( صفحه 86 )
مسأله : توقف در مسجد و رفتن به مسجدالحرام و مسجد پيامبر(صلى الله عليه وآله) و رساندن جايى از بدن به خط قرآن و كارهاى ديگرى كه بر حائض حرام است، بر نفساء هم حرام است و آنچه بر حائض واجب و مستحب و مكروه است، بر نفساء هم واجب و مستحب و مكروه مى باشد.
مسأله : طلاق دادن زنى كه در حال نفاس مى باشد باطل است و نزديكى كردن با او حرام مى باشد و اگر شوهرش با او نزديكى كند احتياط مستحب آن است به دستورى كه در احكام حيض گفته شد كفاره بدهد.
مسأله : وقتى زن از خون نفاس پاك شد، بايد غسل كند و عبادتهاى خود را بجا آورد و اين غسل كفايت از وضو نمى كند و اگر دوباره خون ببيند چنانچه در فاصله كمتر از ده روز از هنگام زايمان خون دوم قطع شود تمام آن نفاس است. و اگر روزهايى كه پاك بوده روزه گرفته باشد بايد قضا نمايد.
مسأله : اگر زن از خون نفاس پاك شود و احتمال دهد كه در باطن خون هست بايد مقدارى پنبه داخل فرج نمايد و كمى صبر كند اگر خون در مجرى نبود براى عبادتهاى خود غسل كند.
مسأله : اگر خون نفاس زن از ده روز بگذرد، چنانچه در حيض عادت دارد به اندازه روزهاى عادت او نفاس و احتياط واجب آن است كه از روز بعد از عادت تا روز دهم زايمان عبادت هاى خود را طبق احكام استحاضه به جا آورد و كارهايى را كه بر نفساء حرام است ترك كند و بقيه استحاضه است و اگر عادت ندارد تا ده روز نفاس و بقيه استحاضه مى باشد. و احتياط مستحب در هر دو صورت آن است كه بعد از روز دهم تا روز هيجدهم زايمان، عبادتهاى خود را طبق احكام استحاضه بجا آورد و كارهايى را كه بر نفساء حرام است ترك كند.
مسأله : بين نفاس و حيض كه زن بعد از آن مى بيند بايد ده روز فاصله باشد پس خونى كه زن قبل از گذشت ده روز از گذشت ايام نفاس مى بيند استحاضه است هر چند در ايام عادت باشد و در مورد لزوم فاصله شدن ده روز پاكى بين حيض سابق و نفاس اشكال است و احتياط ترك نشود.
( صفحه 87 )
غسل مسّ ميّت
مسأله : اگر كسى بدن انسان مرده اى را كه سرد شده و غسلش نداده اند مس كند يعنى جايى از بدن خود را به آن برساند بايد غسل مس ميت نمايد، چه در حالت خواب مس كند چه در بيدارى، با اختيار مس كند يا بى اختيار، حتى اگر ناخن و استخوان او به ناخن و استخوان ميت برسد بايد غسل كند. ولى اگر حيوان مرده اى را مس كند غسل بر او واجب نيست.
مسأله : براى مس مرده اى كه تمام بدن او سرد نشده، غسل واجب نيست اگرچه جايى را كه سرد شده مسّ نمايد.
مسأله : اگر موى خود را به بدن ميت برساند و يا بدن خود را به موى ميّت و يا موى خود را به موى ميّت برساند، غسل واجب نيست مگر اين كه آن قدر موى كوتاه باشد كه مس ميت بر آن صدق بنمايد.
مسأله : براى مس بچه مرده، حتى بچه سقط شده اى كه چهار ماه او تمام شده غسل ميت واجب است بلكه بهتر است براى مس بچه سقط شده اى كه از چهار ماه كمتر دارد غسل كرد. بنابراين اگر بچه چهار ماهه اى مرده به دنيا بيايد، مادر او بايد غسل مس ميت كند، بلكه اگر از چهار ماه كمتر هم داشته باشد بهتر است مادر او غسل نمايد.
مسأله : بچه اى كه بعد از مردن مادر به دنيا مى آيد، وقتى بالغ شد واجب است غسل مس ميّت كند.
مسأله : اگر انسان، ميتى را كه سه غسل او كاملاً تمام شده مس نمايد، غسل بر او واجب نمى شود، ولى اگر پيش از آن كه غسل سوم تمام شود جايى از بدن او را مس كند اگرچه غسل سوم آن جا تمام شده باشد بايد غسل مس ميت نمايد.
مسأله : اگر ديوانه يا بچّه نابالغى، ميت را مس كند بعد از آن كه آن ديوانه عاقل يا بچّه بالغ شد بايد غسل مس ميت نمايد و اگر بچه نابالغ در حالى كه مميز است در حالى كه مميز است غسل كند غسلش صحيح است.
( صفحه 88 )
مسأله : اگر از بدن زنده يا مرده اى كه غسلش نداده اند، قسمتى كه داراى استخوان است جدا شود و پيش از آن كه قسمت جدا شده را غسل دهند، انسان آن را مس نمايد بايد غسل مس ميت كند و اگر قسمتى كه جدا شده استخوان نداشته باشد براى مس آن، غسل واجب نيست.
مسأله : براى مس استخوان و دندانى كه از مرده جدا شده باشد و آن را غسل نداده اند بنابر احتياط واجب بايد غسل كرد، و همچنين براى مسّ استخوانى كه از زنده جدا شده و گوشت ندارد بنابر احتياط واجب بايد غسل كرد. ولى براى مس دندانى كه از انسان زنده جدا شده و گوشت ندارد، غسل واجب نيست.
مسأله : غسل مس ميت را بايد مثل غسل جنابت انجام دهند. ولى اين غسل كفايت از وضو نمى كند.
مسأله : اگر چند ميت را مس كند يا يك ميت را چند بار مس نمايد، يك غسل كافى است.
مسأله : براى كسى كه بعد از مس ميت غسل نكرده است توقف در مسجد و جماع و خواندن سوره هايى كه سجده واجب دارد مانعى ندارد، ولى براى نماز و مانند آن بايد غسل كند و وضو هم بگيرد.
احكام محتضر
مسأله : مسلمانى را كه محتضر است يعنى در حال جان دادن مى باشد مرد باشد يا زن، بزرگ باشد يا كوچك، بايد به پشت بخوابانند به طورى كه كف پاهايش به طرف قبله باشد. و بعيد نيست كه برخود محتضر هم اين كار لازم باشد.
مسأله : احتياط واجب آن است كه تا وقتى غسل ميت تمام نشده او را رو به قبله بخوابانند، ولى بعد از آنكه غسلش تمام شد، بهتر است او را مثل حالتى كه بر او نماز مى خوانند، بخوابانند.
مسأله : رو به قبله كردن محتضر بر هر مسلمان واجب است و اجازه گرفتن از
( صفحه 89 )
ولىّ او لازم نيست.
مسأله : مستحب است شهادتين و اقرار به دوازده امام (عليهم السلام) و ساير عقايد حقه را به كسى كه در حال جان دادن است طورى تلقين كنند كه بفهمد، و نيز مستحب است چيزهايى را كه گفته شد تا وقت مرگ تكرار كنند.
مسأله : مستحب است اين دعاها را طورى به محتضر تلقين كنند كه بفهمد:
«اللّهمَّ اغْفِرْلِىَ الْكَثيرَ مِنْ مَعاصيكَ وَاَقْبَلْ مِنِّى الْيَسِيرَ مِنْ طاعَتِكَ يا مَنْ يَقْبَلُ الْيَسِيرَ وَيَعْفوُ عَنِ الْكَثِيرِ اِقْبَلْ مِنّى الْيَسِير; واعْفُ عَنّى الْكثيرَ اِنَّكَ اَنْتَ الْعَفُوُّ الْغَفُورُ اللّهُمَّ ارْحَمْنىِ فَاِنَّكَ رَحيمٌ».
مسأله : مستحب است كسى را كه سخت جان مى دهد، اگر ناراحت نمى شود به جايى كه نماز مى خوانده ببرند.
مسأله : مستحب است براى راحت شدن محتضر بر بالين او سوره مباركه يس، و الصافات و احزاب و آية الكرسى و آيه پنجاه و چهارم از سوره اعراف يعنى آيه اِنَّ رَبَّكُمُ اللهُ الَّذى خَلَقَ السَّماواتِ... و سه آيه آخر سوره بقره بلكه هرچه از قرآن ممكن است بخوانند.
مسأله : تنها گذاشتن محتضر و گذاشتن چيزى روى شكم او و بودن جُنُب و حائض نزد او و همچنين حرف زدن زياد و گريه كردن و تنها گذاشتن زنها نزد او مكروه است.
احكام بعد از مرگ
مسأله : بعد از مرگ مستحب است دهان ميّت را ببندند كه باز نماند و چشمها و چانه ميت را ببندند و دست و پاى او را دراز كنند و پارچه اى روى او بيندازند و اگر شب مرده است در جايى كه مرده، چراغ روشن كنند و براى تشييع جنازه او مؤمنين را خبر كنند. و در دفن او عجله نمايند، ولى اگر يقين به مردن او ندارند، بايد صبر كنند تا معلوم شود و نيز اگر ميّت حامله باشد و بچه در شكم او زنده باشد، بايد به قدرى دفن را عقب
( صفحه 90 )
بيندازند، كه پهلوى چپ او را بشكافند و طفل را بيرون آورند و پهلو را بدوزند.
(احكام غسل و كفن و نماز و دفن ميّت)
مسأله : غسل و كفن و نماز و دفن مسلمان اگرچه دوازده امامى نباشد بر هر مكلفى واجب است، و اگر بعضى انجام دهند از ديگران ساقط مى شود و چنانچه هيچ كس انجام ندهد همه معصيت كرده اند.
مسأله : اگر كسى مشغول كارهاى ميت شود بر ديگران واجب نيست اقدام نمايند، ولى اگر او عمل را نيمه كاره بگذارد، بايد ديگران تمام كنند.
مسأله : اگر انسان يقين كند كه ديگرى مشغول كارهاى ميت شده، واجب نيست به كارهاى ميت اقدام كند، ولى اگر شك يا گمان دارد بايد اقدام نمايد.
مسأله : اگر كسى بداند غسل يا كفن يا نماز يا دفن ميت را باطل انجام داده اند بايد دوباره انجام دهد، ولى اگر گمان دارد كه باطل بوده يا شك دارد كه درست بوده يا نه، لازم نيست اقدام نمايد.
مسأله : براى غسل و كفن و نماز و دفن ميّت بايد از ولىّ او اجازه بگيرند.
مسأله : ولىّ زن كه در غسل و كفن و دفن او دخالت مى كند شوهر اوست و بعد از او مردهايى كه از ميّت ارث مى برند مقدم بر زنهاى ايشانند و هر كدام كه در ارث بردن مقدم هستند در اين امر نيز مقدمند.
مسأله : اگر كسى بگويد: من وصى يا ولىّ ميّتم، يا بگويد: ولىّ ميت به من اجازه داده كه غسل و كفن و دفن ميت را انجام دهم، چنانچه ديگرى نمى گويد من ولىّ يا وصى ميّتم يا ولىّ ميت به من اجازه داده است، انجام كارهاى ميّت با اوست.
مسأله : اگر ميت براى غسل و كفن و دفن و نماز خود غير از ولىّ، كس ديگرى را معين كند، احتياط واجب آن است كه ولىّ و آن كس هردو اجازه بدهند. و اگر ميت وصيت كند و فرزند خود را وصى قرار دهد بنابر احتياط واجب بر فرزند لازم است طبق وصيت پدر عمل كند و نمى تواند آن را قبول نكند. امّا اگر غير از فرزند خود كسى را وصى قرار دهد اگر او مطلع شود و در حال حيات و وقتى كه او مى توانسته وصى ديگر