جستجو در تأليفات معظم له
 

قرآن، حديث، دعا
زندگينامه
کتابخانه
احکام و فتاوا
دروس
اخبار
ديدارها و ملاقات ها
پيامها
فعاليتهاى فرهنگى
کتابخانه تخصصى فقهى
نگارخانه
پايگاه هاى مرتبط
مناسبتها
معرفى و اخبار دفاتر
صفحه اصلي  

كتابخانه فقه جامع المسائل
صفحات بعد
صفحات قبل
(صفحه 337)

جميع مايملك خود را به همسرش فروخته است كه در نتيجه، ورثه شرعى او از ارث محروم شده اند، مستدعى است بفرماييد:
1 ـ آيا اين معامله صحت شرعى دارد يا خير؟
2 ـ اگر معامله صورى باشد، صحيح است يا خير؟
3 ـ اگر احتمال اجبار در معامله باشد، حكم آن چيست؟
4 ـ اگر احتمال قصد ضرر زدن به ورثه باشد، حكم آن چيست؟
جواب: معامله در مرض موت، در صورتى كه واجد شرايط مذكور در مسأله 2142 و 2151 توضيح المسائل باشد، صحيح است. و تا احراز صورى بودن يا اجبارى بودن آن نشود، محكوم به صحت است. و نيز احتمال قصد ضرر زدن به ورثه، مانع از حكم به صحت نمى شود.

سؤال 1291 :شخصى در زمان حيات خويش حقوق تنها وارث خود را كه خواهرش بوده، بعنوان مصالحه از او سلب كرده، كه با پرداختن مبلغ 14000 تومان به مشاراليها، هيچگونه حقى نسبت به ارث برادر خود، بعد از وفات وى نداشته باشد. و جميع مايملك خود را به همسر خويش صلح كرده است. اين صلح و مصالحه دو سال قبل از فوت مشاراليه و در حالت مرضى بوده است كه منجر به وفات وى شده است. آيا اين صلح و مصالحه صحيح است و مانع ارث مى شود يا خير؟
جواب: اقوى صحت صلحى است كه در مرض موت واقع شده. و اگر صلح مورد سؤال ساير شرايطى را كه در توضيح المسائل مسأله 2223 بيان شده دارا بوده است، نافذ و صحيح است. و در فرض سؤال، با صحت صلح مايملك به همسر، مالى باقى نمى ماند كه به خواهر ارث برسد.

سؤال 1292 :شخصى در مرضى كه منجر به موت وى شده است، منزل مسكونى خود را به نوه هايش مصالحه كرده، و زمين زراعتى خود را فروخته است. آيا اين تصرفات جايز است؟
جواب: بلى، اظهر اين است كه معامله و فروش و مصالحه انسان، در مرضى كه به آن مرض از دنيا مى رود، صحيح است. اگرچه مازاد بر ثلث باشد.
(صفحه 338)

تبديل وصيت

سؤال 1293 :شخصى چند سال قبل وصيت كرده كه اموالم بعد از خودم تماماً مال پسر برادرم باشد و اولاد هم ندارد. بعداً چون عيالش كسى را نداشت پشيمان شد، چند نفر از اهالى محل را جمع كرده و وصيت كرد كه اموالم براى عيالم باشد و بعد از فوت عيال مخارج روضه خوانى باشد و تصريح كرده كه وصيت اول باطل است در اين صورت وصيت دوم درباره عيالش نافذ است يا نه؟
جواب: اگر وصيت دوم معلوم باشد بايد طبق آن عمل شود و در فرض سؤال اگر ورثه ديگر اين وصيت را امضا نكردند، بايد ابتدا ثلث تركه ميت در اختيار زوجه گذارده شود، و از بقيه هم كه به ورثه مى رسد، از عين تركه منقول ربع، و از قيمت اشجار و هوايى خانه هم ربع سهم الارث زوجه است، و بايد به او داده شود.

سؤال 1294 :شخصى چند سال قبل از فوت خود وصيت غير رسمى كرده و يك نفر را وصى خود قرار داده، ولى در زمان حيات املاك مورد وصيت را در معرض فروش گذاشته و مقدارى را فروخته است، آيا اين وصيت به قوت خود باقى است و وصى بعد از مرگ موصى مى تواند به وصيت نامه عمل كند؟ و وصى شرعى مى باشد يا خير؟
جواب: ظاهر آن است كه نسبت به آنچه از اموال مورد وصيت باقى مانده، بايد طبق وصيت عمل شود. مگر آنكه تصرفاتى كه در زمان حيات كرده، اماره بر عدول او از اصل وصيت باشد.

مسائل متفرقه وصيت

سؤال 1295 :شخصى در زمان حيات گفته است: خانه من بعد از فوت من وقف باشد. آيا وقف است يا مثل ساير وصايا است كه زايد بر ثلث نياز به اذن وارث داشته باشد؟
جواب: حكم ساير وصايا را دارد.

سؤال 1296 :شخصى به گمان اينكه قطعه زمينى ثلث مال او است نسبت به آن وصيت كرده است. مثلا گفته است اين زمين را كه ثلث مال من است در فلان راه مصرف كنيد. بعد
(صفحه 339)

معلوم شد كه ثلث مال او چند برابر قيمت زمين است، آيا فقط همان زمين متعلق وصيت مى باشد يا ثلث مال او؟
جواب: متعلق وصيت، همان زمين است كه خود معين كرده است.

سؤال 1297 :شخصى دو نفر را با هم وصى قرار داده كه در ثلث مالش هرچه مى خواهند انجام دهند. يكى از اوصيا مى خواهد ثلث مال او را به نام خود كند، در حالى كه وصى ديگر راضى نيست. آيا جايز است؟
جواب: طبق وصيت بايد هردو با موافقت هم ثلث را خرج كنند، و يكى از آنها به تنهايى نمى تواند تصرف كند، در ضمن، ظاهراً بايد ثلث را صرف امور خيريه كنند، نه اينكه ملك خود قرار دهند.

سؤال 1298 :دو نفر شريك بوده اند كه يكى وصى ديگرى بوده است. بعد از فوت شريك كه وصى ديگرى هم داشته است، شريك ادعا مى كند بنابر وصايت سهم متوفى را خريده است. آيا اين معامله صحيح است؟
جواب: در فرض سؤال، فروش وصى با چهار شرط صحيح است: اول اينكه هريك از دو وصى، مستقل در وصايت باشند. دوم اينكه در امر فروش، وصايت داشته باشند. سوم اينكه وصيت به فروش، از شخص وصىّ انصراف نداشته باشد. چهارم اينكه مورد وصيت به فروش، زايد بر ثلث تركه نباشد. بنابراين اگر شروط ذكر شده احراز نشوند، فروش وصىّ فضولى است و صحت آن منوط به اجازه و رضايت وراث است و بدون اجازه آنان معامله باطل است. بلى اگر سه شرط اول احراز شود و مورد فروش زايد بر ثلث باشد، معامله تا ثلث صحيح است و نسبت به زايد، منوط به امضاى ورثه مى باشد.

سؤال 1299 :هرگاه خيانت يا عجز وصى ظاهر شود، تكليف چيست؟
جواب: در مورد خيانت، بعضى فرموده اند حاكم شرع مى تواند او را عزل كند. ولى بعيد نيست به نفس خيانت منعزل شود و حاكم شرع مى تواند شخص ديگرى را بجاى او نصب كند يا امينى را به او منضم كند (هرطور صلاح دانست) و در
(صفحه 340)

صورت عجز، اگر طورى باشد كه احتياج به معاون دارد، حاكم شرع امينى را تعيين مى كند كه او را كمك كند و اگر بكلى عاجز شود، شخص ديگرى را بجاى او نصب مى كند.

سؤال 1300 :آيا وصى بعد از موت موصى، مى تواند خود را عزل كند يا امر وصايت را به ديگرى تفويض كند؟
جواب: حق عزل خود را ندارد. و نيز نمى تواند وصايت را به ديگرى تفويض كند. بلى مى تواند در انجام بعضى از امور مربوط به وصيت كه مقصود، وقوع آن امور از هر مباشرى است، ديگرى را وكيل كند. خصوصاً اگر عادت جارى بر اين نباشد كه در امثال آن امور، وصى شخصاً مباشرت كند. و موصى هم شرط مباشرت نكرده باشد.

سؤال 1301 :چنانچه شخصى وصاياى متعدّد غير متضاد كرده، كه از ثلث بيشتر باشد و ورثه اجازه ندهند، تكليف چيست؟
جواب: اگر تمام موارد تبرعى است و جملات متعدد مستقل دارد، مثلا به فلان شخص اين مقدار بدهيد و به فلان مسجد فلان فرش و...، مسبوق الذّكر مقدّم است و تقسيط نمى شود. اما اگر جمله واحده است و به صورت مفعول به عطف شده، مثلا گفته به فلانى و فلانى هزار تومان بدهيد، بر هر دو تقسيط مى شود.

سؤال 1302 :اگر كسى مال خود را به موجب وصيت، وقف بر مستمندان كند، آيا تحقّق چنين وقفى منوط به قبول حاكم است؟
جواب: موصى مى تواند وصيت به وقف كند كه بعد از فوت او وقف كنند. و چنين وقفى منوط به قبول حاكم نيست.

سؤال 1303 :اگر شخصى به نفع ديگرى وصيت كند، به اين شرط كه موصى له نيز مالى به او ببخشد، حكم قضيه چيست؟
جواب: صحت اين وصيت محلّ اشكال است.

سؤال 1304 :آيا صغير مميز و يا سفيه مى توانند با اذن ولى يا قيم خود انشاء وصيت كنند؟ و


(صفحه 341)

آيا مى توانند رأساً وصيت را قبول و موصى به را تملك كنند؟
جواب: در هردو صورت مى توانند.

سؤال 1305 :آيا متوفى مى تواند سهم هريك از وارثان را معين كند يا به وارثى اختيار استيفاى از تركه را بدهد؟
جواب: بصورت ارث جايز نيست. فقط مى تواند سهم خاص هريك را در زمان حيات به او ببخشد و تمليك كند.

سؤال 1306 :اگر كسى دخترش را شوهر دهد و در وصيتنامه قيد كند كه علاوه بر جهيزيه، فلان مال را بابت حقوق به او داده ام و ديگر حق ارث ندارد، حكم قضيه چيست؟
جواب: صحيح نيست. بلكه حق الارث دختر به قوت خود باقى است.

سؤال 1307 :آيا تصرّفات منجز مريض، تابع احكام وصيّت است و نفوذ زايد بر ثلث آن نياز به اجازه وارثان دارد؟
جواب: منجزات مريض مانند وصيت نيست.

سؤال 1308 :آيا موصى مى تواند به وصى مأموريت دهد تا با فروش اموال خاصّى از تركه، ديون او را بپردازد؟
جواب: مانعى ندارد.

سؤال 1309 :اگر موصى پس از وصيّت به حق سكناى خانه اى در مدّت يكسال، آنرا يك سال اجاره دهد و در اين فرض موصى قبل از پايان مدّت اجاره فوت كند، حكم قضيّه چيست؟
جواب: اجاره نسبت به مابقى مدت باطل نيست. و پس از پايان مدت اجاره، يكسال در اختيار موصى له قرار مى گيرد.

سؤال 1310 :اينجانب وصى برادرم هستم كه محصول زمين او را در امور خيريه مصرف كنم. وى سفارش كرده كه من نيز همينطور وصيت كنم. ولى خوف آن مى رود كه به وصيت من عمل نكنند. آيا مى توانم آن زمين را فروخته و در امور خير مصرف كنم؟
جواب: اگر مى توانيد با انتخاب وصى متدين و نيرومند عمل به وصيت را ادامه