(صفحه 27)
احكام تقليد
اجتهاد، تقليد، احتياط
سؤال 1 :در رساله فرموده ايد: تقليد در اصول دين جايز نيست، آيا اصول دين را با دليل بايد اثبات كرد يا اعتقاد به آن كافى است؟
جواب: از هر طريقى عقيده به اصول دين پيدا كند كافى است.
سؤال 2 : كسى كه مجتهد نيست، آيا مى تواند تقليد نكند و در اعمال خود به احتياط عمل نمايد؟
جواب: در جواز عمل به احتياط بين علما اختلاف نظر وجود دارد و كسى كه مى خواهد احتياط كند يا بايد مجتهد باشد و يا در اصل جواز عمل به احتياط و عدم آن از مجتهد تقليد كند.
سؤال 3 :منظور از احتياط چيست؟ و چه كسى مى تواند به احتياط عمل كند؟
جواب: احتياط آن است كه شخص اعمال خود را به نحوى انجام دهد كه يقين كند مطابق وظيفه خود عمل كرده و تكليف خود را انجام داده است. و اگر كسى بخواهد در همه مسائل احتياط كند بايد خودش مجتهد يا قريب الاجتهاد باشد تا بتواند در بين اقوال علماى گذشته و حال آنچه موافق احتياط است تشخيص دهد.
سؤال 4 :آيا تقليد لازم است كه مقدّم بر عمل باشد و آيا اگر كسى مقارن عمل تقليد
(صفحه 28)
نمايد صحيح است يا خير؟
جواب: تقليد همان عمل با استناد به فتواى مجتهد است.
تقليد اعلم
سؤال 5 :آيا اعلميت در مرجع تقليد شرط است؟
جواب: بلى شرط است.
سؤال 6 :در صورتى كه فتواى مجتهد اعلم در مسأله اى مشخص نباشد، آيا مى توان به مجتهد غير اعلم رجوع كرد؟
جواب: اگر به دست آوردن فتواى مجتهد اعلم امكان ندارد لازم است احتياط كند.
سؤال 7 :اگر اعلم مجتهدين مشخص نباشد، وظيفه چيست؟
جواب: بايد به فتواى محتمل الأعلمية عمل كند.
سؤال 8 :در صورت تعارض شهادت اهل خبره نسبت به اعلميت مجتهدين، وظيفه چيست؟
جواب: در فرض سؤال، مقلّد مخيّر است از هركدام خواست تقليد كند.
سؤال 9 :آيا تقليد از اعلم واجب است؟ در صورت وجوب آيا ملاك اعلميّت در فقه است يا آشنايى به زمان و حوادث نيز شرط است؟
جواب: تقليد از اعلم واجب است و مراد از اعلميت آشنايى بيشتر و قدرت كاملتر در استنباط احكام الهيه از منابع معتبره مى باشد.
سؤال 10 :كسى كه مقلّد مجتهدى بوده و به دستور او عمل كرده و بعداً متوجه شده كه علم و عدالتش كمتر از مجتهدين ديگر است، آيا اعمال گذشته او نتيجه دارد يا خير؟
جواب: اگر در تشخيص اوّل، جهات شرعيه را رعايت كرده باشد اعمال گذشته او صحيح است.
(صفحه 29)تبعيض در تقليد
سؤال 11 :آيا صحيح است كه شخصى در قسمتى از اعمال خود از يك مجتهد تقليد كند و در بعض اعمال ديگر از مجتهد ديگر تقليد كند؟
جواب: اگر اعلميت يكى از آنها ثابت يا محتمل نباشد جايز است.
سؤال 12 :آيا تبعيض در تقليد در عمل واحد جايز است يا نه؟ مثلا اگر فتواى يكى از مجتهدين وجوب جلسه استراحت و استحباب 3 بار گفتن در تسبيحات اربعه باشد و فتواى ديگرى عكس آن باشد، آيا مقلّد مى تواند در استحباب تثليث از مجتهد اوّل و در استحباب جلسه استراحت از مجتهد دوّم تقليد كند؟
جواب: تبعيض در تقليد به نحوى كه به قول هر دو، عمل باطل باشد صحيح نيست.
سؤال 13 :چنانچه انسان يقين كند عملى كه انجام مى دهد مطابق با فتواى يكى از مراجع محترمى است كه جايز التّقليد مى باشد كافى است يا خير؟
جواب: كفايت مى كند.
رجوع از حىّ به حىّ
سؤال 14 :چنانچه پس از تقليد از مجتهدى معلوم گردد ديگرى اعلم است، آيا مى توان به او رجوع كرد؟
جواب: لازم است به اعلم رجوع شود.
سؤال 15 :شخصى پس از رحلت آية الله اراكى (رحمه الله) براى اينكه اعمال خود را بدون تقليد انجام نداده باشد بدون تحقيق از مجتهدى تقليد كرده است، آيا اكنون مى تواند به ديگرى رجوع كند؟
جواب: اگر شرايط مرجعيت در او موجود نبوده، لازم است عدول كند.
سؤال 16 :شخصى به گفته دو نفر عادل كه خبره بودن آنان معلوم نيست به مجتهدى رجوع كرده، آيا اين رجوع صحيح است؟
(صفحه 30)
جواب: چنانچه از اهل خبره نباشند شهادت آنها اعتبار ندارد.
بقاء بر تقليد ميت
سؤال 17 :اينجانب در زمان حيات مرحوم آية الله اراكى (رحمه الله) تصميم داشتم از ايشان تقليد كنم و خود را مقلّد ايشان مى دانستم ولى فتواى ايشان را ياد نگرفته و مطابق با احتياط عمل مى كردم، در چنين صورت بقاى بر تقليد ايشان چه حكمى دارد؟
جواب: در فرض سؤال بقاى بر تقليد ايشان جايز نيست، زيرا تقليد از ايشان تقليد ابتدايى از ميت خواهد بود.
سؤال 18 :اينجانب پس از رحلت حضرت امام (رحمه الله) تعدادى از مسائل را به آية الله اراكى (رحمه الله)رجوع كرده ام، آيا مى توانم در آن مسائل به فتواى ايشان باقى باشم؟
جواب: اگر اعلميت امام (رحمه الله) نزد شما محرز باشد، بايد در تمام مسائل بر تقليد ايشان باقى بمانيد.
سؤال 19 :آيا بقاى بر تقليد ميت جايز است؟ و آيا مى توان به مجتهد حىّ عدول كرد يا نه؟
جواب: بقاى بر تقليد ميت در همه مسائل ـ حتى مسائلى كه عمل نكرده ـ جايز است و با فرض اعلم بودن ميّت از حىّ، بقاى بر تقليد او واجب است.
سؤال 20 :چنانچه مرجعى كه انسان از او تقليد مى كرده، و از دنيا رفته اعلم از حىّ باشد، آيا لازم است بر تقليد او باقى بماند؟
جواب: لازم است باقى بماند.
سؤال 21 :شخصى از حضرت امام (رحمه الله) تقليد مى كرده، بعد از رحلت ايشان طبق فتواى آية الله اراكى (رحمه الله) بر تقليد امام (رحمه الله) باقى مانده است، آيا اين شخص مى تواند به تقليد هر دو آن بزرگواران باقى بماند؟
جواب: اگر اعلميت يكى از اين دو بزرگوار نسبت به ديگرى محرز نباشد مانعى ندارد و در غير اين صورت لازم است در تمام مسائل بر تقليد اعلم باقى بماند.
(صفحه 31)
سؤال 22 :آيا كسانى كه به فتواى حضرتعالى بر تقليد امام (رحمه الله) باقى هستند مى توانند در بعضى از مسائل از خود جنابعالى تقليد كنند؟
جواب: چنانچه به اعتقاد آنها اعلميّت حضرت امام (رحمه الله) نسبت به اينجانب محرز نباشد مانعى ندارد.
سؤال 23 :اينجانب از حضرت امام خمينى (رحمه الله) تقليد مى كردم، پس از رحلت ايشان بنابر فتواى مرحوم آية الله اراكى (رحمه الله) بر تقليد امام (رحمه الله) باقى ماندم، جز مسأله بلاد كبيره كه به آية الله اراكى رجوع كردم و پس از فوت آية الله اراكى به حضرتعالى رجوع كردم; حال بنابر فرموده شما كه بقاى بر تقليد از ميت اعلم را واجب مى دانيد بر تقليد حضرت امام (رحمه الله) باقى ماندم، حال بفرماييد در مسأله بلاد كبيره به فتواى كداميك از اين دو بزرگوار عمل كنم؟
جواب: اگر اعلميت حضرت امام (رحمه الله) محرز نباشد به فتواى هريك مى توانيد باقى بمانيد.
سؤال 24 :اينجانب از حضرت امام (رحمه الله) تقليد مى كرده ام، سپس از آية الله گلپايگانى (رحمه الله)و سپس از آية الله اراكى (رحمه الله) تقليد كرده ام، آيا مى توانم بر تقليد هركدام باقى بمانم؟
جواب: مى توانيد باقى بمانيد و اگر يكى از آن سه بزرگوار را اعلم بدانيد لازم است بر تقليد او باقى بمانيد.
مسائل متفرقه تقليد
سؤال 25 :اعمالى كه انسان بر طبق فتواى مجتهدى انجام داده در صورتى كه مخالف فتواى مجتهد بعدى باشد، آيا اعاده لازم دارد؟
جواب: اعاده لازم نيست.
سؤال 26 :آيا بر اجير لازم است سؤال كند كه مستأجر مقلّد چه كسى است؟
جواب: خير، طبق وظيفه خود عمل كند.
سؤال 27 :اگر كسى از مسأله گو مسأله اى را سؤال كرد، آيا مسأله گو مى تواند جواب او را طبق فتواى مرجع تقليد خودش بيان كند؟
|