( صفحه 72 )
دستورى كه بعداً گفته مى شود روزهاى عادت خويشان خود را حيض قرار دهد، شوهرش نمى تواند در آن روزها با او نزديكى نمايد.
مسأله : اگر با همسر حائض خود جماع در قبل كند، بنابراحتياط واجب بايد كفاره بدهد و مقدار آن به ترتيب زير مى باشد:
شماره روزهاى حيض زن به سه قسمت تقسيم شود و مرد اگر در قسمت اوّل آن، جماع كند، هيجده نخود طلا كفّاره به فقير بدهد و اگر در قسمت دوّم جماع كند، نه نخود طلا و اگر در قسمت سوّم جماع كند، چهار نخود و نيم بدهد. مثلاً زنى كه شش روز خون حيض مى بيند، اگر شوهرش در شب يا روز اوّل و دوّم با او جماع كند هيجده نخود طلا بدهد و در شب يا روز سوّم و چهارم نه نخود و در شب يا روز پنجم و ششم چهار نخود و نيم بدهد.
مسأله : وطى در دُبُر زن حائض، كفاره ندارد.
مسأله : اگر قيمت طلا در وقتى كه جماع كرده با وقتى كه مى خواهد به فقير بدهد فرق كرده باشد، بايد قيمت وقتى را كه مى خواهد به فقير بدهد حساب كنيد.
مسأله : اگر كسى هم در قسمت اول و هم در قسمت دوم و هم در قسمت سوّم حيض، با زن خود جماع كند، بايد هر سه كفاره را كه روى هم سى و يك نخود و نيم مى شود بدهد.
مسأله : اگر انسان بعد از آن كه در حال حيض جماع كرده و كفاره آن را داده دوباره جماع كند باز هم بايد كفاره بدهد.
مسأله : اگر با زن حائض چند مرتبه جماع كند و در بين آنها كفاره ندهد احتياط واجب آن است كه براى هر جماع يك كفاره بدهد.
مسأله : اگر مرد در حال جماع بفهمد زن حائض شده، بايد فوراً از او جدا شود و اگر جدا نشود بنابر احتياط واجب بايد كفاره بدهد.
مسأله : اگر مرد با زن حائض زنا كند يا با زن حائض نامحرمى به گمان اين كه عيال خود او است جماع نمايد، احتياط واجب آن است كه كفاره بدهد.
مسأله : كسى كه نمى تواند كفاره بدهد بنابراحتياط بايد به اندازه سيرشدن يك فقير
( صفحه 73 )
گرسنه: صدقه بدهد و اگر نمى تواند استغفار كند.
مسأله : طلاق دادن زن در حال حيض، به طورى كه در كتاب طلاق گفته مى شود باطل است.
مسأله : اگر زن بگويد: حائضم يا از حيض پاك شده ام، بايد حرف او را قبول كرد.
مسأله : اگر زن در بين نماز حائض شود، نماز او باطل است.
مسأله : اگر زن در بين نماز شك كند كه حائض شده يا نه، به شك خود اعتنا نكند و نماز را ادامه دهد ولى اگر بعد از نماز بفهمد كه در بين نماز حائض شده نمازى كه خوانده باطل است.
مسأله : بعداز آن كه زن ازخون حيض پاك شد، واجب است براى نماز و عبادتهاى ديگرى كه بايد با وضو يا غسل يا تيمم بجا آورده شود، غسل كند. و دستور آن مثل غسل جنابت است ولى غسل حيض كفايت از وضو نمى كند، و براى نماز پيش از غسل يا بعد از آن بايد وضو هم بگيرد و اگر پيش از غسل وضو بگيرد افضل است.
مسأله : بعد از آن كه زن از خون حيض، پاك شد، اگرچه غسل نكرده باشد، طلاق او صحيح است، و شوهرش هم مى تواند با او جماع كند، ولى احتياط مستحب آن است كه پيش از غسل از جماع با او خوددارى نمايد. اما كارهاى ديگرى كه در وقت حيض بر او حرام بوده مانند توقف در مسجد و مس خط قرآن، تا غسل نكند بر او حلال نمى شود.
مسأله : اگر آب براى غسل كافى نباشد ولى به اندازه اى باشد كه بتواند وضو بگيرد، بايد وضو بگيرد و عوض غسل تيمم نمايد، و اگر به اندازه هيچ يك از آنها آب ندارد، بايد دو تيمّم كند، يكى بدل از غسل و ديگرى بدل از وضو.
مسأله : نمازهاى يوميه اى كه زن در حال حيض نخوانده قضا ندارد. ولى روزه هاى واجب را بايد قضا نمايد.
مسأله : هرگاه وقت نماز داخل شود و بداند كه اگر نماز را تأخير بيندازد حائض مى شود بايد فوراً نماز بخواند.
مسأله : اگر زن نماز را تأخير بيندازد و از اوّل وقت به اندازه انجام واجبات يك نماز بگذرد و حائض شود، قضاى آن نماز بر او واجب است، ولى در تند خواندن و كند
( صفحه 74 )
خواندن و چيزهاى ديگر بايد ملاحظه حال خود را بكند; مثلاً زنى كه مسافر نيست اگر اول ظهر نماز نخواند، قضاى آن در صورتى واجب مى شود كه به مقدار خواندن چهار ركعت نماز به دستورى كه گفته شد از اوّل ظهر بگذرد و حائض شود، و براى زنى كه مسافر است گذشتن وقت به مقدار خواندن دو ركعت كافى است و نيز بايد ملاحظه تهيه شرايطى را كه دارا نيست بنمايد. پس اگر به مقدار فراهم آوردن آن مقدمات و خواندن يك نماز بگذرد و حائض شود قضا واجب است وگرنه واجب نيست.
مسأله : اگر زن در آخر وقت نماز از خون پاك شود و به اندازه غسل و مقدمات ديگر نماز مانند تهيّه كردن لباس يا آب كشيدن آن و خواندن يك ركعت نماز يا بيشتر از يك ركعت وقت داشته باشد، بايد نماز را بخواند و اگر نخواند بايد قضاى آن را بجا آورد.
مسأله : اگر زن حائض به اندازه غسل وقت ندارد ولى مى تواند با تيمم نماز را در وقت بخواند آن نماز بر او واجب نيست، اما اگر گذشته از تنگى وقت تكليفش تيمم است مثل آن كه آب برايش ضرر دارد، بايد تيمم كند و آن نماز را بخواند و اگر نخواند واجب است قضاى آن را بجا آورد.
مسأله : اگر زن حائض بعد از پاك شدن شك كند كه براى نماز وقت دارد يا نه، بايد نمازش را بخواند.
مسأله : اگر به خيال اين كه به اندازه تهيه مقدمات نماز و خواندن يك ركعت وقت ندارد نماز نخواند و بعد بفهمد وقت داشته، بايد قضاى آن نماز را بجا آورد.
مسأله : مستحب است زن حائض در وقت نماز، خود را از خون پاك نمايد و پنبه و دستمال را عوض كند و وضو بگيرد و اگر نمى تواند وضو بگيرد تيمم نمايد و در جاى نماز رو به قبله بنشيند و مشغول ذكر و دعا و صلوات شود.
مسأله : خواندن و همراه داشتن قرآن و رساندن جايى از بدن به حاشيه و مابين خطهاى قرآن و نيز خضاب كردن به حنا و مانند آن براى حائض مكروه است.
(اقسام زنهاى حائض)
مسأله : زنهاى حائض بر شش قسمند:
( صفحه 75 )
اوّل: صاحب عادت وقتيه و عدديه; و آن زنى است كه دو ماه پشت سرهم در وقت معين خون حيض ببيند و شماره روزهاى حيض او هم در هر دو ماه يك اندازه باشد، مثل آن كه دو ماه پشت سرهم از اول ماه تا هفتم خون ببيند.
دوّم: صاحب عادت وقتيه، و آن زنى است كه دو ماه پشت سرهم در وقت معين، خون حيض ببيند ولى شماره روزهاى حيض او در هر دو ماه يك اندازه نباشد، مثلاً دو ماه پشت سر هم از روز اول ماه خون ببيند ولى ماه اوّل روز هفتم، و ماه دوم روز هشتم از خون پاك شود.
سوّم: صاحب عادت عدديه، و آن زنى است كه شماره روزهاى حيض او در دو ماه پشت سرهم به يك اندازه باشد، ولى وقت ديدن آن دو خون يكى نباشد، مثل آن كه ماه اول از پنجم تا دهم و ماه دوم از دوازدهم تا هفدهم خون ببيند.
چهارم: مضطربه و آن زنى است كه چند ماه خون ديده، ولى عادت معيّنى پيدا نكرده يا عادتش بهم خورده و عادت تازه اى پيدا نكرده است.
پنجم: مبتدئه، و آن زنى است كه دفعه اول خون ديدن او است.
ششم: ناسيه، و آن زنى است كه عادت خود را فراموش كرده است. و هر كدام اينها احكامى دارند كه در مسائل آينده گفته مى شود.
(1 ـ صاحب عادت وقتيه و عدديه)
مسأله : زنهايى كه عادت وقتيه و عدديه دارند سه دسته اند:
اوّل: زنى كه دو ماه پشت سرهم در وقت معيّن خون حيض ببيند و در وقت معيّن هم پاك شود مثلاً دو ماه پشت سرهم از روز اول ماه، خون ببيند و روز هفتم پاك شود، كه عادت حيض او از اول ماه تا هفتم است.
دوّم: زنى كه از خون پاك نمى شود ولى دو ماه پشت سرهم چند روز معين مثلاً از اول ماه تا هشتم ماه خونى كه مى بيند نشانه هاى حيض را دارد يعنى غليظ و سياه و گرم است و با فشار و سوزش بيرون مى آيد. و بقيه خونهاى او نشانه هاى استحاضه را دارد، كه عادت او از اول ماه تا هشتم است.
( صفحه 76 )
سوّم: زنى كه دو ماه پشت سرهم در وقت معين، خون حيض ببيند و بعد از آن كه سه روز يا بيشتر خون ديد يك روز يا بيشتر پاك شود و دوباره خون ببيند و تمام روزهائى كه خون ديده با روزهائى كه در وسط پاك بوده از ده روز بيشتر نشود و در هر دو ماه همه روزهائى كه خون ديده و در وسط پاك بوده روى هم يك اندازه باشد، چنين زنى عادت او به اندازه تمام روزهايى است كه خون ديده و در وسط پاك بوده است. و لازم نيست روزهايى كه در وسط پاك بوده در هر دوماه به يك اندازه باشد، مثلاً اگر در ماه اول از روز اول ماه تا سوم ماه خون ببيند و سه روز پاك شود و دوباره سه روز خون ببيند و در ماه دوم بعد از آن كه سه روز خون ديد سه روز يا كمتر يا بيشتر پاك شود و دوباره خون ببيند و روى هم نُه روز بشود، همه حيض است و عادت اين زن نه روز مى شود.
مسأله : زنى كه عادت وقتيّه و عدديّه دارد اگر در وقت عادت يا دو سه روز جلوتر خون ببيند به طورى كه بگويند حيض را جلو انداخته و نيز اگر ديدن خون از ايام عادت تأخير بيفتد اگرچه آن خون، نشانه هاى حيض را نداشته باشد بايد به احكامى كه براى زن حائض گفته شد عمل كند. و چنانچه بعد بفهمد حيض نبوده مثل اينكه پيش از سه روز پاك شود بايد عبادتهائى را كه به جا نياورده قضا نمايد.
مسأله : زنى كه عادت وقتيه و عدديه دارد اگر چند روز پيش از عادت و همه روزهاى عادت و چند روز بعد از عادت خون ببيند و روى هم از ده روز بيشتر نشود، همه حيض است. و اگر از ده روز بيشتر شود، فقط خونى كه در روزهاى عادت خود ديده حيض است. و خونى كه پيش از آن و بعد از آن ديده استحاضه مى باشد، و بايد عبادتهائى را كه در روزهاى پيش از عادت و بعد از عادت بجا نياورده قضا نمايد. و اگر همه روزهاى عادت را با چند روز پيش از عادت خون ببيند و روى هم از ده روز بيشتر نشود همه حيض است و اگر از ده روز بيشتر شود، فقط روزهاى عادت او حيض است و خونى كه جلوتر از آن ديده استحاضه مى باشد و چنانچه در آن روزها عبادت نكرده بايد قضا نمايد. و اگر همه روزهاى عادت را با چند روز بعد از عادت خون ببيند و روى هم از ده روز بيشتر نشود، همه حيض است، و اگر بيشتر شود فقط روزهاى عادت حيض و باقى استحاضه است.