(صفحه 429)
طلاق رجعى است نه خلع. در مورد سؤال، ظاهراً بخشش واقع نشده و صرف بنا وقرار بخشش، بوده است كه اگر چنين بوده، طلاق واقع شده رجعى است نه خلع.
عدّه
سؤال 1618 :زنى كه در ازدواج موقت، مطمئن است كه حامله نشده است (چون رحم او را خارج كرده اند) آيا بايد عده نگه دارد؟
جواب: اگر در سن زنانى باشد كه حيض مى بيند، بايد عدّه نگه دارد.
سؤال 1619 :آيا زن در ايام عده طلاق، لازم است در خانه شوهر بماند؟
جواب: در طلاق رجعى شوهر نمى تواند او را از خانه بيرون كند همانطور كه زن نمى تواند از خانه شوهر خارج شود و در طلاق خلع اگر به بذل رجوع كند، طلاق رجعى مى شود.
ظهار، ايلاء
سؤال 1620 :زنى قرآن را بر سر شوهر زده و گفته از اين به بعد برادر من هستيد، آيا بر اين مرد حرام مى شود؟
جواب: زن بر شوهر، حرام نيست.
سؤال 1621 :اگر مردى قسم بخورد كه با همسرش نزديكى نكند، آيا براين قسم اثرى مترتب مى شود؟
جواب: اگر قسم با شرايط خاص خود ـ كه در كتب فقهى مذكور است ـ واقع شده باشد در صورتى كه مرد با همسر خود نزديكى كند، بايد كفاره مخالفت با قسم را پرداخت كند. و اگر به همسر خود مراجعه نكند، همسر مى تواند به حاكم شرع مراجعه كند و حاكم مرد را چهار ماه مهلت مى دهد. اگر در اين چهارماه به همسر خود مراجعه نكرد حاكم او را مجبور بريكى از دو امر مى كند يا رجوع و يا طلاق، و اگر هيچكدام را نپذيرفت مأكل و مشرب را بر او تنگ مى گيرد تا يكى از آن دو را اختيار كند و اگر امتناع كرد حاكم او را طلاق مى دهد.
(صفحه 430)مسائل متفرقه طلاق
سؤال 1622 :اگر زوج با زوجه خود برخلاف امساك به معروف رفتار كند و حاضر به طالق هم نشود، آيا درصورت درخواست طلاق توسط زوجه از دادگاه، دادگاه مى تواند زوج را محكوم به تطليق زوجه اش كند و در صورت امتناع، خود طلاق بدهد يا نه؟
جواب: در صورتى كه با رسيدگىِ كامل، احراز شود كه با رعايت حقوق زوج از طرف زوجه و عدم نشوز او با تمكين از مرد، زوج امساك به معروف ندارد. حاكم شرع او را ملزم به يكى از دو امر از امساك به معروف يا تسريح به احسان، مى كند و در صورت امتناع، زوجه را به تقاضاى خودش، مطلقه مى كند.
سؤال 1623 :اگر پدر يا مادر به فرزند بگويند زنت را طلاق بده; آيا بايد اطاعت امر ايشان كرد يا خير؟
جواب: در صورتى كه مخالفت امر آنها موجب اذيت و بحد عقوق نرسد; طلاق دادن لازم نيست.
سؤال 1624 :اگر زن ادعا كند كه من مطلقه مى باشم، آيا قولش بدون بيّنه، قبول مى شود يا نه؟
جواب: بلى، بدون بيّنه قبول مى شود.
(صفحه 431)
احكام خانواده
خروج زن از منزل
سؤال 1625 :لطفاً حكم شرعى خروج زوجه دائم، از منزل را بيان كنيد و دليل و فلسفه آن را ذكر فرماييد.
جواب: براساس منابع فقهى، لازم است زوجه به عقد دائم، جهت خروج از منزل رضايت زوج را جلب كند.
از اين قانون كلى موارد زير استثنا شده است:
1 ـ خروج از منزل براى كسب معارف اعتقادى بمقدار لازم و ضرورى و همينطور براى فراگيرى وظايف شرعى الزامى.
2 ـ خروج براى معالجه بيمارى، چنانچه امكان درمان در منزل نباشد.
3 ـ خروج براى فرار از ضررهاى جانى و مالى و عرضى.
4 ـ خروج براى انجام واجبات عينى كه موقوف بر خروج از منزل است. مانند سفر حج، شركت در انتخابات و يا نجات نفس محترمه.
5 ـ چنانچه ماندن در منزل، توأم با عسر و حرج غير قابل تحمل باشد، خروج جايز است.
6 ـ چنانچه در ضمن عقد نكاح انتخاب مسكن و اشتغال به مشاغل ادارى به زوجه محوّل شده باشد. و به عنوان شرط در ضمن عقد، براى خود سلب
(صفحه 432)
محدوديت كرده است.
7 ـ خروج براى تأمين معاش، چنانچه شوهر او قادر به آن نباشد يا از انفاق سرپيچى كند.
8 ـ خروج از منزل براى تظلّم و دادخواهى.
در غير اين موارد جايز نيست زن بدون اذن شوهر از منزل خارج شود و دليل اين مطلب عبارت از آيه شريفه:
«الرجال قوامون على النساء بما فضّل الله بعضهم على بعض و بما انفقوا من اموالهم».
رواياتى كه صاحب كتاب وسائل الشيعه در جلد 14، ص 112; نقل كرده است، و دلالت دارد كه «ولا تخرج من بيتها الا باذنه».
و براى آگاهى از فلسفه لزوم پيروى زن از شوهر، در خروج از منزل و امثال آن نياز به بيان مقدماتى است:
1 ـ فقهاى اماميه عقيده دارند كه احكام شرعيه، ناشى از ملاكات و اهدافى است كه از آنها تعبير به مصالح و مفاسد مى كنند. براين اساس بايدها بر اساس جلب مصلحت و نبايدها براى فرار از مفاسد است.
2 ـ مصالح و مفاسد، منحصر به امور مادى نيست. بلكه براساس جهان بينى اسلامى عمدتاً براى تأمين مصالح معنوى و سعادت اخروى است:
3 ـ در تشخيص ملاكات احكام اتكاى ما بر وحى است. كه از علم بى نهايت الهى سرچشمه مى گيرد و هيچ گونه خطا و اشتباه در آن تصور نمى شود. بنابراين ما اجمالا مى دانيم كه هر دستورى، داراى ملاك مناسب است; هر چند از شناخت تفصيلى آن عاجز باشيم.
4 ـ در ازدواجهاى دائم، هزينه زندگى بر عهده شوهر است، كه شرح آن در كتابهاى فقهى مسطور است.
5 ـ براساس تحقيقات روانشناسان و تجربه تاريخى، مردان نوعاً موجودى هستند كه قدرت آنها در تحمل مشكلات و بر خورد با ناملايمات بيشتر
(صفحه 433)
از زنان است.
6 ـ در تشريع قوانين اسلامى، معيار وجود نوعى، ملاكات است نه موارد استثنايى، البته اين جهت در مصوبات پارلمانى نيز مورد توجه عقلا مى باشد.
7 ـ يكى از اهداف تربيتى، تحكيم مبانى نظام خانواده است كه اساس تمام نظامهاى اجتماعى است و چون اين نظام هم مانند ساير نظامها، نياز به مدير دارد، اسلام از ميان اعضاى خانواده، شوهر را كه تحمل او در مشكلات بيشتر است انتخاب كرده، و هزينه زندگى و مسؤوليت فرزندان را در بسيارى از موارد به عهده او قرار داده است. همانگونه كه حضانت فرزندان را تا مدت محدودى براى مادر كه از عواطف زيادتر برخوردار است مقرر فرموده است.
با توجه به اين امور هفت گانه مى توان گفت كه تحصيل رضايت شوهر در خروج از منزل براساس مديريت شوهر و در قبال پرداخت هزينه همسر، و تحكيم نظام خانواده و حفظ حقوق حقه مردان و فرزندان است و ثمرات اين مديريت در برترى نظام خانوادگى افراد متدين، بر ساير خانواده ها مشاهده مى شود.
سؤال 1626 :اگر مردى براى انتقام و اذيت كردن زن خود به او اجازه ندهد كه از منزل خارج شود، آيا زن بايد اطاعت كند؟ مثلا هميشه اجازه مى داده به محلى برود; ولى حالا براى انتقام اجازه نمى دهد؟
جواب: انتقام گرفتن و اذيت كردن مرد، برخلاف كرامت انسانى است و مناسب اخلاق اسلامى نمى باشد. ولى اگر به هرجهت اجازه خروج نداد، بر زن است كه اطاعت كند.
سؤال 1627 :زنى با تحصيلات عاليه و تخصص در امور مختلف، مى خواهد در ادارات يا كارخانه مشغول به كار شود و از تخصص خود استفاده كند; اما شوهر او مخالفت مى كند. آيا منع شوهر جايز است؟ آيا زن مديون هزينه هايى كه از بيت المال، خروج تحصيل او شده نيست؟
جواب: چون اشتغال نوعاً ملازم با خروج از منزل و صرف ساعاتى از وقت مى باشد، لذا شوهر مى تواند منع كند. در اين صورت زن مديون نيست. زيرا
|