جستجو در تأليفات معظم له
 

قرآن، حديث، دعا
زندگينامه
کتابخانه
احکام و فتاوا
دروس
اخبار
ديدارها و ملاقات ها
پيامها
فعاليتهاى فرهنگى
کتابخانه تخصصى فقهى
نگارخانه
پايگاه هاى مرتبط
مناسبتها
معرفى و اخبار دفاتر
صفحه اصلي  

كتابخانه فقه جامع المسائل
صفحات بعد
صفحات قبل
(صفحه 342)

دهيد لازم است وصى انتخاب كنيد. و اگر اطمينان داريد كه بعد از فوت شما به وصيت عمل نمى شود، مى توانيد آن را بفروشيد و در امور خيريه مصرف كنيد.

سؤال 1311 :شخصى وصيت كرد كه ثلث مال او را در نماز و روزه و رد مظالم و برگزارى مراسم ترحيم خرج كنند. ولى وصى مقدارى بيش از 41 ثلث آن را صرف مراسم ترحيم كرده است. آيا برئ الذمه است يا خير؟ و آيا وصى يا ناظر مى توانند مقدارى از ثلث را به عنوان اجرت كارى كه مى كنند بردارند؟
ج: 1 ـ اگر از سهم صوم و صلاة كم نگذاشته باشيد ان شاءالله برى الذمة شده ايد، چون معمولا در مجالس ترحيم فقرا نيز شركت مى كنند و قهراً سهم مظالم عباد مصرف آنان شده است.
2 ـ موارد مختلف است، در صورتى كه وصى و ناظر قبول وصايت و نظارت كرده اند و قرينه اى بر تبرع و مجانيت عمل وصى و ناظر، در وصيت نباشد، جايز است اجرت المثل عمل خود را بردارند. و مقدار آن موكول به نظر عرف محل است.

سؤال 1312 :اگر پدر به نماز، روزه و رد مظالم وصيت كرده باشد، آيا بايد از مال صغير هم براى انجام اينها داد يا خير؟
جواب: وصيت تا مقدار ثلث نافذ است و از تمام مال برداشته مى شود و مابقى اموال بين ورثه تقسيم مى شود، چه صغير باشند و چه كبير.

سؤال 1313 :شخصى همه اموالش را جز مخارج كفن و دفن به يك پسرش بذل كرده است كه در زمان حيات او تصرف شده است. در اين مورد چه فرماييد. آيا بذل صحيح است يا حكم وصيت را دارد؟
جواب: اگر وصيت كرده است كه بعد از مرگ و مخارج كفن و دفن مابقى اموال مال يك پسرش باشد، تا ثلث نافذ است و مازاد بر ثلث منوط به اجازه ورثه مى باشد. اما اگر در زمان حياتش اموالش را به پسرش بخشيده و به تصرف او داده، نمى توانند از او پس بگيرند.
(صفحه 343)

سؤال 1314 :شخصى وصيت كرده است كه بعد از فوت او سه ختم قرآن و حج انجام دهند و مبلغى به مسجد كمك كنند، آيا ورثه مى توانند ختم قرآن را مقدم بدارند يا خير؟
جواب: اگر ثلث مال ميّت براى انجام امور وصيت شده كفايت كند، يا در فرض عدم كفايت، ورثه اجازه دهند از بقيه مال ميت براى انجام اين امور استفاده شود، وصيت نافذ است و مقدم داشتن ختم قرآن در مقام عمل مانعى ندارد. اما اگر ثلث مال ميت براى انجام اين امور كافى نيست و ورثه هم اجازه استفاده از بقيه اموال ميت را نمى دهند، بايد از ميان امورى كه به آنها وصيت شده، آنهايى را كه واجبند مقدم بدارند. و مسأله داراى صور ديگرى نيز هست كه فعلا مجال ذكر آنها نيست.

سؤال 1315 :شخصى يك نفر را بعنوان ناظر در امور وصيّت قرار داده و بدون اطلاع او امورى انجام شده اين عمل صحيح است يا خير؟
جواب: چنانچه وصى طبق وصيت عمل كرده باشد، امورى را كه انجام داده صحيح است. ولى در امور بعدى لازم است عنوان نظارت را رعايت كند.

سؤال 1316 :شخصى وصيت كرده كه ثلث اموال او را بمصرف خاصى برسانند و ملكى را براى اين منظور معين كرده و پس از مدتى از دنيا رفته است. اكنون ملكى را كه معين كرده اگر نسبت به موقع وصيت سنجيده شود نصف تركه بوده، و اگر نسبت به حين فوت حساب شود ثلث تركه مى باشد. مستدعى است بفرماييد وظيفه چيست؟
جواب: اگر وصيت به عين معين يا مقدار كلى از مال مثلا پنجاه هزار تومان باشد ثلث يا كمتر و بيشتر بودن نسبت به اموال حين وفات موصى سنجيده مى شود. يعنى اگر ارزش آن عين در حين وصيت بمقدار نصف تركه بود و بعد به جهت نقصان قيمت يا زيادى آن يا بدست آمدن مال ديگرى براى موصى، ارزش آن در حين وفات موصى بقدر ثلث تركه است، تمامى آن عين ثلث است. و اگر در حين وصيت ارزش آن به مقدار ثلث بود و بعد به جهت بالا رفتن قيمت يا پايين آمدن اموال ديگر موصى يا تلف بعضى از اموال او ارزش آن در حين وفات به مقدار نصف است، آن عين زايد بر ثلث است. و اگر وصيت به كسر مشاع باشد، مثل اينكه موصى بگويد ثلث مال من بعد از مرگم مال زيد باشد و بعد اموال
(صفحه 344)

ديگرى تحصيل كند، به حسب موارد، حكم آن مختلف مى شود. پس اگر قرينه اى بود كه معلوم شد مراد موصى ثلث حين الوصية است يا مرادش ثلث حين الفوت است برطبق آن عمل مى شود. و اگر قرينه اى كه مراد او را معلوم كند نبود، بايد به مقدار كمتر اكتفا كرد. و زايد بر آن ملك ورثه است.

سؤال 1317 :هرگاه موصى بگويد ثلث مال من بعد از مرگم مال زيد باشد، يا بگويد ثلث مال مرا در فلان مورد مصرف كنيد، آيا لازم است تعيين آن با رضايت ورثه باشد يا خير؟
جواب: در فرض سؤال، موصى با ورثه به نحو مشاع شريك است و بايد تعيين و افراز ثلث با رضايت همه ورثه باشد.

سؤال 1318 :زنى در حال صحت و ثبات عقل وصيت كرده كه برادرم وصى من است و شوهرم وكيل كه وصاياى مرا بر طبق وصيت نامه عمل كند. وكيل كه شوهر زن است مى گويد چون من اطلاع نداشتم و بى خبر من وصيت كرده من اين وصيت را قبول ندارم و اين وصيت باطل است، تكليف چيست؟
جواب: در فرض سؤال، اگر وصيت محرز باشد، زوج كه تا بعد از فوت اطلاع نداشته، باحتياط لازم عملى كه در عهده اوست بايد انجام دهد، و ردّ نكند. بلى نسبت به سهم الارث، زايد بر ثلث را مى تواند امضا نكند.
(صفحه 345)

نذر




سؤال 1319 :كاسبى مثلا به اين لفظ نذر كرده كه: يا اباالفضل العباس (عليه السلام) اگر من از اين كسب استفاده كنم صدى پنج از اين درآمد مال جناب شما باشد. گاهى در نظر مى گيرد كه از سهم آن حضرت مس بخرد يا صرف برق كند يا پارچه سياه جهت سينه زنهاى هيأت ابوالفضل خريدارى و يا اطعام كند. و امثال ذلك. ولى صيغه مخصوصى را كه در نذر شرط است (لله علّى كذا) تلفظ نكرده است، آيا ملزم است به اين نذر عمل كند يا نه؟ و اگر به آن صيغه مخصوص تلفظ مى كرد مى توانست در مطلق امور خيريه مصرف كند؟ يا بايد در همان مصرفى كه در نظر داشته صرف كند؟
جواب: در فرض مذكور وفاى به نذر واجب نيست. و اگر ناذر بخواهد در هر راه خيرى آن را به قصد اهداى ثواب آن به حضرت ابوالفضل العباس (عليه السلام) صرف كند خوب است. و در نذر صحيح، غير از آنچه در نظر گرفته خلاف احتياط است.

سؤال 1320 :اگر شخصى بگويد: خدايا اگر حاجت من برآورده شد فلان كار را مى كنم. آيا در انعقاد نذر كافى است؟
جواب: كافى نيست. و در انعقاد نذر بايد صيغه مخصوص يعنى «لله علىّ كذا» خوانده شود، يا لفظى مرادف آن، مانند اينكه بگويد: براى خدا بر من است كه چنين كارى بكنم.
(صفحه 346)

متعلّق نذر

سؤال 1321 :آيا ورزش مى تواند متعلّق نذر باشد؟
جواب: در موارد رجحان، مانعى ندارد.

سؤال 1322 :آيا ترك سيگار مى تواند متعلّق نذر باشد؟
جواب: مى تواند.

صيغه نذر

سؤال 1323 :اينجانب گفته ام چنانچه مسافر من به سلامت بيايد براى خدا بر من است كه يك گوسفند سرببرم و به فقرا بدهم، آيا اين نذر صحيح است؟
جواب: بلى صحيح است و صيغه نذر بايد به زبان گفته شود و قصد آن در دل كافى نيست.

تصرف در مال منذور

سؤال 1324 :حيوان نرى را براى قربانى نذر كرده ام، آيا مى توان آن را به ماده نزديك كرد، با فرض اينكه عمل مذكور موجب لاغر شدن حيوان مى شود؟
جواب: در فرض سؤال كه موجب نقصان حيوان مى شود، اشكال دارد.

وجوب عمل به نذر

سؤال 1325 :كسى كه نذر كرده روزهاى دوشنبه و پنجشنبه را روزه بگيرد و نمى گويد هر هفته، اگر چند هفته عمل كند و چند هفته يا چند ماه فاصله بيندازد و دوباره شروع كند، آيا ايرادى ندارد؟
جواب: اگر در وقت نذر، در نيت او اين بوده كه جهت جبران گناهان خود مدتى دوشنبه ها و پنجشنبه ها روزه بگيرد، همين كه مدتى گرفته كافى است. و اگر هم شك دارد كه چگونه عهد كرده است، باز به همان مقدار كافى است.

سؤال 1326 :شخصى ده گوسفند جهت قربانى روز عاشورا نذر كرده آيا مى شود در طول