جستجو در تأليفات معظم له
 

قرآن، حديث، دعا
زندگينامه
کتابخانه
احکام و فتاوا
دروس
اخبار
ديدارها و ملاقات ها
پيامها
فعاليتهاى فرهنگى
کتابخانه تخصصى فقهى
نگارخانه
پايگاه هاى مرتبط
مناسبتها
معرفى و اخبار دفاتر
صفحه اصلي  

كتابخانه فقه رساله توضيح المسائل
صفحات بعد
صفحات قبل
( صفحه 549 )

وصى: كسى كه مسؤول انجام وصيّتى شود.

وصيّت: سفارش; توصيه هايى كه انسان براى كارهاى پس از مرگش به ديگرى مى كند.

وضو: شستن صورت و دست ها و مسح سر و پاها براى برپا داشتن نماز.

وضوى ارتماسى: وضويى كه انسان به عوض آنكه آب را روى صورت و دست هايش بريزد، صورت و دست هايش را در آب فرو مى برد و در حال فروبردن يا بيرون آوردن آن قصد وضو مى كند.

وضوى ترتيبى: وضويى كه انسان با ريختن آب به قصد وضو روى صورت و دست هايش آنها را مى شويد.

وضوى جبيره: آن است كه در محل وضو، جبيره باشد.

وطن: جايى كه انسان براى اقامت و زندگى دائمى خود اختيار كند.

وطى: لگدمال كردن; كنايه از عمل جنسى است.

وقف به حركت: در حين اداى حركت آخرين حرف يك كلمه بين آن و كلمه بعد فاصله انداختن.

وكيل: نماينده; كسى كه از طرف شخصى اختيار انجام كارى را داشته باشد.

ولايت: سرپرستى; صاحب اختيار بودن.

ولىّ (يا قيّم): كسى كه به دستور شارع مقدّس سرپرست ديگرى است مانند پدر و پدربزرگ و مجتهد جامع الشرايط.

(هـ)

هبه: بخشش.

هدم: ويرانى.

هديه: تحفه; ارمغان.

(ى)

يائسه: زنى كه سنّش به حدّى رسيده كه ديگر عادت ماهيانه نمى شود.