(صفحه 313)
جواب: ضمان از لحاظ شرعى صحيح نيست ولى قرارداد عقلانى است و لازم الوفاء است.
سؤال 1208 :يك گاراژ باربرى، محموله اى را در كاميون گذاشته و پس از چادركشى و طناب كشى و ساير وسايل حفاظت، طبق صورت حساب گاراژ، اين كاميون به راننده اى داده شده كه آنها را به مقصد شهرستان برساند. راننده پس از پيمودن صد كيلومتر از راه متوجه مى شود كه محموله ماشين آتش گرفته، فوراً پياده شده و با كمك ديگران آن را خاموش مى كند كه مقدارى از محموله و اطاق عقب ماشين مى سوزد. ژاندارمرى راه از قضيه اطلاع پيدا كرده و آن را به صورت جلسه قانونى كرده و قيد مى كند كه ماشين به علت نامعلومى آتش گرفته است. حال با توجه به اينكه گاراژدار ماشين را كاملا چك و كنترل كرده و محموله از قبيل مواد آتش زا نبوده و اين پيش آمد پس از صد كيلومترى شهر بوده، آيا ضمانتى براى گاراژدار در مقابل بازرگانان صاحب بار هست يا خير؟
جواب: اگر كوتاهى در حفظ بار نشده و بدون تعدّى و تفريط مسؤول گاراژ يا راننده تلف شده است، كسى ضامن نيست.
سؤال 1209 :آيا خسارت وارده به اتومبيل شركت ملى شده، كه در اثر قصور استفاده كننده ايجاد شده است، به عهده آن شركت مى باشد يا شخص استفاده كننده؟
جواب: عيب و نقص يا تلف اگر مستند به فعل استفاده كننده باشد، وى ضامن است.
سؤال 1210 :شخصى با مراجعه به دادگاه سند مالكيت خود را به عنوان وثيقه، در ضمانت يك زندانى گذاشته است و پس از چندى زندانى از مرخصى اعطايى با همان ضمانت براى اجراى حكم برنگشته است، آيا ضبط و فروش وثيقه در ضمان وجه شرعى دارد يا خير؟
جواب: بلى مى شود و شرعاً مانعى ندارد، چون دادگاهها طبق قوانين تصويب شده عمل مى كنند و ضامن هم خود اقدام كرده و با توجه به مقررات وثيقه گذاشته است.
(صفحه 314)
هبه و بخشش
سؤال 1211 :پدرم چند سال پيش قطعه باغى به اين حقير دادند و سند آن را نوشتند و من سند را نزد خودشان به وديعه گذاشتم. بعد از مدتى كه در آن كار مى كردم پدرم آن را بدون اجازه من فروخته و مى گويد كه شما هيچ حقى نسبت به باغ و پول آن نداريد. آيا بعد از مدتى تصرف و آبيارى و خريد لوازم باغبانى براى آن پدرم مى توانسته باغ را از من بگيرد؟
جواب: در صورتى كه پدر باغ مزبور را به شما هبه كرده و به تصرف داده است، حق فروش نداشته و معامله او فضولى است كه اگر شما امضا نكنيد باطل است.
سؤال 1212 :پدرى در زمان حيات خود به يك پسرش گفته است تا در زمينى براى خودش خانه اى بسازد و او هم خانه را ساخته است. حال بعد از فوت پدر، آيا ورثه ديگر از آن زمين ارث مى برند يا خير؟
جواب: اگر زمين را به او بخشيده باشد، كسى حق مزاحمت او را ندارد. و بقيه از آن ارث نمى برند.
سؤال 1213 :آيا هبه زن به شوهر و بالعكس، حكم هبه به اجنبى را دارد، كه بتوانند رجوع كنند؟
جواب: بلى، بنابر اقوى حكم هبه به اجنبى را دارد و تا عين باقى است
(صفحه 315)
مى توانند رجوع كنند.
سؤال 1214 :آيا زن مى تواند از مال خودش بدون اجازه شوهر، چيزى را به كسى ببخشد؟
جواب: بلى مى تواند، حتى اگر شوهر نهى كند.
سؤال 1215 :فرق بين هبه و صدقه چيست؟
جواب: هبه (بخشش) اين است كه چيزى را مجاناً به ديگرى بدهند به قصد جلب محبت و دوستى و امثال آن و قصد قربت و ثواب در آن شرط نيست. اما صدقه اين است كه چيزى را مجاناً به ديگرى بدهند براى ثواب و قربة الى الله.
سؤال 1216 :شخصى پولى را به قصد صدقه كنار گذاشته و هنوز به فقير نداده است آيا مى تواند آن را بردارد و مصرف كند و مجدداً پولى به جاى آن صدقه دهد؟
جواب: بلى، جايز است.
سؤال 1217 :شخصى پولى را صدقه داده است، حال پشيمان شده، آيا مى تواند آن را پس بگيرد؟
جواب: خير، بعد از آنكه صدقه را به تصرف فقير دادند نمى توانند آن را پس بگيرند اگرچه فقير ذى رحم نباشد و عين مال هم موجود باشد.
(صفحه 316)
وقف
تحقق و اثبات وقفيت
سؤال 1218 :قطعه زمينى است كه به هيچ وجه آثار وقفيت و مدرك و سندى كه حاكى از موقوفه بودن باشد و شاهدى كه گواهى عينى بر وقفيّت بدهد ندارد آيا مى توان به گفته يك عده آن را وقف دانست؟
جواب: با فرض اينكه در محل شهرت به وقفيت نداشته باشد و قرينه و مدركى براى وقفيت در دست نباشد موقوفه محسوب نمى شود. در عين حال از طريق اداره اوقاف مربوطه مى توان تحقيق كرد.
سؤال 1219 :زمينى متروكه بوده و عده اى از مؤمنين آن را براى حسينيّه معين كرده اند و عدّه اى مى گويند براى دفن اموات است، وظيفه چيست؟
جواب: از خصوص زمين مزبور اطلاع ندارم، بطور كلّى اگر زمين براى جهت خاص وقف شده باشد بايد به همان نحو عمل شود [الوقوف على حسب ما يوقفها اهلها] و اگر وقف نيست بطورى كه از ظاهر سؤال استفاده مى شود كه متروكه و بلامعارض بوده، خوب است مؤمنين با يكديگر توافق كنند و به يكى از دو امر اختصاص دهند. هرچند محل دفن مؤمنين باشد و اگر آنجا را محل دفن قرار دهند، عزادارى حضرت اباعبدالله الحسين (عليه السلام) هم در آنجا اشكالى ندارد.
سؤال 1220 :زمينى به مساحت 500 متر با مساعدت افراد خيّر خريدارى شده و جهت
(صفحه 317)
مسجد وقف گرديده است ولى تا به حال وقف محقق نشده و كسى در آن به عنوان مسجد نماز نخوانده است. اكنون متوليان وقف مى خواهند در زيرزمين حسينيه و در طبقه همكف مسجد و در طبقه بالاى بناى تجارى بسازند، آيا جايز است؟
جواب: چنانچه تحويل متولى داده شده باشد وقفيت محقق شده است و تبديل آن جايز نيست.
سؤال 1221 :زمينى است به صورت باير و بلا استفاده كه در سى سال گذشته تنها چند جنازه كودك در آن دفن گرديده است و هيچ مدركى مبنى بر وقف بودن آن وجود ندارد. آيا اهالى مى توانند دور آن را حصاركشى كرده و حسينيه ايجاد كنند؟
جواب: اگر وقف بودن زمين براى دفن اموات محرز نباشد و تأسيس حسينيه مستلزم نبش قبرى كه آثار و بقاياى ميت در آن است نباشد، مانعى ندارد.
سؤال 1222 :الف ـ مسجدى در زمين شخصى بدون اذن و اجازه آن شخص ساخته شده است و چندين سال گذشته است، فعلا مالك آن پيدا شده است، تكليف چيست؟
ب ـ آيا مى توان مقدارى از مسجد مزبور را تخريب كرده و دستشويى و ساير امكانات را در آن ساخت؟
جواب: الف ـ با جلب رضايت صاحب آن، خود او فعلا وقف كند.
ب ـ چون قبل از رضايت در آن نماز خوانده شده مسجد نبوده و فعلا با توجه به خواست صاحب آن عمل شود. هرچه او گفت و به هرنحو كه وقف كرد، عمل شود.
سؤال 1223 :انواع وقف را توضيح دهيد و تفاوت آنها را بيان كنيد.
جواب: بطور اجمال گاهى نظر واقف به عنوان وقف است، مانند وقف مساجد و مشاهد. و در اين صورت وقف، فك و تحرير ملك است. و لذا به هيچ وجه قابل فروش و تبديل نيست. و گاهى نظر او به تمليك منفعت است مانند وقف دكاكين يا املاك براى مساجد و ذريه. يعنى نظر او از وقف اين است كه فوايد و منافع دكاكين يا ملكها مال مسجد يا ذريه خود باشد. و گاهى نظر او از وقف،
|