جستجو در تأليفات معظم له
 

قرآن، حديث، دعا
زندگينامه
کتابخانه
احکام و فتاوا
دروس
اخبار
ديدارها و ملاقات ها
پيامها
فعاليتهاى فرهنگى
کتابخانه تخصصى فقهى
نگارخانه
پايگاه هاى مرتبط
مناسبتها
معرفى و اخبار دفاتر
صفحه اصلي  

كتابخانه فقه رساله توضيح المسائل
صفحات بعد
صفحات قبل
( صفحه 42 )

به قصد وضو بريزد يك مرتبه حساب مى شود چه قصد بكند يك مرتبه را، يا قصد نكند.

مسأله : بعد از شستن هر دو دست بايد جلوى سر را با ترى آب وضو كه در دست مانده مسح كند، و لازم نيست با دست راست باشد يا از بالا به پائين مسح نمايد.

مسأله : يك قسمت از چهار قسمت سر كه مقابل پيشانى است جاى مسح مى باشد، و هر جاى اين قسمت را به هر اندازه مسح كند كافى است، اگرچه احتياط مستحب آن است كه از درازا به اندازه درازاى يك انگشت و از پهنا به اندازه سه انگشت بسته، مسح نمايد.

مسأله : لازم نيست مسح سر بر پوست آن باشد بلكه بر موى جلوى سر هم صحيح است. ولى كسى كه موى جلوى سر او به اندازه اى بلند است كه اگر مثلاً شانه كند روى قسمتى از پيشانى مى ريزد، يا به جاهاى ديگر سر مى رسد، بايد بيخ موها را مسح كند، يا فرق سر را باز كرده پوست سر را مسح نمايد، و اگر موهايى را كه به صورت مى ريزد يا به جاهاى ديگر سر مى رسد جلوى سر جمع كند و بر آنها مسح نمايد، يا بر موى جاهاى ديگر سر، كه جلوى آن آمده مسح كند باطل است.

مسأله : بعد از مسح سر بايد با ترى آب وضو كه در دست مانده روى پاها را از سر يكى از انگشتها تا برآمدگى روى پا مسح كند.

مسأله : پهناى مسح پا به هر اندازه باشد كافى است، ولى احتياط مستحب آن است كه با تمام كف دست، روى پا را مسح كند.

مسأله : بنا براحتياط واجب بايد در مسح پا دست را بر سر انگشتها بگذارد و روى پارا به تدريج مسح كند واگر همه دست را روى پا بگذارد و كمى بكشد صحيح نمى باشد.

مسأله : در مسح سر و روى پا بايد دست را روى آنها بكشد، و اگر دست را نگهدارد و سر يا پا را بكشد وضو باطل است، ولى اگر موقعى كه دست را مى كشد سر يا پا مختصرى حركت كند اشكال ندارد.

مسأله : جاى مسح بايد خشك باشد. و اگر به قدرى تر باشد كه رطوبت كف دست به آن اثر نكند مسح باطل است. ولى اگر ترى آن به قدرى كم باشد كه رطوبتى كه

( صفحه 43 )

بعد از مسح در آن ديده مى شود بگويند فقط از ترى كف دست است اشكال ندارد.

مسأله : اگر براى مسح، رطوبتى در كف دست نمانده باشد نمى تواند دست را با آب خارج تر كند، بلكه بايد از اعضاى ديگر وضو رطوبت بگيرد و با آن مسح نمايد.

مسأله : اگر رطوبت كف دست فقط به اندازه مسح سر باشد، مى تواند سر را با همان رطوبت مسح كند، و براى مسح پاها از اعضاء ديگر وضو رطوبت بگيرد.

مسأله : مسح كردن از روى جوراب و كفش باطل است، ولى اگر به واسطه سرماى شديد يا ترس از دزد و درنده و مانند اينها نتواند كفش يا جوراب را بيرون آورد، مسح كردن بر آنها اشكال ندارد، و اگر روى كفش نجس باشد بايد چيز پاكى بر آن بيندازد و بر آن چيز مسح كند.

مسأله : اگر روى پا نجس باشد و نتواند براى مسح، آن را آب بكشد بايد تيمم نمايد.

(وضوى ارتماسى)

مسأله : وضوى ارتماسى آن است كه انسان صورت و دستها را به قصد وضو، با مراعات شستن از بالا به پايين در آب فرو برد و يا آنها را در آب فرو برد و به قصد وضو بيرون آورد و اگر موقعى كه دستها را در آب فرو مى برد نيّت وضوء كند و تا وقتى كه آنها را از آب بيرون مى آورد و ريزش آب تمام مى شود به قصد وضوء باشد وضوى او صحيح است.

مسأله : در وضوى ارتماسى هم بايد صورت و دستها از بالا به پايين شسته شود، پس اگر وقتى كه صورت و دستها را در آب فرو مى برد قصد وضو كند بايد صورت را از طرف پيشانى و دستها را از طرف آرنج در آب فرو برد و اگر موقع بيرون آوردن از آب قصد وضو كند، بايد صورت را از طرف پيشانى و دستها را از طرف آرنج بيرون آورد.

مسأله : اگر وضوى بعضى از اعضاء را ارتماسى و بعضى را غير ارتماسى انجام دهد اشكالى ندارد.

( صفحه 44 )

(دعاهايى كه موقع وضو گرفتن مستحب است)

مسأله : كسى كه وضو مى گيرد مستحب است موقعى كه نگاهش به آب مى افتد بگويد: «بِسْمِ اللهِ وبِاللهِ وَالْحَمْدُللهِ الّذى جَعَلَ الْماءَ طَهوُراً وَلَم يَجْعَلْهُ نَجِساً» و موقعى كه پيش از وضو دست خود را مى شويد بگويد: « اللّهمَّ اجْعَلنى مِنَ التّوّابِينَ وَاجْعَلْنِى مِنَ المُتَطَهِّرينَ» و در وقت مضمضه كردن يعنى آب در دهان گرداندن بگويد: «اَللّهُمَّ لَقِّنِىِ حُجَّتِى يَوْمَ اَلْقاكَ وَاَطْلِقْ لِسانِى بِذِكْرِكَ» و در وقت استنشاق يعنى آب در بينى كردن بگويد: «اَللّهُمَّ لا تُحَرِّمْ عَلَىَّ ريحَ الْجَنَّةِ وَاجْعَلْنِى مِمَّن يُشُمُّ ريحَها وَروْحَها وَطيبَها» و موقع شستن صورت بگويد: « اللّهُمَّ بَيِّضْ وَجْهى يَوْمَ تَسْوَدُّ فيهِ الْوُجوُهُ وَلا تُسَوِّدْ وَجْهى يَوْمَ تَبْيَضُّ فيهِ الْوُجوُهُ» و در وقت شستن دست راست بخواند: «اللّهُمَّ اَعْطِنِى كِتابِى بِيَمينى وَالْخُلْدَ فِى الجنانِ بِيَسارى وَحاسِبْنى حِساباً يَسيراً» و موقع شستن دست چپ بگويد: «اللّهُمَّ لا تُعْطِنِى كِتابىِ بِشمالىِ وَلا مِنْ وَراءِ ظَهْرِى وَلا تَجْعَلْها مَغْلوُلَةً اِلى عُنُقِى وَاَعوذُبِكَ مِنْ مُقَطِّعاتِ النِّيرانِ» و موقعى كه سر را مسح مى كند بگويد: «اللّهُمَّ غَشِّنِىِ بِرَحْمَتِكَ وَبَرَكاتِكَ وَعَفْوِكَ» و در وقت مسح پا بخواند: «اللّهُمَّ ثَبِّتْنِى عَلَى الصِّراطِ يَوْمَ تَزِلُّ فِيْهِ الاَْقْدام وَاجْعَلْ سَعْيِى فى ما يُرْضيكَ عَنِّى يا ذَالْجَلالِ وَالاِْكْرامِ» .

(شرايط وضو)

شرايط صحيح بودن وضو سيزده چيز است.

شرط اوّل: آب وضو پاك باشد.

شرط دوّم: آب وضو مطلق باشد.

مسأله : وضو با آب نجس و آب مضاف باطل است، اگرچه انسان نجس بودن يا مضاف بودن آن را نداند يا فراموش كرده باشد، و اگر با آن وضو نمازى هم خوانده باشد، بايد آن نماز را دوباره با وضوى صحيح بخواند.

مسأله : اگرغيرازآب گل آلود مضاف، آب ديگرى براىوضوندارد، چنانچهوقت نماز تنگ است بايدتيمم كند، واگروقت دارد بايدصبركند تاآب صاف شود و وضو بگيرد.

شرط سوم: آب وضو مباح باشد.

( صفحه 45 )

مسأله : وضو با آب غصبى و با آبى كه معلوم نيست صاحب آن راضى است يا نه، حرام و باطل است، ولى اگر سابقاً راضى بوده و انسان نمى داند كه از رضايتش برگشته يا نه، وضو صحيح است، و نيز اگر آب وضو از صورت و دستها در جاى غصبى بريزد، وضوى او صحيح است.

مسأله : وضو گرفتن از حوض مدرسه اى كه انسان نمى داند آن حوض را براى همه مردم وقف كرده اند يا براى محصلين همان مدرسه، در صورتى كه معمولاً مردم از آب آن وضو بگيرند و وضوء گرفتن مردم كاشف از اجازه عمومى باشد، اشكال ندارد.

مسأله : كسى كه نمى خواهد در مسجدى نماز بخواند اگر نداند كه حوض آن را براى همه مردم وقف كرده اند يا براى كسانى كه در آن جا نماز مى خوانند، نمى تواند از حوض آن وضو بگيرد، ولى اگر معمولاً كسانى هم كه نمى خواهند در آن جا نماز بخوانند از حوض آن وضو مى گيرند و وضو گرفتن مردم كاشف از اجازه عمومى باشد، مى تواند از حوض آن وضو بگيرد.

مسأله : وضو گرفتن از حوض تيمچه ها و مسافرخانه ها و مانند اينها براى كسانى كه ساكن آن جاها نيستند در صورتى صحيح است كه معمولاً كسانى هم كه ساكن آن جاها نيستند با آب آنها وضو بگيرند و وضو گرفتن مردم كاشف از اجازه عمومى باشد.

مسأله : وضو گرفتن در نهرهاى بزرگ اگرچه انسان نداند كه صاحب آنها راضى است اشكال ندارد، ولى اگر صاحب آنها از وضو گرفتن نهى كند احتياط واجب آن است كه با آب آنها وضو نگيرند.

مسأله : اگر نداند يا فراموش كند آب غصبى است، و با آن وضو بگيرد، وضو صحيح است.

شرط چهارم: ظرف آب وضو مباح باشد.

شرط پنجم: ظرف آب وضو طلا و نقره نباشد.

مسأله : اگر آب وضو در ظرف غصبى است و غير از آن، آب ديگرى ندارد بايد تيمم كند و چنانچه با آن آب وضو بگيرد باطل است. و اگر آب مباح ديگرى دارد چنانچه در آن ظرف غصبى، وضوى ارتماسى بگيرد و يا با آن ظرف، آب به صورت و دستها

( صفحه 46 )

بريزد وضويش باطل است، ولى اگر با كف دست، آب را از آن ظرف بردارد و به صورت و دستها بريزد وضويش صحيح است. اگرچه از جهت تصرف در ظرف غصبى، فعل حرام مرتكب شده است، و وضوى او از ظرف طلا و نقره، به احتياط واجب مثل وضوى از ظرف غصبى است.

مسأله : اگر در حوضى كه مثلاً يك آجر يا يك سنگ آن غصبى است وضو بگيرد صحيح است.

مسأله : اگر در صحن يكى از امامان يا امامزادگان كه سابقاً قبرستان بوده حوض يا نهرى بسازند، چنانچه انسان نداند كه زمين صحن را براى قبرستان وقف كرده اند وضو گرفتن در آن حوض و نهر اشكال ندارد.

شرط ششم: اعضاى وضو موقع شستن و مسح كردن، پاك باشد.

مسأله : اگر پيش از تمام شدن وضو جايى را كه شسته و مسح كرده نجس شود، وضو صحيح است.

مسأله : اگر غير از اعضاى وضو جايى از بدن نجس باشد، وضو صحيح است. ولى اگر مخرج را از بول يا غائط تطهير نكرده باشد بهتر آن است كه اوّل آن را تطهير كند، و بعد وضو بگيرد.

مسأله : اگر يكى از اعضاى وضو نجس باشد و بعد از وضو شك كند كه پيش از وضو آن جا را آب كشيده يا نه، چنانچه در موقع وضو ملتفت پاك بودن و نجس بودن آن جا نبوده وضو باطل است، و اگر مى داند ملتفت بوده، يا شك دارد كه ملتفت بوده يا نه، وضو صحيح است. و در هر صورت جايى را كه نجس بوده بايد آب بكشد.

مسأله : اگر در صورت يا دستها بريدگى يا زخمى است كه خون آن بند نمى آيد و آب براى آن ضرر ندارد، بايد در آب كر يا جارى فرو برد و قدرى فشار دهد كه خون بند بيايد، بعد به دستورى كه گفته شد وضوى ارتماسى بگيرد.

شرط هفتم: وقت براى نماز و وضو كافى باشد.

مسأله : هرگاه وقت به قدرى تنگ است كه اگر وضو بگيرد تمام نماز يا مقدارى از آن بعد از وقت خوانده مى شود، بايد تيمم كند، ولى اگر براى وضو و تيمم يك اندازه