جستجو در تأليفات معظم له
 

قرآن، حديث، دعا
زندگينامه
کتابخانه
احکام و فتاوا
دروس
اخبار
ديدارها و ملاقات ها
پيامها
فعاليتهاى فرهنگى
کتابخانه تخصصى فقهى
نگارخانه
پايگاه هاى مرتبط
مناسبتها
معرفى و اخبار دفاتر
صفحه اصلي  

كتابخانه فقه جامع المسائل
صفحات بعد
صفحات قبل
(صفحه 26)

اينان خود را مسؤول و موظف در برابر زبانهاى گوياى كه ملتمسانه به دنبال يافتن حكم خدايند، مى دانند; چرا كه خداوند به مردم فرموده است: (فاسئلوا اهل الذكر ان كنتم لاتعلمون)(1)
و از طرفى خداوند از كسانى كه نياموخته اند و سؤال نكرده اند و به احكام دين عمل ننموده اند مؤاخذه مى كند، آنچنانكه امام جعفر صادق (عليه السلام) در ذيل آيه مباركه (قل فللّه الحجة البالغة)(2) فرموده است خداوند متعال در روز قيامت بنده خود را مخاطب قرار مى دهد و مى فرمايد آيا مى دانستى؟ اگر بگويد بلى مى فرمايد چرا به آنچه مى دانستى عمل نكردى و اگر بگويد جاهل بودم مى فرمايد چرا ياد نگرفتى تا عمل كنى، پس بنده جوابى ندارد و در برابر خداوند محكوم مى شود.(3)
با توجه به فتواى سيدالفقهاء در كتاب شريف عروة الوثقى مبنى بر وجوب تقليد در واجبات و محرمات و مستحبات و مكروهات و مباحات بلكه وجوب تعليم و يادگيرى حكم هر فعلى كه از مكلف صادر مى شود اعم از عبادات و معاملات و عاديات(4) لازم است انسان مسائل مورد ابتلا را ياد بگيرد تا آنجا كه شيخ اعظم انصارى حكم به فسق كسانى فرموده است كه چنين مسائلى را ياد نگيرند.(5)
مجموعه اى كه به نام «جامع المسائل» در اختيار عموم اهل ايمان قرار دارد. با عنايت به تقاضاى مكرر جمعى از علماى جليل القدر بلاد و درخواست عده كثيرى از مؤمنين و مقلدين، منتخبى از مجموعه عظيم استفتاءات و سؤالاتى است كه از مرجع عاليقدر تشيع حضرت آية الله العظمى آقاى حاج شيخ محمد فاضل لنكرانى مد ظله العالى گرديده و معظم له بدانها پاسخ داده اند و توسط حضرت مستطاب حجة الاسلام والمسلمين آقاى حاج شيخ على عطايى دامت افاضاته تهيه و تنظيم گرديده است. ضمن تشكر از زحمات ايشان اميد است مورد استفاده همگان قرار گيرد.

  • 1 ـ نحل: 45.
  • 2 ـ انعام: 151.
  • 3 ـ بحارالانوار، ج 2، ص 29.
  • 4 ـ عروة الوثقى، ج 1، مسأله 29، اجتهاد و تقليد.
  • 5 ـ اجودالتقريرات، باب مقدمه واجب، ص 158.

(صفحه 27)

احكام تقليد



اجتهاد، تقليد، احتياط

سؤال 1 :در رساله فرموده ايد: تقليد در اصول دين جايز نيست، آيا اصول دين را با دليل بايد اثبات كرد يا اعتقاد به آن كافى است؟
جواب: از هر طريقى عقيده به اصول دين پيدا كند كافى است.

سؤال 2 : كسى كه مجتهد نيست، آيا مى تواند تقليد نكند و در اعمال خود به احتياط عمل نمايد؟
جواب: در جواز عمل به احتياط بين علما اختلاف نظر وجود دارد و كسى كه مى خواهد احتياط كند يا بايد مجتهد باشد و يا در اصل جواز عمل به احتياط و عدم آن از مجتهد تقليد كند.

سؤال 3 :منظور از احتياط چيست؟ و چه كسى مى تواند به احتياط عمل كند؟
جواب: احتياط آن است كه شخص اعمال خود را به نحوى انجام دهد كه يقين كند مطابق وظيفه خود عمل كرده و تكليف خود را انجام داده است. و اگر كسى بخواهد در همه مسائل احتياط كند بايد خودش مجتهد يا قريب الاجتهاد باشد تا بتواند در بين اقوال علماى گذشته و حال آنچه موافق احتياط است تشخيص دهد.

سؤال 4 :آيا تقليد لازم است كه مقدّم بر عمل باشد و آيا اگر كسى مقارن عمل تقليد
(صفحه 28)

نمايد صحيح است يا خير؟
جواب: تقليد همان عمل با استناد به فتواى مجتهد است.

تقليد اعلم

سؤال 5 :آيا اعلميت در مرجع تقليد شرط است؟
جواب: بلى شرط است.

سؤال 6 :در صورتى كه فتواى مجتهد اعلم در مسأله اى مشخص نباشد، آيا مى توان به مجتهد غير اعلم رجوع كرد؟
جواب: اگر به دست آوردن فتواى مجتهد اعلم امكان ندارد لازم است احتياط كند.

سؤال 7 :اگر اعلم مجتهدين مشخص نباشد، وظيفه چيست؟
جواب: بايد به فتواى محتمل الأعلمية عمل كند.

سؤال 8 :در صورت تعارض شهادت اهل خبره نسبت به اعلميت مجتهدين، وظيفه چيست؟
جواب: در فرض سؤال، مقلّد مخيّر است از هركدام خواست تقليد كند.

سؤال 9 :آيا تقليد از اعلم واجب است؟ در صورت وجوب آيا ملاك اعلميّت در فقه است يا آشنايى به زمان و حوادث نيز شرط است؟
جواب: تقليد از اعلم واجب است و مراد از اعلميت آشنايى بيشتر و قدرت كاملتر در استنباط احكام الهيه از منابع معتبره مى باشد.

سؤال 10 :كسى كه مقلّد مجتهدى بوده و به دستور او عمل كرده و بعداً متوجه شده كه علم و عدالتش كمتر از مجتهدين ديگر است، آيا اعمال گذشته او نتيجه دارد يا خير؟
جواب: اگر در تشخيص اوّل، جهات شرعيه را رعايت كرده باشد اعمال گذشته او صحيح است.
(صفحه 29)

تبعيض در تقليد

سؤال 11 :آيا صحيح است كه شخصى در قسمتى از اعمال خود از يك مجتهد تقليد كند و در بعض اعمال ديگر از مجتهد ديگر تقليد كند؟
جواب: اگر اعلميت يكى از آنها ثابت يا محتمل نباشد جايز است.

سؤال 12 :آيا تبعيض در تقليد در عمل واحد جايز است يا نه؟ مثلا اگر فتواى يكى از مجتهدين وجوب جلسه استراحت و استحباب 3 بار گفتن در تسبيحات اربعه باشد و فتواى ديگرى عكس آن باشد، آيا مقلّد مى تواند در استحباب تثليث از مجتهد اوّل و در استحباب جلسه استراحت از مجتهد دوّم تقليد كند؟
جواب: تبعيض در تقليد به نحوى كه به قول هر دو، عمل باطل باشد صحيح نيست.

سؤال 13 :چنانچه انسان يقين كند عملى كه انجام مى دهد مطابق با فتواى يكى از مراجع محترمى است كه جايز التّقليد مى باشد كافى است يا خير؟
جواب: كفايت مى كند.

رجوع از حىّ به حىّ

سؤال 14 :چنانچه پس از تقليد از مجتهدى معلوم گردد ديگرى اعلم است، آيا مى توان به او رجوع كرد؟
جواب: لازم است به اعلم رجوع شود.

سؤال 15 :شخصى پس از رحلت آية الله اراكى (رحمه الله) براى اينكه اعمال خود را بدون تقليد انجام نداده باشد بدون تحقيق از مجتهدى تقليد كرده است، آيا اكنون مى تواند به ديگرى رجوع كند؟
جواب: اگر شرايط مرجعيت در او موجود نبوده، لازم است عدول كند.

سؤال 16 :شخصى به گفته دو نفر عادل كه خبره بودن آنان معلوم نيست به مجتهدى رجوع كرده، آيا اين رجوع صحيح است؟
(صفحه 30)

جواب: چنانچه از اهل خبره نباشند شهادت آنها اعتبار ندارد.

بقاء بر تقليد ميت

سؤال 17 :اينجانب در زمان حيات مرحوم آية الله اراكى (رحمه الله) تصميم داشتم از ايشان تقليد كنم و خود را مقلّد ايشان مى دانستم ولى فتواى ايشان را ياد نگرفته و مطابق با احتياط عمل مى كردم، در چنين صورت بقاى بر تقليد ايشان چه حكمى دارد؟
جواب: در فرض سؤال بقاى بر تقليد ايشان جايز نيست، زيرا تقليد از ايشان تقليد ابتدايى از ميت خواهد بود.

سؤال 18 :اينجانب پس از رحلت حضرت امام (رحمه الله) تعدادى از مسائل را به آية الله اراكى (رحمه الله)رجوع كرده ام، آيا مى توانم در آن مسائل به فتواى ايشان باقى باشم؟
جواب: اگر اعلميت امام (رحمه الله) نزد شما محرز باشد، بايد در تمام مسائل بر تقليد ايشان باقى بمانيد.

سؤال 19 :آيا بقاى بر تقليد ميت جايز است؟ و آيا مى توان به مجتهد حىّ عدول كرد يا نه؟
جواب: بقاى بر تقليد ميت در همه مسائل ـ حتى مسائلى كه عمل نكرده ـ جايز است و با فرض اعلم بودن ميّت از حىّ، بقاى بر تقليد او واجب است.

سؤال 20 :چنانچه مرجعى كه انسان از او تقليد مى كرده، و از دنيا رفته اعلم از حىّ باشد، آيا لازم است بر تقليد او باقى بماند؟
جواب: لازم است باقى بماند.

سؤال 21 :شخصى از حضرت امام (رحمه الله) تقليد مى كرده، بعد از رحلت ايشان طبق فتواى آية الله اراكى (رحمه الله) بر تقليد امام (رحمه الله) باقى مانده است، آيا اين شخص مى تواند به تقليد هر دو آن بزرگواران باقى بماند؟
جواب: اگر اعلميت يكى از اين دو بزرگوار نسبت به ديگرى محرز نباشد مانعى ندارد و در غير اين صورت لازم است در تمام مسائل بر تقليد اعلم باقى بماند.