان نداشته باشد كه منى بيرون نمى آيد در صورتى كه منى بيرون آيد روزه او باطل مى شود.

(جاهايى كه قضا و كفّاره واجب است)

مسأله : اگر در روزه رمضان عمداً قى كند فقط قضاى آنروز را بايد بگيرد و چنانچه در شب جنب شود و بتفصيلى كه در مسأله (1679) گفته شد; سه مرتبه بيدار شود و بخوابد و تا اذان صبح بيدار نشود، يا عمداً اماله كند، يا سر زير آب ببرد، يا دروغى را بخدا و پيغمبر (صلى الله عليه وآله وسلم) نسبت بدهد، بنابر احتياط واجب كفّاره هم بايد بدهد، ولى اگر غير از اينها كار ديگرى كه روزه را باطل مى كند عمداً انجام دهد، در صورتى كه مى دانسته آن كار روزه را باطل مى كند قضا و كفّاره بر او واجب است.

مسأله : اگر بواسطه ندانستن مسأله كارى انجام دهد كه روزه را باطل مى كند چنانچه جاهل مقصر بوده بنابر احتياط كفّاره بر او واجب مى شود و اگر جاهل قاصر بوده يعنى در ندانستن خود معذور بوده است مانند اين كه يقين داشته كه فلان چيز روزه را باطل نمى كند كفّاره بر او واجب نيست.

(كفّاره روزه)

مسأله : كسى كه كفّاره روزه رمضان بر او واجب است، بايد يك بنده آزاد كند، يا بدستورى كه در مسأله بعد گفته مى شود دو ماه روزه بگيرد يا شصت فقير را سير كند يا به هر كدام يك مد كه تقريباً ده سير است، طعام يعنى گندم يا جو و مانند اينها بدهد، و چنانچه برايش ممكن نباشد مخيّر است بين اينكه هيجده روز روزه بگيرد، و يا اينكه هر چند مد كه مى تواند بفقرا اطعام بدهد، و اگر نتواند بدهد، بايد استغفار كند اگر چه مثلا يك

( صفحه 278 )

مرتبه بگويد استغفر الله، و احتياط واجب آن است كه هر وقت بتواند كفّاره را بدهد.

مسأله : كسى كه مى خواهد دو ماه كفّاره روزه رمضان را بگيرد، بايد سى و يك روز آن را پى در پى بگيرد، و اگر بقيّه آن پى در پى نباشد اشكال ندارد.

مسأله : كسى كه مى خواهد دو ماه كفّاره روزه رمضان را بگيرد نبايد موقعى شروع كند كه در ميان سى و يك روز روزى باشد كه مانند عيد قربان روزه آن حرام است.

مسأله : كسى كه بايد پى در پى روزه بگيرد، اگر در بين آن بدون عذر يك روز، روزه نگيرد، يا وقتى شروع كند كه در بين آن بروزى برسد كه روزه آن واجب است، مثلا بروزى برسد كه نذر كرده آنروز را روزه بگيرد بايد روزه ها را از سر بگيرد.

مسأله : اگر در بين روزهائى كه بايد پى در پى روزه بگيرد عذرى مثل حيض يا نفاس يا سفرى كه در رفتن آن مجبور است; براى او پيش آيد، بعد از بر طرف شدن عذر واجب نيست روزه ها را از سر بگيرد بلكه بقيّه را بعد از بر طرف شدن عذر بجا مى آورد.

مسأله : اگر به چيز حرامى روزه خود را باطل كند، چه آن چيز أصلا حرام باشد مثل شراب و زنا يا به جهتى حرام شده باشد مثل نزديكى با عيال خود در حال حيض، بنابر احتياط واجب كفّاره جمع بر او واجب مى شود، يعنى بايد يك بنده آزاد كند، و دو ماه روزه بگيرد، و شصت فقير را سير كند، يا بهر كدام اينها يك مد طعام بدهد، و چنانچه هر سه برايش ممكن نباشد، هر كدام آنها ممكن است بايد انجام دهد.

مسأله : اگر روزه دار دروغى را بخدا و پيغمبر (صلى الله عليه وآله وسلم) نسبت دهد كه بنابر احتياط واجب كفاره دارد يك كفّاره بر او لازم است نه كفّاره جمع.

مسأله : اگر روزه دار در يك روز ماه رمضان چند مرتبه جماع كند بنابر احتياط واجب به همان اندازه كفّاره بر او واجب است، و نيز اگر جماعِ او حرام باشد بنابر احتياط واجب به همان اندازه كفّاره جمع واجب مى شود.

مسأله : اگر روزه دار در يك روز ماه رمضان چند مرتبه كارى كه روزه را باطل مى كند غير از جماع انجام دهد بنابر احتياط مستحب بايد به همان اندازه كه افطار كرده كفّاره بدهد. هر چند يك كفّاره كافى است.

مسأله : اگر روزه دار جماع حرام كند و بعد با حلال خود جماع نمايد ـ بنابر