(صفحه 455)
چگونه است؟
جواب: اگر عنوان غنا نداشته باشد و محرك نيز نباشد، مانعى ندارد.
فيلم و عكس نامحرم
سؤال 1727 :ديدن زنان غير مسلمان در تلويزيون كه پوشش مناسب و كافى ندارند، آيا جايز است؟
جواب: در صورتى كه قصد ريبه و لذّت نباشد، مانعى ندارد.
سؤال 1728 :نظر حضرتعالى پيرامون فيلمهاى تحريك آميز كه از سيماى جمهورى اسلامى پخش مى شود چيست؟
جواب: تماشا كردن فيلم هاى محرّك، جايز نيست.
سؤال 1729 :نظر كردن به تصوير زنان جوان و آرايش كرده در فيلمهاى سينمايى كه از تلويزيون پخش مى شود چه حكمى دارد؟ فيلم هاى خارجى چطور؟
جواب: در صورتى كه شناخته شده باشند و يا موجب تهييج شود، اشكال دارد.
سؤال 1730 :استفاده از فيلمهاى مستهجن و ماهواره اى چگونه است؟
جواب: استفاده از فيلمهاى فوق كه به منظور انحراف تدارك ديده شده، جايز نيست.
سؤال 1731 :آيا بانوان مى توانند عكسهايى را كه بدون پوشش گرفته اند، به دوستانشان هديه بدهند؟
جواب: در صورتى كه اطمينان داشته باشند در اختيار مرد اجنبى قرار نمى گيرد، مانعى ندارد.
سؤال 1732 :تكليف كسانى كه به كشورهاى خارجى سفر مى كنند و با عكسهاى سكسى مواجه مى گردند چيست؟
جواب: از نظر به آنها اجتناب كنند.
(صفحه 456)
سؤال 1733 :گرفتن عكس از بانوان بدون پوشش اسلامى در صورتى كه عكس گيرنده، محرم و ظاهر كننده فيلم نامحرم است، آيا جايز است؟
جواب: در مفروض سؤال، گرفتن عكس مانعى ندارد. و ظاهر كردن در صورتى كه صاحب عكس ناشناخته باشد و احتمال مفسده در كار نباشد، مانعى ندارد.
سؤال 1734 :در صورت جايز نبودن عكس گرفتن بدون پوشش، آيا بر مرد واجب است همسرش را از اين عمل بازدارد؟
جواب: از موارد نهى از منكر است.
دست زدن و رقص
سؤال 1735 :دست زدن و كف زدن به جهت شادى در عروسى يا براى تشويق يا براى اعياد و ميلاد معصومين (عليهم السلام) چه حكمى دارد؟
جواب: به طور كلّى كف زدن در مساجد و حسينيه ها و اماكن مقدس، اگر عرفاً هتك باشد جايز نيست، و در غير آنها هم با توجّه به اينكه در طول تاريخ اسلام و تشيع، شعار مسلمانان ذكر صلوات بوده است، خصوصاً در مجالسى كه به نام و ياد ائمه (عليهم السلام)تشكيل شده، لذا مناسب است مسلمانان احساسات و علائق مذهبى خويش را با فرستادن صلوات ابراز دارند.
سؤال 1736 :دست زدن در مجالس جشن عروسى و غيره چه حكمى دارد؟ اگر همراه با دست به قابلمه و طشت زده شود چه حكمى دارد؟
جواب: مانعى ندارد. مشروط بر اينكه مجلس لهو و لعب نشود.
سؤال 1737 :رقص زن براى زن و رقص مرد براى مرد چگونه است؟
جواب: به طور كلى رقص نوعاً منشأ فساد و از بين رفتن حياء است و احتياط در ترك رقص و عدم حضور در مجلس رقص است.
سؤال 1738 :رقص زن در مقابل شوهر چه حكمى دارد؟
(صفحه 457)
جواب: جايز است.
سؤال 1739 :حكم نشستن زن در تالارها و مجالس عروسى چيست؟ در صورتى كه خانمى مشغول رقص باشد؟
جواب: احتياط در عدم حضور در مجلس رقص است.
سؤال 1740 :اخيراً در محلّ ما موقعى كه خانمها دور هم جمع مى شوند، براى سرگرمى بدون غنا و آواز، دايره و دف مى زنند و كف و دست افشانى مى كنند، حكم شرعى را مرقوم فرماييد؟
جواب: كف و دست زدن مانعى ندارد. ولى از دايره و دف اجتناب نماييد.
ارتداد يا اعتقادات فاسد زن يا شوهر
سؤال 1741 :شخصى نسبت به ائمه اطهار (عليهم السلام) و عزادارى اهانت مى كند، آيا مرتد شده و زن وى از او جدا مى شود؟
جواب: اگر ناصبى شود، يعنى دشمنى با اهل بيت (عليهم السلام) را جزء وظايف دينى خود بداند، مرتد است. و زن او خودبخود از او جدا خواهد شد.
سؤال 1742 :زن يا شوهر با اينكه منكر نماز نيست، اما نماز نمى خواند. آيا مى شود با او زندگى كرد؟
جواب: زوجيت باقى است. ولى بايد امر به معروف و نهى از منكر را ادامه دهيد.
سؤال 1743 :مردى بهايى خود را شيعه دوازده امامى معرفى كرده و با يك دختر شيعه ازدواج دائمى كرده است. پس از مدتى كشف خلاف شده، وظيفه چيست؟
جواب: در فرض سؤال كه بهايى بودن زوج براى زوجه محرز شده باشد، بايد بلافاصله از او جدا شود و بودن نزد بهايى حرام است و محتاج به طلاق نيست و پس از منقضى شدن عدّه، مى تواند بدون طلاق با مرد مسلمان ازدواج كند.
سؤال 1744 :زنى در خانه شوهر آزادى كافى در انجام واجبات ندارد، فقط شوهرش چند
(صفحه 458)
روزى از ماه مبارك رمضان را روزه مى گيرد و نماز مى خواند و بقيه سال را بدون عذر نماز نمى خواند. وظيفه همسرش بعد از مراحل امر به معروف و نهى از منكر و عدم تأثير چيست؟ آيا حق جدايى دارد؟
جواب: شوهر حق منع همسر از انجام واجبات را ندارد و زن بايد واجبات را انجام دهد ولو با مخالفت شوهر مواجه شود و اگر نمى گذارد بايد به دادگاه شرعى مراجعه كند و از او شكايت كند و حتى حاكم شرع در برخى اوقات مى تواند حكم به طلاق دهد.
كنترل جمعيت و جلوگيرى از باردارى
سؤال 1745 :با توجه به لزوم كنترل جمعيت، آيا بستن لوله هاى رحم در خانمها اشكال دارد؟
جواب: براى مدت موقّت مانعى ندارد.
سؤال 1746 :بستن مجراى تناسلى مرد و زن براى عقيم شدن، چه حكمى دارد؟
جواب: قطع رگ و عقيم شدن نقص است. و جايز نيست انسان خود را عقيم و ناقص كند. براى كنترل مواليد راههاى ديگر هست، مثل عزل نطفه و غيره كه شرعاً بى اشكال است. و همين طور است نسبت به بانوان. بلى بستن لوله ها به نحو موقت با رعايت مسائل محرم و نامحرمى مانعى ندارد.
سؤال 1747 :آيا اسلام موافق با رشد جمعيت است؟
جواب: اسلام موافق با رشد جمعيت است از نظر اين كه آمار مسلمانان هرچه بيشتر باشد دليل بر عظمت و قدرت آنها است. ولى در برخى از شرايط خاص به عنوان آن شرايط موافق با رشد جمعيت نيست.
سؤال 1748 :آيا گذاشتن دستگاه آى. يو. دى (IUD) درون رحم براى جلوگيرى از باردارى جايز است؟
جواب: از نظر جلوگيرى از حمل با رضايت زن و شوهر مانعى ندارد. ولى اگر
(صفحه 459)
مستلزم نظر غير به عورت زن است اشكال دارد، اگرچه دكترى كه اين كار را انجام مى دهد زن باشد.
سؤال 1749 :خانمى نمى دانسته كه گذاشتن دستگاه درون رحم اگر مستلزم نظر به عورتين باشد جايز نيست و اين كار را انجام داد. حالا كه فهميده است آيا بايد آن را بيرون بياورد؟ با توجه به اين كه اگر آن را خارج نكند مجبور است هرچند وقت يك بار براى معاينه نزد دكتر برود و اين مستلزم نگاه غير به عورتين اوست؟
جواب: خارج كردن آن بالفعل لازم نيست. ولى در زمانى كه بيرون نياوردن آن ملازم با نگاه غير به عورتين او باشد، لازم است آن را خارج كند.
سؤال 1750 :اگر دكترها به خانمى بگويند در صورتى كه حامله شوى برايت خطر جانى دارد. آيا زن مى تواند لوله هاى رحم خود را ببندد؟ اگرچه مستلزم عقيم شدن دائم، يا مستلزم نگاه غير به عورتين باشد؟ آيا اين از مصاديق اضطرار است؟
جواب: اگر پزشك متخصّص بگويد و از گفته او اطمينان حاصل شود، مانعى ندارد. و نگاه غير در حدّ اضطرار و ناچارى جايز است.
سؤال 1751 :آيا جايز است كه زن بدون اذن و رضايت شوهر خود، كارى كند كه حامله نشود، مثل اين كه قرص مصرف كند؟
جواب: اگر ضرر زياد نداشته باشد جايز است. اگرچه شوهرش راضى نباشد.
كورتاژ (سقط جنين(1))
سؤال 1752 :حكم اسلام در مورد سقط جنين چيست؟
جواب: اسقاط جنين جايز نيست، مگر اين كه در جان مادر در معرض خطر باشد يا بقاى جنين منجر به بيمارى غير قابل تحمل مادر شود. كه با احراز يكى از اين دو امر، اسقاط مانعى ندارد.
- 1 ـ در ارتباط با ديه سقط جنين به مباحث ديات ص 547 مراجعه شود و در ارتباط با كفاره به مسأله 1928، ص 541 مراجعه شود.