(صفحه 74)
نبش قبر كنند و جنازه را جهت تعيين علّت مرگ معاينه كنند؟
جواب: در صورتى كه اثبات حق متوقف بر نبش باشد مانعى ندارد.
سؤال 220 :ملاك در حرمت نبش قبر ميت چيست؟
جواب: ملاك حرمت نبش قبر ظاهر شدن جسد ميت يا هتك شدن حرمت او مى باشد. پس اگر مقدارى از خاك قبر را بردارند و جسد ظاهر نشود و عرفاً هم صدق هتك نكند، نبش محقق نشده و حرام نيست. خلاصه، مدار در حرمت نبش محرّم ظاهر شدن جسد يا صدق هتك است كه ممكن است اين دو با هم جمع شوند و ممكن است ظهور تنها سبب باشد يا هتك تنها باشد.
سؤال 221 :قبرى است دو طبقه كه در طبقه تحتانى آن خانمى دفن شده است آيا مى توان در طبقه فوقانى آن مردى كه هيچگونه محرميتى با آن خانم ندارد دفن كرد؟
جواب: اگر مستلزم نبش قبر ميت طبقه پايين نباشد مانعى ندارد.
سؤال 222 :مقبره اى در يكى از روستاهامعروف به پير غيب پيدا شده و سالمندان مى گويند داراى ساختمان بوده ولى شجره نامه ندارد آيا احداث ساختمان بر روى آن مانعى ندارد؟
جواب: اگر افراد مزبور اطمينان دارند كه صاحب قبر از امامزادگان صالح مى باشد مانعى ندارد ساختمان روى قبر او احداث شود.
سؤال 223 :آيا زينت كردن قبر از سنگهاى مرمر سفيد يا سياه اشكال دارد؟
جواب: حرام نيست.
سؤال 224 :قبرستانى در اثر جاده و فضاى سبز از بين رفته و قبرى كنار جوى آب پيدا شده و طورى است كه موجب اهانت به او مى شود آيا جايز است نبش باقيمانده قبر و بردن به قبرستان عمومى؟
جواب: اگر تغيير جوى آب امكان نداشته باشد در فرض مذكور جايز است انتقال داده شود.
(صفحه 75)
سؤال 225 :شخصى وصيت كرده بعد از فوت از محل مدفون به اعتاب مقدسه حمل شود آيا جايز است؟
جواب: به نظر اينجانب نبش قبر جهت حمل به مشاهد مشرّفه خلاف احتياط است هرچند وصيت كرده باشد. بلى اگر وصيت كرده كه جنازه اش را قبل از دفن به مشاهد مشرفه منتقل كنند و عمداً يا به هرجهتى برخلاف وصيت او عمل شده است. جايز بلكه واجب است قبر را نبش و جنازه را به محل مورد وصيت منتقل كنند. مگر اينكه بدن فاسد شده باشد; يا نبش مستلزم هتك باشد.
مسائل متفرقه اموات
سؤال 226 :ميت را قبل از غسل در مسجد گذاشته اند، آيا جايز بوده يا نه؟
جواب: اگر موجب نجس شدن مسجد نشود مانعى ندارد.
سؤال 227 :مخارجى كه اقوام و بستگان شخصى كه از دنيا رفته و احياناً فقير و بى بضاعت هستند در ايام ثلاثه و شب هفتم و چهلم... صرف مى كنند چگونه است؟
جواب: تحمل اينگونه مخارج نه تنها واجب نيست بلكه شبهه دارد. زيراكه فقرا را به زحمت مى اندازد و چه بسا آبروى آنها را مى برد.
سؤال 228 :در مراسم هفته و چهلم چه عملى بايد انجام داد و بردن گلهاى طبيعى گرانقيمت آيا اسراف است؟
جواب: بهتر آن است كه براى ميت خيرات و مبرّات بدهند و از كارهاى بى فايده پرهيز كنند.
سؤال 229 :هنگام عبور از قبرستان يهود يا نصارى مى توان فاتحه خواند؟
جواب: اگر به قصد آنها باشد نمى توان فاتحه خواند.
سؤال 230 :جنازه اى را كه ناشناس بوده در بهشت زهرا دفن كرده اند. مثلا اولياى او
(صفحه 76)
شناسايى شده و شهرستانى هستند و رفت و آمد براى آنان مشقت دارد و از سويى مادر و خويشان او آرام نمى گيرند و مى خواهند مرتب سر قبر بروند. آيا در چنين صورتى نبش قبر و انتقال جنازه جايز است يا نه؟
جواب: در فرض سؤال نبش قبر مشكل است.
(صفحه 77)
شرايط نماز
وقت نماز
سؤال 231 :آيا در شبهاى مهتابى لازم است بعد از اذان صبح مقدارى خواندن نماز صبح را تأخير انداخت تا روشنى صبح بر نور ماه غلبه محسوس پيدا كند؟
جواب: به نظر اينجانب وقت نماز صبح موقعى است كه فجر صادق طلوع كند چه ديده شود و چه ديده نشود و در اين جهت فرقى بين شبهاى مهتابى و غير مهتابى نيست. البته بايد يقين به طلوع فجر حاصل شود و با شك نبايد وارد نماز شود.
سؤال 232 :وقت نماز ظهر و عصر تا غروب است يا تا اذان مغرب؟
جواب: تا اذان مغرب است.
سؤال 233 :آيا مى توان در مورد وقت نماز و روزه به اذانى كه از صدا و سيماى جمهورى اسلامى ايران پخش مى شود اكتفا و عمل كرد؟
جواب: كسانى كه در محل پخش يا قريب الأفق باشند مى توانند طبق اذان صدا و سيماى جمهورى اسلامى ايران عمل كنند.
سؤال 234 :آيا حضرتعالى ساعات شرعى مستخرج مؤسسه ژئوفيزيك دانشگاه تهران را
(صفحه 78)
اجازه تبعيت مى فرماييد؟
جواب: براى كسانى كه اطمينان پيدا مى كنند، مانعى ندارد.
سؤال 235 :در كشور سوئد در بعضى از مناطق به مدت 52 روز خورشيد در آسمان غروب نمى كند. و در بعضى از مناطق ديگر طول روز 23 ساعت است. و در بعضى از مناطق ديگر طول روز 17 ساعت است. تكليف نماز و روزه برادران مسلمان در اين مناطق چيست؟
جواب: در فرض اوّل ملاك را براى نماز و روزه بلاد و شهرهاى متعارفه كه شب و روز آنها تقريباً مساوى است (مثل مكه و مدينه) قرار دهند، يعنى نماز ظهر و عصر را بخوانند، شش ساعت بعد نماز مغرب و عشاء را بخوانند و يازده ساعت بعد نماز صبح را بخوانند و روزه را هم به همين ملاك بگيرند و در همين فرض مى توانند ملاك را وطن و شهر خود قرار دهند، مثلا اگر از تهران رفته اند با اذان ظهر تهران، نماز ظهر و عصر را بخوانند و با اذان مغرب و عشاء، نماز مغرب و عشاء را و با اذان صبح، نماز صبح را بخوانند و روزه را نيز به همين ملاك بگيرند و در عين حال اگر سفر به آن منطقه لزومى ندارد به مناطقى سفر كنند كه بتوانند عبادات خود را در اوقات شرعيه انجام دهند. در فرض دوم و سوّم نماز صبح را قبل از طلوع خورشيد بخوانند و نماز ظهر و عصر را در نيمه دوم روز (بعد از زوال) بخوانند و نماز مغرب و عشاء را بعد از غروب (مغرب) بخوانند و روزه را از قبل از اذان صبح تا مغرب بگيرند هرچند مقدارى طولانى است و در فرض دوّم كه روز 23 ساعت است، اگر سفر لزومى ندارد و ممكن است به منطقه اى سفر كنند كه شب طولانى تر باشد تا بتوانند با فاصله بيشتر بين نمازها، نماز بخوانند و روزه بگيرند.
قبله
سؤال 236 :اينجانب وارد منزل دوستم شدم و براى نماز از قبله سؤال كردم و او جهتى را معين كرد و من توجه نداشتم كه بايد يقين به قبله داشته باشم و نماز را خواندم، اكنون نماز چه صورتى دارد و بعدها اگر چنين پيشامدى كرد چه وظيفه اى دارم؟
|