(صفحه 542)
5 ـ اگر پزشك با دست خود به بيمار دوا بدهد، يا آمپول تزريق كند مسؤول است. مگر اينكه شرط عدم ضمان كند و احتياط لازم را بعمل آورد(1).
سؤال 2041 :با توجه به اينكه ممكن است جان بيمار به طور اورژانس (فورى) در خطر باشد، و زمانى جهت تعيين حساسيت فرد به دارويى خاص وجود نداشته باشد، اگر با تجويز دارو، بيمار به آن حساسيت پيدا كرده; دچار عوارض شديد و يا مرگ شود، آيا پزشك معالج در قبال اين عوارض، مسؤوليتى خواهد داشت؟
جواب: اگر تجويز دارو در حد اظهار عقيده و بيان تشخيصِ پزشك باشد، به اينكه بگويد به نظر من فلان دارو مفيد است و اختيار مصرف را با خود مريض، يا ولىّ او بگذارد، در اين صورت پزشك مسؤول نيست. و اگر پزشك با دست خود به مريض دارو بدهد، يا آمپول تزريق كند. يا امر كند كه فلان دارو را مصرف كنيد و به گفته او اعتماد كنند (كه متعارف چنين است) به نحوى كه در صورتِ رخ دادن عارضه، آن عارضه مستند به پزشك باشد، در اين صورت كه پزشك مسؤول است. مگر اينكه شرط كند كه اگر عارضه اى رخ داد ضامن نباشد; و در عين حال دقت و احتياط لازم را انجام دهد كه در اين صورت مسؤول نيست.
سؤال 2042 :اگر با توجه به علوم امروزى، امكان تعيين حساسيت يك دارو وجود نداشته باشد، آيا پزشك در صورت ايجاد عارضه مسؤول است؟
جواب: از آنچه در پاسخ سؤال قبلى نوشته شد، جواب اين سؤال نيز روشن مى شود.
سؤال 2043 :اگر فرصت و امكان آزمايش، وجود داشته باشد، اما به دلايل ديگرى همانند: هزينه اى كه به بيمار تحميل مى شود (و احياناً وى حاضر نيست)، امكاناتى كه براى ما وجود
- 1 ـ قال على اميرالمؤمنين عليه افضل صلوات المصلين: «من تطبّب او تبيطر فليأخذ البرائة من وليّه والاّ فهو له ضامن». (وسائل الشيعه ج 19، ص 194، باب 24 از ابواب موجبات ضمان، حديث 1).
- و قال جعفربن محمد الصّادق عليه احسن التّحيّة والسّلام: «كل عامل اعطيته اجراً على ان يصلح فأفسد، فهو ضامن». (وسائل الشيعه، ج 13، ص 275، باب 29، از ابواب احكام اجاره حديث 19).
(صفحه 543)
ندارد، و يا وقتى كه از بيمار مى گيرد، آزمايشات لازم صورت نگيرد و شخص دچار عارضه نيز گردد، در اين صورت آيا پزشك مسؤول است؟
جواب: اگر فرصت آزمايش هست و بيمار پول دارد و پزشك آزمايش را لازم مى داند، در اين فرض حق مداوا و معالجه ندارد و اگر فرصت نبود يا هزينه و امكانات وجود نداشت، در صورتى كه پزشك شرط عدم ضمان كند، مسؤول نخواهد بود.
سؤال 2044 :بطور كلى اگر (با توجه به علم امروزى) بدانيم يا احتمال بدهيم كه نجات جان بيمار وابسته به مصرف دارو يا داروهاى خاصى مى باشد كه مضرّند (و اين مضرّات به احتمال قوى براى همگان رخ خواهد داد) و با تجويز پزشك، شخص دچار يك يا چند مورد از اين عوارض شود، آيا پزشك مسؤول است؟
جواب: در صورتى كه پزشك بداند نجات جان بيمار بستگى به مصرف داروى مذكور دارد، يا گمان قوى و احتمال عقلايى قابل قبول به مفيد بودن آن دارو داشته باشد، با شرط عدم ضمان، مسؤول نيست.
سؤال 2045 :اگر دارويى نه براى نجات جان بيمار، بلكه جهت تسكين و مداواى بيماريهايى كه باعث آزار بيمار مى شوند (همانند تب، خارش، درد، زخم و...) مصرف شوند و بدانيم يا احتمال دهيم كه اين داروها مؤثّرند; و با توجه به اينكه اكثر داروهاى مؤثّر، در كوتاه يا دراز مدت داراى عوارض زيادى مى باشند، در صورت تجويز پزشك و ايجاد عارضه (كه گاهى بدتر از بيمارى اوليه مى باشد)، آيا پزشك مسؤوليتى به عهده خواهد داشت؟ (لازم به ذكر است شايعترين و بيشترين تجويز دارو در چنين مواردى صورت مى گيرد و لذا اهميّت فراوانى دارد).
جواب: با شرط عدم ضمان و رعايت اهم و مهمّ و با توجه دادن بيمار به عواقب احتمالى مصرف دارو، پزشك مسؤول نيست.
سؤال 2046 :اگر پزشك بنا به اصرار بيمار، دارويى تجويز كند و يا ساير اقدامات درمانى كه مضر است انجام دهد، در صورت ايجاد عارضه، مسؤول كيست؟
جواب: اصرار بيمار مجوز اقدام به معالجه نمى شود، و رفع مسؤوليت نمى كند;
(صفحه 544)
و اگر پزشك اطمينان دارد كه داروى مضرّ با همه عوارض و مضراتش براى مريض لازم است و داروى بى ضرر، يا كم ضرر نيست. در اين صورت با شرط برائت و عدم ضمان اقدام كند و مسؤول نيست.
فراموشى و جهل پزشك
سؤال 2047 :با توجه به گستردگى بسيار زياد علوم پزشكى كه واقعاً امكان فراگيرى و بخاطر سپردن تمام بيماريها و تمامى داروهايى كه بر همه بيماريها مؤثرند، و نيز عوارض آنها وجود ندارد، اگر پزشك بخاطر فراموشى، بنا به حدس خود، چه در موارد اورژانس و چه غير اورژانس، جهت نجات جان و يا تسكين آلات بيمار، سهواً اقدام به تجويز دارويى غير مؤثر بر بيمارى كند، كه بيمار را متحمّل هزينه بيهوده و يا عوارض جانبى كند، در اين صورت آيا پزشك مسؤول و مديون است؟ (در صورتى كه امكان ارجاع به متخصص ديگرى هم نباشد).
جواب: در صورتى كه به حدس و گمان تجويز دارو كرده و احتمال عقلايى و قوى بر مفيد بودن دارو نمى داده، مسؤول است. خصوصاً اگر شرط برائت نكرده باشد، و اگر تجويز داروى مضر بر اثر سهو و نسيان باشد، با شرط عدم ضمان، مسؤول نيست.
سؤال 2048 :اگر پزشك بخاطر فراموشى انواع و علايم بيماريها (بخاطر گستردگى موضوع)، بيمارىِ شخص را تشخيص ندهد، و لذا نداند داروى مناسب چيست; و در نتيجه اصلا دارويى تجويز نكند; در صورتى كه بيمارى تشديد و يا منجر به مرگ گردد، اين پزشك در چه حدى مسؤول است؟ (در صورتى كه امكان ارجاع به متخصص ديگرى هم نباشد).
جواب: اگر پزشك علايم بيمارى، يا داروها را فراموش كرده و نمى تواند تشخيص دهد، حق معالجه ندارد و مسؤوليتى هم ندارد. ولى اگر علايم مرض مشترك بين چند مرض است و مرض قابل تشخيص نيست و نياز به مصرف چند نوع دارو دارد; تا يكى مؤثر واقع شود; (بدون اينكه داروها و علايم بيمارى را فراموش كرده باشد) در اين صورت كه دسترسى به پزشك متخصص نيست، مى تواند با شرط عدم ضمان، مداوا كند، و با احتمال نجات جان بيمار، با شرط
(صفحه 545)
برائت، لازم به اقدام است. و اگر عارضه اى رخ داد، مسؤول نيست.
سؤال 2049 :اگر بخاطر كمبود امكانات تشخيصى كافى، تشخيص ممكن نگردد و مداواى لازم صورت نگيرد و بيمارى تشديد يا منجر به مرگ شود، آيا پزشك معالج مسؤول است؟
جواب: در مرحله اول لازم است بيمار را به پزشك ديگرى ارجاع و راهنمايى كند. و در صورت عدم متخصّص، اگر احساس كرد كه تأخير معالجه براى بيمار خطر دارد و احتمال قوى بر تأثير مداوا بدهد; لازم است مداوا كند; و با شرط عدم ضمان، مسؤول نيست.
سؤال 2050 :اگر تشخيصِ بيمارى به درستى صورت گيرد; ولى داروى مؤثر در دسترس نباشد و يا بسيار گران باشد و بيمار قادر به تهيه آن نباشد، آيا پزشك معالج ملزم به تهيه آن دارو به هرطريق ممكن براى بيمار مى باشد؟
جواب: در فرض مذكور، اگر جان بيمار در معرض خطر باشد، پزشك و ديگران ملزم هستند، به نحو واجب كفايى، داروى مورد نياز را به هرطريق ممكن تهيه كنند و بيمار را نجات دهند.
سؤال 2051 :با توجه به اينكه اگر بخواهيم طبابت پزشك را با توجه به مشكلات فوق، و در صورت مواجهه، با اين مشكلات، تنها در صورتى مجاز بدانيم كه وى در اين زمينه ها داراى تخصص و تجربه كافى باشد; عملا مسائل درمان با اختلال كامل روبرو خواهد شد. زيرا اولا: هر پزشكى تا رسيدن به اين تخصص و تجربه كافى; بايد همان مراحل اوليه را طى كند (كه همان دوران بدون تجربه و تخصص است) و ثانياً: به علت جمعيت زياد، امكانات كم، فرصتهاى ناكافى و دهها علل ديگر (حداقل در كشور ايران) نمى توان انتظار داشت; پزشكانى ـ كه از ابتدا كاملا مسلط باشند ـ به طبابت بپردازند. با توجه به مقدمه فوق و موضوعات مطرح شده در كليه سؤالهاى قبل، مسائل مهم ذيل مطرح مى شود:
الف ـ در مواردى كه پزشك داروى مؤثر بر بيمارى يا عوارض خطرناك آن را فراموش كرده، و فرصت و امكانات كافى جهت دسترسى به اطلاعات كافى يا پزشك متخصص ديگرى نيز ندارد.
(صفحه 546)
ب ـ مطمئن است كه داروى خاصى براى بيمارى مفيد است، و همچنين مطمئن است و يا احتمال مى دهد كه در صورت تجويز آن دارو عوارضى خفيف و يا شديدتر از خود بيمارى و حتى مرگ در اثر اين دارو، گريبانگير اين بيمار خواهد شد. (كه البته موارد الف و ب شامل مسائل تشخيصى نيز مى باشد).
آيا پزشك در اين حالات مى تواند مريض را به حال خود بگذارد و چنين فرض كند كه: گويا پزشكى موجود نبوده و قضا و قدر الهى هرچه باشد بر او جارى خواهد شد. و بدين ترتيب خود را در معرض خطر مؤاخذه مادى و معنوى حاصل از عوارض احتمالى و هزينه هاى نابجاى آن قرار ندهد، و كار وى را به خداوند واگذارد كه يا خود بهبودى نسبى يابد و فرصت تحقيقات بعدى فراهم گردد، و يا به تدريج دچار عوارض شديد و مرگ گردد؟
اصولا در چنين مواردى كه پزشك واقعاً نمى داند كه براى نجات جان يا رفع و تسكين آلام يك بيمار چه كارى انجام دهد; وظيفه او چيست؟ درمانهاى بدون اطمينان و غير قابل اعتماد؟ (كه ممكن است خود آنها باعث مرگ يا عوارض شديدتر شوند) و يا عدم هرگونه اقدام درمانى؟
آيا اگر پزشك با اقدام به درمان نامطمئن، موجب خسارت و مرگ مريض گردد; مسؤول است؟
آيا اگر اقدام به هيچ درمانى نكند (با توجه به علل و توضيحات فوق)، مسؤوليتى متوجه اوست؟
اين موضوع با توجه به اين نكته كه گاهى، فرصت هيچ گونه مشورت يا ارجاع بيمار به پزشكان متخصص و آگاه ديگرى وجود ندارد، مطرح است.
(در خاتمه جهت روشن شدن موضوع، مثالى ذكر مى شود: گاهى پزشكى كه داراى تجربه كافى نيست با بيمارى در حالت بيهوشى، مواجه مى شود كه نمى داند اين بيمار در اثر كمبود يا ازدياد قند بدنش، دچار بيهوشى شده است، در اين حالت طبيعى است كه درمان كاملا متناقض است و باعث اشتباه پزشك مى شود.
جواب: پزشكى، مانند ساير فنون و دانشها مراتب متعدّد دارد; و اگر طبابت و مداوا پيش از رسيدن به حد تخصّص جايز نباشد ـ همانگونه كه در سؤال اشاره