(صفحه 505)
تكليف او از طرف ولى امر يا نماينده او معلوم گردد.
چون پس از ثبوت جرم، قصاص يا ديه يا عفو است. و حق حبس ندارد. و اگر در معرض فرار است، تا حدودى كه عرفاً جهت تحصيل اذن لازم است، او را حبس، و پس از آن با اخذ وثيقه يا كفيل يا ديه به نحو مشروط او را آزاد كنند. چون مورد از مورد تزاحم حقين است. و حق ولى دم، اهم مى باشد.
سؤال 1910 :آيا اولياى دم بدون اجازه حاكم شرع مى توانند قصاص كنند يا نه؟
جواب: خير، قصاص حتماً بايد با اجازه و حكم حاكم شرع صورت گيرد.
به هوش آمدن كسى كه به عنوان قصاص نفس حلق آويز شده است
سؤال 1911 :چنانچه كسى محكوم به قصاص باشد. و به عنوان قصاص نفس، حلق آويز شود. و پزشك متخصص گواهى دهد كه فوت كرده است، و در سردخانه بهوش بيايد و زنده شود. اولا: حكم قصاص به قوت خود باقى است يا ساقط است؟ ثانياً: در صورت باقى بودن به قوّت خود، آيا ديه حلق آويزى اوّل به جانى تعلق مى گيرد يا خير؟
ج: 1 ـ در فرض سؤال، حكم قصاص به قوّت خود باقى است.
2 ـ در مورد سؤال، حلق آويزى اول، ديه ندارد.
سؤال 1912 :آيا حلق آويز كردن يا تيرباران كردن جاى قصاص را مى گيرد، يا بايد حتماً به همان وسيله و آلت قتاله، قصاص صورت بگيرد؟
جواب: بلى، جاى قصاص را مى گيرد.
لوث و قسامه
سؤال 1913 :كودكى بعد از اينكه سالم متولد شده، فوت كرده است كه به نظر پزشك قانونى، كودك در اثر ضربه مغزى فوت كرده است و مسؤوليت آن كودك در اين مدت به عهده چهار پرستار بوده است كه هريك اظهار بى اطلاعى مى كنند. لطفاً بفرماييد با علم به اينكه يكى از اينها سبب قتل كودك بوده، كداميك ضامن هستند؟
جواب: ظاهراً مورد از موارد لوث و قسامه است. كه اگر اصل قتل محرز شده و
(صفحه 506)
ولىّ دم يقين دارد كه قاتل يكى از چهار متهم هستند و براى قاضى شرع، اماره ظنيّه بر صدق ولى دم قائم شده و متهمين بيّنه بر رفع اتهام خود ندارند. بر ولىّ دم است كه اقامه قسامه كند. كه اگر اقامه كرد، ديه ثابت مى شود و متهمين بايد بالسّويّه بپردازند و اگر قسامه اقامه نكرد بر متهمين است كه هريك، جدا جدا براى رفع اتهام خود، اقامه قسامه كنند. كه اگر اقامه كردند، تبرئه مى شوند و ديه بر بيت المال است و اگر نكول كردند ديه بر آنان ثابت مى شود كه بايد بالسّويّه بپردازند و اگر بعضى از آنان اقامه قسامه كردند، تبرئه مى شوند و ديه بر بقيه است.
تعدد جنايت با ضربه واحد
سؤال 1914 :چنانچه جانى با يك ضربه به چشم مجنى عليه بزند، و باعث جراحت از نوع داميه يا غير آن يا سياه شدگى توأماً گردد; آيا ديه متعلق به اين دو اثر، دو نوع است يا فقط بداميه تعلق مى گيرد؟
جواب: مقتضاى تعدد جنايت ـ در صورتى كه هريك ديه معينى داشته باشد ـ تعدد ديه است. هرچند به ضربه واحده باشد. ولى احوط تصالح است.
سؤال 1915 :اگر در نافذه گلوله يا نيزه از يك طرف پا وارد شود و از طرف ديگر خارج شود، آيا يك ديه ثابت است يا دو ديه؟
جواب: يك ديه ثابت است. و مقدار آن صد دينار است.
سؤال 1916 :اگر در اثر فرورفتن نيزه و ايجاد نافذه، استخوان پا هم بشكند، آيا دو ديه بايد بدهد يا يك ديه؟
جواب: اگر نيزه دست يا پا را سوراخ كند و از طرف ديگر خارج شود و سبب شكستگى استخوان هم بشود، دو ديه لازم است. يكى ديه سوراخ كردن كه صد دينار است، و ديگرى ديه شكستن استخوان، كه اگر كاملا خوب شود 80 دينار، و اگر كاملا خوب نشود، صد دينار است.
(صفحه 507)اگر قتل مجنى عليه علاوه بر جنايت به امور ديگر نيز مستند باشد
سؤال 1917 :در اثر ضربه وارده به سر شخصى، جمجمه او مى شكند، با انتقال به بيمارستان و عمل جراحى كمى بهبود يافته; ولى مبتلا به خونريزى دستگاه گوارش مى شود و با عمل جراحى و انتقال به يك بيمارستان ديگر، بالأخره از دنيا مى رود. پزشكان، مرگ را به چند علت ذكر مى كنند، و 70 درصد را به شكستگى جمجمه نسبت مى دهند. لطفاً حكم ديه ضارب را بيان فرماييد. و آيا قتل عمدى محسوب مى شود يا غير عمدى؟
جواب: در صورتى كه قتل عرفاً مستند به ضارب باشد بايد تمام ديه را بدهد.
قصد قتل شخص معين و اشتباه در تطبيق
سؤال 1918 :در صورتى كه قاتل به قصد كشتن به زيد تيراندازى كند، و بعد از مرگ، معلوم شود شخص مقتول، بكر بوده است (اشتباه در هويت) آيا قتل عمد است يا شبه عمد؟ در هرصورت علت آن چيست؟
جواب: اگر هردو محقون الدم بوده اند، قتلِ واقع شده حكم عمد را دارد. چون با قصد و با آلت قتاله شخص محقون الدم حاضر و معين را كشته است. گرچه در تطبيق خطا كرده و خيال كرده زيد است.
سؤال 1919 :شخصى براى كشتن كسى كه مهدورالدم بوده، به در خانه او رفته و در زده و فردى را كه در را باز كرده، به تصور اين كه شخص مهدورالدم است; بلافاصله كشته است. بعد معلوم شده مقتول، شخص مورد نظر نبوده است; حكم قتل مذكور را بيان كنيد؟
جواب: چنانچه مهدورالدمى باشد كه قتل وى بر قاتل جايز بوده، در فرض سؤال، قتل واقع شده شبه عمد است. و ديه بر عهده قاتل مى باشد.
سؤال 1920 :چنانچه قاتل به قصد (الف) تيرى را به سوى او پرتاب كند، غافل از اين كه شخص مورد هدف (ب) است; قتل واقع شده چه نوع قتلى دارد؟ (با توجه به اين كه هم تعهد در فعل بر روى مجنى عليه، و هم تعهد در قتل وجود دارد).
جواب: قتل عمد محسوب مى شود. چون با آلت قتاله و عمداً و به قصد قتل به شخص معين زده است. منتهى در هويت او اشتباه كرده است.
(صفحه 508)
سؤال 1921 :چنانچه به قصد قتل شخصى تيرى را به سوى او پرتاب كند، و تير به مانع خارجى برخورد كرده، و به شخص ديگرى در آن حوالى، اصابت كند و او را بكشد،قتل واقع شده چه نوع قتلى است؟
جواب: شبيه به عمد است. چون با آلت قتاله و به قصد قتل زده است; منتهى خطا رفته و ديگرى را كشته است.
سؤال 1922 :شخصى قصد كشتن مهدورالدمى را دارد. ولى به علّت اشتباه در هويت مجنى عليه، شخص محقون الدمى را به جاى وى مى كشد; قتل واقع شده از چه نوعى خواهد بود؟
جواب: اگر به اعتقاد مهدورالدم بودن كشته، شبه عمد است.
سؤال 1923 :شخصى قصد كشتن مهدورالدمى را دارد و يا قصد شكار حيوانى را دارد، ولى به علت خطاى در هدف گيرى يا خطاى در تيراندازى، شخص محقون الدمى را مى كشد. قتل واقع شده از چه نوعى خواهد بود؟
جواب: اگر به اعتقاد مهدورالدم بودن كشته، قتل واقع شده شبه عمد است.
سؤال 1924 :در صورتى كه شخصى قصد كشتن محقون الدمى را دارد، ولى به علّت خطاى در تيراندازى يا خطاى در اصابت، شخص محقون الدم ديگرى را مى كشد، قتل واقع شده از چه نوعى خواهد بود؟
جواب: ظاهراً از نوع شبه عمد است.
سؤال 1925 :اگر كسى قصد كشتن محقون الدمى را داشته باشد، ولى به علّت اشتباه در هويت مجنى عليه، ديگرى را كه او نيز محقون الدم است، بكشد. قتل واقع شده از چه نوعى خواهد بود؟
جواب: قتل واقع شده از نوع عمد است.
سؤال 1926 :در صورتى كه نظر حضرتعالى در بعضى از شقوق مبنى بر قصاص باشد. آيا مى توان قاتل را به مجازات ديگرى محكوم كرد يا خير؟
(صفحه 509)
جواب: در قتل عمد، حكم اولى قصاص است و اولياء دم يا مى توانند قصاص كنند يا با اولياء دم به ديه مصالحه كنند و حق ندارند مجازات ديگرى را مطالبه كنند.
حكم انواع قتل
سؤال 1927 :لطفاً قصاص يا ديه اقسام قتل را بيان فرماييد؟
جواب: در كشتن عمدى، اگر قاتل بالغ و عاقل باشد، ولىّ مقتول حق قصاص دارد. ولى مى تواند با قاتل بر گرفتن ديه توافق كند، يا او را به طور كلى عفو كند. و در كشتن شبيه عمد، ولىّ مقتول حق قصاص ندارد، و فقط مى تواند از قاتل ديه بگيرد يا عفو كند. و در قتل خطايى قصاص نيست. و اگر قتل به اقرار قاتل ثابت شود ديه بر خود قاتل است. و اگر به دو شاهد عادل ثابت شود، ديه بر عاقله و خويشاوندان قاتل است. و در هر صورت، ولىّ مقتول مى تواند عفو كند.
كفّاره قتل
سؤال 1928 :آيا علاوه بر قصاص يا پرداخت ديه، وظيفه ديگرى هم متوجه قاتل هست يا نه؟
جواب: بلى، در قتل خطا و شبيه عمد، علاوه بر ديه، خود قاتل بايد كفاره نيز بدهد. يعنى يك بنده آزاد كند و اگر نتواند، شصت روز روزه بگيرد. و اگر اين را هم نتواند، شصت فقير را طعام بدهد تا سير شوند و در قتل عمدى اگر ولىّ مقتول عفو كند يا ديه بگيرد قاتل بايد كفاره جمع بدهد، يعنى يك بنده آزاد كند و شصت روز روزه بگيرد و شصت فقير را هم سير كند و در اين زمانها كه بنده نيست، دو عمل ديگر را انجام دهند. و در اين مسأله فرقى بين اينكه مقتول، زن باشد يا مرد، صغير باشد يا كبير، وجود ندارد.
سؤال 1929 :اگر چند نفر با هم يك نفر را كشتند; آيا بايد هركدام كفاره جدا بدهند؟
جواب: بلى، هريك بايد كفاره جدا و كامل بدهد.
|