(صفحه 417)
سؤال 1573 :آيا قول مرد در مورد اينكه همسر خود را طلاق داده است بدون بينه، قبول است يا نياز به بينه دارد؟
جواب: اقرار مرد در ترتيب آثار طلاق كافى است. مگر آنكه زوجه يا ديگرى علم به كذب مرد داشته باشد. كه در اين صورت بايد عالم مطابق علم خود عمل كند هرچند در ظاهر اگر حاكم مطابق اقرار زوج حكم كرده، نمى تواند حكم را رد كند.
سؤال 1574 :زوجين اصل طلاق را قبول دارند. زوجه ادعا مى كند كه طلاق خلع است، ولى زوج مدعى رجعى بودن طلاق مى باشد. مستدعى است بفرماييد قول چه كسى مسموع است؟
جواب: قول مدعى طلاق رجعى با قسم خوردن مقدم است.
سؤال 1575 :زوجين در اصل طلاق اتفاق دارند. زوج مى گويد طلاق دوم است و طلاق رجعى است، ولى زوجه مى گويد طلاق سوم است و بائن مى باشد. قول كداميك مسموع است؟
جواب: قول مدعى طلاق رجعى با خوردن قسم مقدم است.
(صفحه 418)
طلاق
صيغه طلاق
سؤال 1576 :در مورد صيغه طلاق، آيا عبارت (اَنْتِ مطلقة) يا (هِىَ مُطلقه) يا (طَلَّقَتْ فلانة) مجزى است يا خير؟
جواب: هيچيك از مذكورات در سؤال، مجزى نيست و بايد به لفظ (اَنْتِ طالِق) يا (هِىَ طالِق) يا (هذِه طالِق) باشد.
سؤال 1577 :هرگاه زوجه از طرف زوج وكالت در مطلقه كردن خود داشته باشد و بخواهد خودش اجراى صيغه كند، بايد چه بگويد؟
جواب: بايد بگويد (انا طالق).
شرايط صحت طلاق
سؤال 1578 :در عدالت عادلهايى كه شاهدِ طلاق مى شوند، آيا حسن ظاهر كافى است يا احراز عدالت واقعى لازم است؟
جواب: حسن ظاهر، كافى است. ولى اگر بعداً كشف خلاف شود; طلاق باطل است.
سؤال 1579 :آيا لازم است كه عدلين در طلاق، زبان عربى را بدانند و به معناى الفاظ واقف باشند يا لازم نيست؟
(صفحه 419)
جواب: همين قدر بدانند كه انشاء صيغه طلاق مى كنند، كفايت مى كند.
سؤال 1580 :شخصى را وكيل كرده ام تا همسرم را طلاق دهد و نمى دانم دو شاهد عادلِ لازم در طلاق واقعاً عادل بوده اند يا خير؟
جواب: لازم نيست شما خصوصيات دو شاهد عادل را بدانيد و گفته شخص طلاق دهنده كه مورد اعتماد شما بوده و به او وكالت داده ايد، براى شما حجت است، مگر اينكه علم به خلاف پيدا كنيد. بلى اگر شما دو شاهد را بشناسيد و اعتقاد به عدالت آنان نداشته باشيد، جواز ترتيب آثار طلاق براى شما مشكل است.
سؤال 1581 :چند سال قبل با كسى ازدواج كردم و بعد از مدتى در حال حيض، طلاق گرفتم، بعد از گذشت عده، چون نمى دانستم طلاق در حال حيض صحيح نيست، دو مرتبه ازدواج كردم و فعلا يك بچه دارم، لطفاً مرا راهنمايى كنيد و حكم شرعى را بيان كنيد.
جواب: طلاق در حال حيض باطل است و شما همسر شرعى شوهر اول خود مى باشيد; ولى چون معتقد بوده ايد كه طلاق صحيح است و بعد از عده، ازدواج كرده ايد، مرتكب عمل حرامى نشده ايد و بچه شما در حكم حلال زاده است. اما ازدواج دوم باطل است و بايد هرچه سريعتر از شوهر دوم خود جدا شويد.
سؤال 1582 :در صورتى كه ضمن عقد ازدواج، يا عقد لازم ديگر، زوج زوجه خود را وكيل در طلاق كند، آيا اين وكالت قابل عزل مى باشد يا خير؟
جواب: اگر به نحو شرط نتيجه، شرط شده كه زن وكيل باشد، اين وكالت قابل عزل نيست.
سؤال 1583 :خانمى كه جراحى كرده و رحمش را خارج كرده اند، عادت ماهانه ندارد و خونى هم نمى بيند، بفرماييد زمان طهر غير مواقعه او، جهت اجراى صيغه طلاق چگونه است؟
جواب: در فرض سؤال، سه ماه پس از آخرين مواقعه، مى توانند صيغه طلاق را جارى كنند.
سؤال 1584 :آيا در طلاق حامل، لازم است آثار حمل ظاهر شده باشد يا با علم به حمل،
(صفحه 420)
كفايت مى كند، اگرچه آثار حمل ظاهر نشده باشد؟
جواب: در فرض سؤال، وجود حمل در حين طلاق در طهر مواقعه، در صحت طلاق كافى است. هرچند آثار آن ظاهر نشده باشد.
طلاق با حكم حاكم شرع
سؤال 1585 :شوهر اينجانب به خاطر ناراحتى خانوادگى، مدت 9 سال از ما كناره گيرى كرده و نامه داده است كه منتظر من نباشيد، و شما را هم طلاق نمى دهم و من هم به دادگاه مراجعه كردم و آنها مرا طلاق دادند، آيا بعد از انقضاى عده، مى توانم شوهر كنم؟
جواب: چنانچه دادگاه طلاق داده باشد، پس از انقضاى عدّه مى توانيد شوهر اختيار كنيد.
سؤال 1586 :دخترى دو هفته بعد از ازدواج به منزل پدرش برگشته و حاضر به بازگشت به منزل شوهرش نيست و شوهر هم از روى عناد، حاضر به طلاق نمى شود و دختر نيز به هيچ وجه حاضر به زندگى با او نيست، آيا در اين گونه موارد حاكم شرع و وكلاى او مجاز به اجراى صيغه طلاق، براى نجات زندگى دختر هستند يا خير؟
جواب: چنانچه احراز شود ادامه زوجيت با زوج مزبور همراه با عسر و حرج شديد است و زوج از دادن طلاق، امتناع ورزد و حتى اجبار به طلاق، ممكن نباشد، دراين صورت حاكم شرع يا نمايندگان وى مى توانند طلاق دهند.
سؤال 1587 :بين زن و شوهرى اختلاف شديد واقع شده، به حدى كه به دادگاه كشيده شد، و حكم به مطلقه شدن در مقابل مهر، صادر گرديده است و شوهر به خارج فرار كرده، آيا زن مى تواند در غياب مرد، خود را مطلقه كند؟
جواب: در صورتى كه از مراجعت وى به ايران مأيوس باشند; دادگاه مى تواند وى را طلاق دهد.
سؤال 1588 :اينجانب سر دفتر مى باشم، خانمى مراجعه كرده كه با بخشيدن مهريه خود و نفقه در ايام عده، طلاق مى خواهد. توضيح اينكه: خانم از ديوان عالى كشور حكم طلاق را
(صفحه 421)
دارد. اما شوهر وى به هيچ وجه رضايت نمى دهد، آيا طلاق دادن زن شرعاً جايز است؟
جواب: در فرض سؤال، ظاهراً ديوان عالى كشور كه حكم طلاق را صادر كرده و براى شما محرز شد كه حكم صادره از ناحيه ديوان عالى كشور است، معلوم مى شود كه بعنوان حاكم شرع، چنين حكمى را صادر كرده. لذا شما مى توانيد طبق همان حكم و نوشته با رعايت شرايط طلاق، صيغه طلاق را جارى كنيد اگرچه شوهر معترض باشد.
سؤال 1589 :طلاقى كه حاكم بالأجبار در مورد زوجه شخصى مى دهد، آيا رجعى است؟ آيا بائن كه زوج حق رجوع نداشته باشد؟
جواب: ظاهر اين است كه طلاق حاكم و يا طلاقى كه به اجبار زوج تحقق پيدا مى كند، از نظر رجعى بودن و نبودن با طلاقهاى ديگر فرقى ندارد.
سؤال 1590 :مردى عيال خود را اذيّت مى كند و نفقه نمى دهد و از دادن طلاق خوددارى مى كند، آيا آن زن مى تواند شوهر ديگر اختيار كند؟
جواب: در فرض سؤال، زن بايد به حاكم شرع رجوع كند و يا به هر طريق ممكن، حقوق و نفقه خود را از شوهر بگيرد; ولى به هيچ وجه نمى تواند بدون طلاق، به ديگرى شوهر كند. و خلاصه زن شوهردار اگر شوهر ديگر بكند زانيه خواهد بود و احكام زنا بر او مترتب مى شود.
سؤال 1591 :زنى كه از شوهر خود اكراه شديد دارد و مهريه خود را مى بخشد تا طلاق خلع جارى شود; ولى شوهر حتّى به مازاد بر مهر قبول نمى كند، تكليف چيست؟
جواب: در صورتى كه ثابت شود ادامه زندگى براى زن همراه با عسر و حرج شديد است، حاكم شرع مى تواند طلاق خلعى مزبور را انجام دهد، اگرچه شوهر راضى نباشد.
سؤال 1592 :مردى بعد از سه ماه زندگى با يك زن، حدود چهار سال است كه به جمهورى روسيه رفته و در اين مدّت نفقه زن را هم نداده است، هيچ شرطى در خصوص عدم نفقه و رفتن به مسافرت و مدت آن در ضمن عقد نوشته نشده است. زن چندبار وكيل خود را
|