جستجو در تأليفات معظم له
 

قرآن، حديث، دعا
زندگينامه
کتابخانه
احکام و فتاوا
دروس
اخبار
ديدارها و ملاقات ها
پيامها
فعاليتهاى فرهنگى
کتابخانه تخصصى فقهى
نگارخانه
پايگاه هاى مرتبط
مناسبتها
معرفى و اخبار دفاتر
صفحه اصلي  

كتابخانه فقه رساله توضيح المسائل
صفحات بعد
صفحات قبل
( صفحه 294 )

مسأله : اگر مالى را كه فقير به عنوان خمس و زكات گرفته از مخارج سالش زياد بيايد واجب نيست خمس آن را بدهد ولى اگر از مالى كه به او داده اند منفعتى ببرد مثلا از درختى كه بابت خمس به او داده اند ميوه اى بدست آورد و از مخارج سالش زياد بيايد، حكم نماء ارث را دارد كه قبلا گفته شد، و در مالى كه فقير به عنوان صدقه مستحبى گرفته احتياط واجب آن است كه خمس آن را بدهد.

مسأله : اگر با عين پول خمس نداده جنسى را بخرد يعنى به فروشنده بگويد اين جنس را با اين پول مى خرم چنانچه مجتهد جامع الشرائط معامله يك پنجم آن را اجازه بدهد معامله آن مقدار صحيح است و انسان بايد يك پنجم جنسى را كه خريده به مجتهد جامع الشرائط بدهد و اگر اجازه ندهد معامله آن مقدار باطل است. پس اگر پولى را كه فروشنده گرفته از بين نرفته مجتهد جامع الشرائط خمس همان پول را مى گيرد و اگر از بين رفته عوض خمس را از فروشنده يا خريدار مطالبه مى كند.

مسأله : اگر جنسى را بخرد و بعد از معامله قيمت آن را از پول خمس نداده بدهد معامله اى كه كرده صحيح است ولى چون از پولى كه خمس در آن است بفروشنده داده فروشنده بايد خمس آن را بدهد و به همان مقدار از خريدار طلب كار است و پولى را كه به فروشنده داده اگر از بين نرفته مجتهد جامع الشرائط پنج يك آن را مى گيرد و اگر از بين رفته عوض آن را از خريدار يا فروشنده مطالبه مى كند، و چنانچه جنسى را بخرد و هنگام معامله قصدش اين باشد با پولى كه خمس آن را نداده قيمت آن را بدهد بنابر احتياط واجب يك پنجم معامله نياز به اجازه حاكم شرع دارد. و چنانچه اجازه داد بنابر احتياط يك پنجم آن جنس را به حاكم شرع به عنوان خمس بدهد.

مسأله : اگر مالى را كه خمس آن داده نشده بخرد چنانچه مجتهد جامع الشرائط معامله پنج يك آن را اجازه ندهد معامله آن مقدار باطل است و مجتهد جامع الشرائط مى تواند پنج يك آن مال را بگيرد و اگر اجازه بدهد معامله صحيح است و خريدار بايد مقدار پنج يك پول آن را به مجتهد جامع الشرائط بدهد، و اگر به فروشنده داده مى تواند از او پس بگيرد.

مسأله : اگر چيزى را كه خمس آن داده نشده به كسى ببخشند پنج يك آن چيز

( صفحه 295 )

مال او نمى شود. و بايد خمس آن را بدهد.

مسأله : اگر كافر يا كسى كه به خمس اعتقادى ندارد چيزى را به انسان هديه بدهد انسان مالك آن مى شود و لازم نيست خمس آن را بدهد. بلى اگر آنچه را كه گرفته در طول سال صرف مؤونه او نشود و از درآمد سال او زياد بيايد بايد خمس آن را بپردازد.

مسأله : تاجر و كاسب و صنعتگر و مانند اينها كه در كسب آنها تدريجاً سود حاصل مى شود از وقتى كه شروع به كاسبى مى كنند يك سال كه بگذرد بايد خمس آنچه را كه از خرج سالشان زياد مى آيد بدهند و كسى كه شغلش كاسبى نيست مانند كشاورز كه دفعتاً سود به دستش مى آيد مبدأ سال خمسى وى از موقعى كه فايده برده است مى باشد.

مسأله : انسان مى تواند در بين سال هر وقت منفعتى بدستش آيد خمس آن را بدهد و جايز است دادن خمس را تا آخر سال تأخير بيندازد و اگر براى دادن خمس سال شمسى را ملاك شروع قرار دهد مانعى نيست.

مسأله : اگر كسى منفعتى بدست آورد و در بين سال بميرد بايد مخارج تا موقع مرگش را از آن منفعت كسر كنند و خمس باقيمانده را بدهد.

مسأله : اگر قيمت جنسى كه براى تجارت خريده بالا رود و آن را نفروشد و در بين سال قيمتش پائين آيد خمس مقدارى كه بالا رفته بر او واجب نيست ولى چنانچه بعد از رسيدن سال خمسى عمداً آن را نفروشد و قيمتش پايين بيايد خمس آن را بايد بدهد.

مسأله : اگر غير مال التجاره مالى داشته باشد كه خمسش را داده يا خمس ندارد چنانچه قيمتش بالا رود و آن را بفروشد مقدارى كه بر قيمتش اضافه شده خمس ندارد.

مسأله : اگر چيزى را با پول مخمس خريده تا از منافع آن استفاده كند مثلاً درختى خريده تا ميوه آن را بفروشد يا گاو خريده تا شير آن را بفروشد ميوه و نماى آن جزء درآمد سال او محسوب مى شود كه اگر تا آخر سال خمسى صرف مؤونه نشد بايد تخميس شود.

مسأله : اگر باغى احداث كند براى آنكه بعد از بالا رفتن قيمتش بفروشد ميوه و

( صفحه 296 )

نموّ درخت ها و زيادى قيمت باغ جزء درآمد سال او است و اگر صرف مؤونه نشد بايد خمس آن را بدهد. ولى اگر قصدش اين باشد كه ميوه آن را بفروشد بايد خمس ميوه را اگر صرف مؤونه او نشود بدهد. و اصل باغ حكم سرمايه را دارد كه بايد طبق احكام خمس سرمايه تخميس شود.

مسأله : اگر درخت بيد و چنار بكارد يا قالى بزند جزء درآمد سالى است كه وقت فروش آنها است لذا اگر در آن سال صرف مؤونه نشد و عين يا پول آن باقى ماند در آخر سال بايد تخميس شود. شاخه ها يا منافعى كه معمولاً در هر سال از آن استفاده مى كنند جزء درآمد همان سال محسوب مى شود كه اگر تا آخر سال باقى ماند بايد تخميس شود.

مسأله : كسى كه چند رشته كسب دارد مثلا اجاره ملك مى گيرد و خريد و فروش و زراعت هم مى كند بايد خمس آنچه را در آخر سال از مخارج او زياد مى آيد بدهد، و چنانچه از يك رشته نفع ببرد و از رشته ديگر ضرر كند، مى تواند ضرر يكى را با نفع ديگرى جبران نمايد گرچه احتياط در ترك آن است و نيز اگر دو تجارت داشته باشد مى تواند ضرر يكى را با نفع ديگرى جبران نمايد.

مسأله : اگر غير از سرمايه چيز ديگرى از مالهاى او از بين برود نمى تواند از منفعتى كه بدستش مى آيد آن چيز را تهيه كند، ولى اگر در همان سال به آن چيز احتياج داشته باشد مى تواند در بين سال از منافع كسب، آن چيز را تهيه نمايد.

مسأله : خرجهائى را كه انسان براى بدست آوردن فايده مى كند مانند دلاّلى و حمّالى مى تواند جزء مخارج ساليانه حساب نمايد.

مسأله : آنچه از منافع كسب در بين سال به مصرف خوراك و پوشاك و اثاثيه و خريد منزل و عروسى و جهيزيّه دختر و زيارت و مانند اينها مى رساند در صورتى كه از شان او زياد نباشد و در وقتى تهيه شود كه معمولا تهيّه آن مورد حاجت است و زياده روى نكرده باشد خمس ندارد.

مسأله : مالى را كه انسان به مصرف نذر و كفاره مى رساند جزء مخارج ساليانه

( صفحه 297 )

است، و نيز مالى را كه به كسى مى بخشد يا جايزه مى دهد در صورتى كه از شأن او زياد نباشد از مخارج ساليانه حساب مى شود.

مسأله : اگر انسان نتواند يك جا جهيزيّه دختر را تهيه كند و مجبور باشد كه هر سال مقدارى از آن را تهيه نمايد و يا در شهرى باشد كه معمولا هر سال مقدارى از جهيزيّه دختر را تهيه مى كنند و تهيه آن مورد حاجت باشد چنانچه در بين سال از منافع آن سال جهيزيّه بخرد خمس آن را لازم نيست بدهد و همين طور اگر براى تهيه جهيزيه مجبور باشد پول پس انداز كند.

مسأله : مالى را كه خرج سفر حج و زيارتهاى ديگر مى كند اگر مانند مركب سوارى باشد كه عين آن باقى است و از منفعت آن استفاده شده، از مخارج سالى حساب مى شود كه در آن سال شروع به مسافرت كرده اگر چه سفر او تا مقدارى از سال بعد طول بكشد، ولى اگر مثل خوراكى ها از بين رفتنى باشد بايد خمس مقدارى را كه سر سال خمسى باقى مانده بدهد.

مسأله : كسى كه از كسب و تجارت فايده اى برده اگر مال ديگرى هم دارد كه خمس آن واجب نيست مى تواند مخارج سال خود را فقط از فايده كسب حساب كند.

مسأله : اگر از منفعت كسب، آذوقه اى كه براى مصرف سالش خريده در آخر سال زياد بيايد بايد خمس آن را بدهد، و چنانچه بخواهد قيمت آن را بدهد در صورتى كه قيمتش از وقتى كه خريده زياد شده باشد بايد قيمت آخر سال را حساب كند.

مسأله : اگر از درآمد سال و منفعت كسب (بدون پرداخت خمس) وسيله اى كه مورد نياز اوست بخرد و استفاده كند و در همان سال احتياجش برطرف شود و تا آخر سال خمسى بماند واجب است خمس آن را بدهد. و اگر احتياجش به اين وسيله در سال هاى برطرف شود (يعنى در طول سال خريد به آن احتياج داشته) لازم نيست خمس آن را بدهد. زيور آلات زنانه هم همين حكم را دارد يعنى اگر سال پس از خريد ديگر به آن نياز نداشته باشد يا وقت زينت آنها گذشته باشد لازم نيست خمس آن را بدهد.

مسأله : اگر در يك سال منفعتى نبرد نمى تواند مخارج آن سال را از منفعتى كه در سال بعد ميبرد كسر نمايد.

( صفحه 298 )

مسأله : اگر در اول سال خمسى منفعتى به دست نياورند و از سرمايه خود خرج كنند يا قرض كند و خرج كند و بعد درآمدى كسب كنند مى توانند مقدارى را كه در اول سال صرف مؤونه آنها شده از آن كسر كنند.

مسأله : به طور كلى قرض داشتن مانع تعلق خمس نمى شود.

1 ـ مثلاً كسى كه يك ميليون تومان قرض دارد اگر سر سال خمسى يك ميليون تومان درآمد مازاد داشته باشد بايد خمس آن را بدهد و نمى تواند آن را بابت بدهى خود كسر كند.

2 ـ اگر عين پولى كه قرض كرده موجود باشد يا آن را تبديل به چيز ديگرى كرده باشد لازم نيست خمس آن را بدهد.

3 ـ اگر عين پولى كه قرض كرده موجود باشد يا آن را تبديل به چيز ديگرى كرده باشد كه مؤونه او نيست چنانچه مقدارى از قرض خود يا تمام آن را از درآمد خود باز پرداخت كرده باشد بايد به ميزان باز پرداخت خمس آن را بپردازد.

4 ـ اگر مبلغى را كه خرج كرده صرف مؤونه خود كرده باشد يا تلف شده باشد مى تواند از درآمد سال بدون پرداخت خمس قرض خود ادا كند.

مسأله : اگر در تمام سال منفعتى نبرد و براى مخارج خود قرض كند نمى تواند از منافع سالهاى بعد مقدار قرض خود را كسر نمايد. و در اين صورت مى تواند قرض خود را از ارباح اثناء سال اداء نمايد و به آن مقدار، خمس تعلق نمى گيرد.

مسأله : اگر براى زياد كردن مال يا خريدن ملكى كه به آن احتياج ندارد قرض كند دادن آن قرض از مخارج زندگى كه خمس به آن تعلق نمى گيرد حساب نمى شود، ولى اگر مالى را كه قرض كرده و چيزى را كه از قرض خريده از بين برود اداى قرض جزو مخارج سال حساب مى شود و خمس ندارد.

مسأله : انسان مى تواند خمس هر چيز را از همان چيز يا قيمت آن را بدهد و امّا اگر جنس ديگر بخواهد بدهد محلّ اشكال است مگر آنكه با اجازه مجتهد جامع الشرائط باشد.

مسأله : تا خمس مال را ندهد نمى تواند در آن مال تصرّف كند اگر چه قصد دادن